تجاوز اسرائیل پس از ١٢ روز تخریب زیرساخت های دفاعی واقتصادی و خانەهای مسکونی با دخالت ترامپ برای برقراری آتش بسی کە معلوم نیست چە مدت دوام بیاورد متوقف شد.
این تجاوز در حالی فعلا متوقف شد کە علاوە بر کشتە و مجروح کردن بیش از پنج هزار شهروند ایرانی خسارات اقتصادی کلانی بە اقتصاد کشور وارد کرد کە جبران آن ممکن است سالها طول بکشد.
هزینەمالی این خسارات را نیز مردم کوچە و خیابان و کارگران هستند کە باید با کسر کردن از معیشت و سفرەهای نیمە خالی شان بپردازند و نە حکومت.
اما ضرر و زیان این حملە تبهکارانە تنها موردی نیست کە مردم باید آنها را جبران کنند. تجاوز اسرائیل و حمایت امریکا از ویرانسازی زیر ساخت های اقتصادی کشور تنها زیانی نیست کە آنان بە مردم وارد کردند. حملات اسرائیل در شرایطی انجام گرفت کە جنبش اعتراضی گستردەای در کشور در جریان بود کە رژیم از سرکوب آن درماندە بود. جنبشی مترقی با اهدافی شریف و والا کە روز بە روز دامنە اجتماعی آن گستردەتر می شد و عمانعلاوە بر کارگران و بازنشستگان، معلمان، پرستاران کارکنان دولت و حتی بازنشستگان نظامی در آن حضور داشتند. از همین رو آنان افزون بر خسارت جانی و مالی تداوم و رشد جنبش اجتماعی را نیزموقتا دچار وقفە کردند
بر خلاف تصور اسرائیل، امریکا و عوامل سلطنت طلب آنها کە شعور مردم ایران را دستکم گرفتە بودند و تصور می کردند مردم بعد از حملات سنگین هوایی اسرائیل بە خواست آنها قیام می کنند و از متجاوزان بیگانە حمایت می کنند، چنین نشد و مردم بە رغم همە ی نفرتی کە از رژیم جنایتکار اسلامی داشتند، از این تجاوز حمایت نکردند و ننگ همدستی با نیرو های متجاوز خارجی را نپذیرفتند. جنبش اعتراضی موجود یک جنبش مترقی است کە با نیات اهداف دولتهای دست راستی اسرائیل، جمهوری اسلامی و امریکا ناسازگار است و از چنان بلوغی بخوردار است کە فریب شعارهای هیچکدام از این رژیم ها را نمی خورد.
با این وصف اما حملات اسرائیل از هر منظر کە بە آن اندیشە شود بە زیان جنبش فراگیر مردم ایران بود و حکم بختگی را داشت کە روی جنبش افتاد و در واقع بە رژیم رو بە زوال کمک کرد تا با استفادە ازفضایی کە این جنگ برایش مهیا کردە بود برای سرکوب جنبش بهرە بگیرد. البتە این یک وضعیت موقتی است، جنبش های مردمی اعتراضی از آنجا کە جنبشهای بە حق و اصیلی هستند کە ریشە در مطالبات اساسی مردم دارند، دوبارە سر بلند خواهند کرد و مشکلات اقتصادی جدیدی کە تجاوزات اسرائیل بر کشور تحمیل کرد می تواند بە اعتراضات در آیندە نزدیک دامن بزند.
ظرفیت های اعتراضی با وجود جنگ در جامعە نە تنها از بین نرفتە بل کە بیشتر شدە اند. آن عامل عمدەای کە می تواند این امر را با تاخیر بیشتر مواجە کند. شکست آتش بس و بە بن بست رسیدن مذاکرات بین ایران و امریکاست. این را خود مردم هوشیار کشور بعد از تجربیات غنی و لی دردناک جنگ ١٢ روزە تشخیص می دهند و می دانند کە باید حداکثر فشار را از طرق مختلف بە رژیم برای رسیدن بە صلح پایدار انجام دهند. ادامە سیاست نە جنگ و نە صلح کە تا کنون در پیش گرفتە است و تداوم بی خاصیت و پر هزینە غنی سازی در کنار سیاستهای ارتجاعی ماجراجویانە رژیم تا کنون هزینە های غیر قابل جبرانی کە جنگ پرهزینە ١٢ روزە تنها یکی از اثرات آن است، بر کشور وارد نمودە و بە اسرائیل و امریکا فرصت دادە با استفادە از این سیاستها با تحریم و تجاوز مانع توسعە کشور شدە و زیر ساختهای آن را با حملە نظامی تخریب نمایند.
در صورت تداوم وضعیت جنگی بعد از این حملات بحران اقتصادی در کشور بدتر و بە تبع آن فشار های اقتصادی و معیشتی بە مردم کە پیش از جنگ نیز طاقت فرسا شدە بود بیشتر و سایر هزینەهای زندگی نیز فزونتر خواهند شد. تلاش برای برقراری صلح با توجە بە اینکە یک حکومت فاسد و سرکوبگر بر کشور حاکم است، تنها نخستین قدم در راە رهایی از سلطە این رژیم است. گام بعدی احیای جنبش اعتراضی است. عدم همراهی هوشیارانە مردم با متجاوزان بد نیت برای جایگزینی دیکتاتوری سلطنتی با استبداد دینی از طریق ترکیبی از جنگ و کودتا بە هیچ وجە بە مفهوم دست کشیدنمردم از جایگزین کردن رژیم اسلامی با نظام جمهوری سکولار و دمکرات و فدرال نیست. حفظ یک پارچگی دمکراتیک کشور نیز بدون برسمیت شناختن حقوق گروە های قومی ملی میسرنیست. آنهایی کە ظاهرا نگران سو استفادە کشورهای خارجی از نارضایتی اقوام و علیە ملیتها برای جدایی هستند باید بدانند بی اثر کردن تحریکات احتمالی خارجی تنها و تنها با پایان دادن بە تهدیدات و تبلیغات سوء و ناروایی است کە علیە مردم این مناطق جریان دارد و با بە رسمیت شناختن حقوق مردم این مناطق قابل تامین است. اتفاقا الان درست زمانی است کە باید این مسائل را از طرق صلح آمیز حل و فصل کرد
٦ تیر ١٤٠٤
افزودن دیدگاه جدید