شد رمز یک نام غریب،
در آستانه پاییز.
فصل غم ، گرفت غم غربت.
گریستند، عاشقان جشنواره رنگ .
در وحشت برگها از زمین خونین ،
و هراس فصل رنگها،
ودر بارش آتش وریزش جان،
بر آورد سر،
،برگ ریزان ،رنگ ریزان
خوش امد گفت فصل رنگها.
به رنگ شجاعت، رنگ فریاد.
وشدپاییزفصل زایش.
فصل شاخه های گل رز.
کبوتران ازاد.
مادران بهت زده.
فصل چهره های جوان'
بر قاپهای ماندگار.
فصل تولد رنگی نو در فصل رنگها،
رنگ ازادی.
س _خرم
۱۴۰۴/۶/۲۰
افزودن دیدگاه جدید