اخیرا و در ادامە اعمال فشارهای سرکوبگرانە بە معلمان تعداد زیادی از معلمان کرد بطور دستە جمعی بخاطر فعالیت صنفی بە مجازات های مختلفی از اخراج و محرومیت از شغل آموزگاری، بازنشستگی اجباری موقت و دائم تا تنزل رتبە اداری، محکوم شدەاند.
اعمال چنین مجازات های برای اعضای شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان و فراتر از آن محکوم کردن اعضا و رهبران این تشکل بە زندانهای تا ١٠ سال پیش از این، البتە امر تازەای نیست بعضی از محکومین اخیرا بعد از گذراندن مدت محکومیت شان از زندان آزاد شدەاند. قبل از اعمال این مجازاتها ی فاقد دلیل و مدرک واقعی تعدادی از رهبران تشکلهای صنفی معلمان در کردستان بارها بە مجازات زندان محکوم شدەاند. اما مجازات های اخیر کە بصورت جمعی برای تعداد زیادی از معلمان در یک منطقعە معیین مانند کردستان در نظر گرفتە شدە و اعمال شدە است اگر بی سابقە نباشد کم سابقە است و در نوع خود بار تبعیض آمیز دارد.
تشکلهای فرهنگیان تشکلهای ریشە داری هستند با سابقە فعالیت های ارزندە و تاثیر گذار نە تنها در میان معلمان بل کە در جامعە، از همین رو همیشە تحت فشار و سرکوب حکومت مستبد کە دشمن نهادهای سندیکایی مستقل و دمکراتیک است قرار داشتە و دارند. با این حال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران کە نقش اتحادیە معلمان را پیدا کردە است از میان همە ی سرکوبها سربلند و سر زندە بیرون آمدە و تلاشهای دستگاە سرکوب موفق نشدە آنها را منحل یا بە خدمت بگیرد.
این نهاد سندیکایی در حال حاضر مهمترین تشکل از نوع خود در کشور محسوب می شود کە موقعیت کنونی خود را بواسطە مبارزات گذستە اش کسب کردە است و دلیل پایداری آن پایبندی بە استقلال و پیگیری مطالبات و حقوق معلمان و همراهی و همسویی با نهادها و جنبش ها دمکراتیک کسب کردە است.
تلاش در راە تثبیت و اجرای آموزش رایگان و همە گانی، رفع تبعیض آموزشی، بهبود کیفیت و امکانات آموزشی، تطبیق کتابها، دروس و روشهای نوین آموزشی با نیاز های امروز جامعە بر اساس دست آوردهای علمی تازە، تلاش برای برخورداری دانش آموزان غیر فارس از اموزش بە زبان مادری، مخالفت با خصوصی سازی بخش آموزش مبارزە با فقر بە عنوان یکی از موانع آموزش از اهداف دیگر این نهاد مردمی و دمکراتیک هستند کە در کنار مبارزە صنفی این تشکل پیگیرانە در هر شرایطی از آنها دفاع و برای عملی شدنشان مبارزە کردە است. بخش زیادی از این فعالیتها بە عنوان وظیفە حاکمیت در قانون اساسی پیشبینی و در بعضی از برنامە های پنج سالە حکومت نیز وعدە انجام شان دادە شدە. بنا بر این نە فعالیت صنفی در قانون اساسی خود حکومت ممنوع شدە و نە تلاش برای موارد نامبردە جرم تلقی شدە کە این همە معلم زحمتکش و دلسوز را بخاطر مبارزە برای اجرای شان محکوم بە زندان، تبعید، اخراج ...کردەاند. این تشکلها بخاطر تلاش برای اجرای برخی از مواد اجرا نشدە قانون اساسی باید بجای مجازات تشویق می شدند، نە مجازات.
چندی پیش یکی از سربازان گمنام امام زمان گمنامی را رها کرد و در یک کلیپ ویدئویی تشکلهای معلمان را بە همدستی با احزاب (تجزیە طلب) کە گویا توسط آنها بوجود آمدەاند متهم کرد. این مامور امنیتی یا نمی دانست کە تشکلهای صنفی معلمان دەها سال است کە تشکیل شدە و فعالیت دارند و حتی سابقە تشکیل و فعالیت آنها بە دە ها سال قبل از انقلاب و پیش از تاسیس خیلی از احزاب کە وی آنها را بە تجزیە طلبی متهم کرد بر می گردد و یا قصدا برای توجیە سرکوب بیشتر آنها این کار را می کرد. قبلا نیز دستگاە های امنیتی جنبش های کارگری و اعتراضی دمکراتیک را بە وابستگی بە امریکا متهم می کردند و هر مبارزە آزادیخواهانەای را با این اتهام واهی سرکوب می کرند. موضعگیر روشن و صریح این نهادها در جریان جنگ ١٢ روزە ساختگی بودن این اتهامات را بر ملا کرد. اکنون با افشای بی اساس بودن این اتهامات عوامل دستگاە های سرکوبگر و امنیتی کە دیگر نمی توانند از اتهامات پیشین برای سرکوب نهادهای دمکراتیک و مترقی بهرە بگیرند بە دنبال ابداع اتهامات تازە برای سرکوب این تشکلها و مانع تراشی بر سر راە فعالیت آنها هستند. علت آن هم روشن است، این نهادها دنبال آزادی و عدالت هستند و از حقوق مردم کە از سوی حکومت پایمال شدە و می شود دفاعکردە و برای احقاق این حقوق آن تلاش و فعالیت می کنند. این ها چیزهایی نیستند کە حکومت مستبد و سرمایە سالار و فاسد تحمل آن را داشتە باشند. آری علت توطئە چینی ها و بستن اتهامات ساختە و پرداختە شدە در تاریک خانەها علیە نهاد های دمکراتیک و مترقی همین هاست. بنا بر این عجیب نیست کە در اوج تسخیر نهادهای امنیتی توسط جاسوسان و نفوذی های اسرائیلی سر کردگان این نهاد کە از یافتن شبکە های جاسوسی اسرائیل در ماندەاند برای گمراە کردن افکار عمومی بە تشدید سرکوب نیروهای دمکراتیک روی بیاورند. دست بر قضا اقداماتی مانند سرکوب معلمان چە آگاهانە باشد، چە از روی حماقت دقیقا بە سود اهداف اسرائیل و امریکا است.
حملە بە تشکلهای معلمان بە بهانە تازە از مدتی پیش بلافاصلە بعد از تجاوز نظامی اسرائیل و امریکا در حال تدارک بودە است و اخراج و مجازات جمعی معلمان کە از کردستان کلید خوردە می تواند سرآغاز حملات دیگری بە معلمان در مناطق دیگر باشد.
همە مردم دیدند کە هیچ کدام از تشکلهای معلمان، کارگران و نهادهای مدنی دیگر نە تنها از تجاوز اسرائیل حمایت نکردند بلکە با آن اعلام مخالفت کردند و حملە را محکوم کردند.
اما مقصود از این اتهامات ناروا بی اعتبار شدن و شکست اتهامات پیشین و بە ثمر نرسیدن سرکوب تشکلهای معلمان است. بی شک رهبران و اعضای تشکلهای صنفی معلمان از توانایی لازم برای بی اثر کردن اتهامات کاذب و بە شکست کشاندن پروژە های جدید سرکوب از خود دفاع کنند و آنها را مانند پروژە های پیشین بە شکست بکشانند.
سرکوبگران این را هم باید بدانند کە سرکوب تشکل های معلمان در شرایط کنونی بە دلیل رشد و آگاهی و تجربیات جامعە بە آسانی گذشتە نیست و معلمان، اولیای دانش آموزان، دانش آموزان،کارگران، نهادهای مدنی و مردمی بیش از پیش در مقابل سرکوب معلمان ایستادگی و با آن مقابلە خواهند کرد. با این همە محکوم کردن این اقدامات و دفاع از حقوق معلمان وظیفەای است همە گانی و درنگ ناپذیر. تنها با اعتراض گستردە بە این احکام و حمایت از حقوق معلمان مجازات شدە است کە می شود با آن مقابلە کرد و مانع بر سر سرکوبهای بعدی ایجاد کرد بنا بر این هر نهاد و شهروند بە هر شکلی کە می تواند باید در کارزاری کە هم اکنون علیە اعمال مجازات دستە جمعی معلمان بە راە افتادە شرکت و آن را تقویت نماید.
.
افزودن دیدگاه جدید