رفتن به محتوای اصلی

از میسترال تا کامو و ویکتور خارا

از میسترال تا کامو و ویکتور خارا
متن سخنرانی گابریل بوریچ، رئیس جمهور شیلی در مجمع عمومی سازمان ملل، ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵

خانم رئیس محترم، اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ساکنان و مردم جهان:

هشتاد سال از تاسیس سازمان ملل متحد گذشته است. همچنین، هشتاد سال از زمانی که گابریلا میسترال، زنی شیلیایی بزرگ شده در تپه‌های درهٔ الکی، جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد، می‌گذرد. صدای او—به عنوان شاعر، آموزگار و دیپلمات، همچنان در کشور ما و در جهان طنین‌انداز است.

و درست همین‌جا در نیویورک، در سال ۱۹۵۵، سفیر شیلی خوزه مازا پیام حقوق بشر نوشته شده توسط گابریلا میسترال را قرائت کرد؛ پیام او چنین بود: «من خوشحال خواهم شد اگر تلاش شریف شما برای دستیابی به حقوق بشر با تمام صداقت توسط همه کشورهای جهان پذیرفته شود. این پیروزی بزرگ‌ترین پیروزی‌های دوران ما خواهد بود.»

آیا واقعاً به این پیروزی دست یافته‌ایم؟

پاسخ روشن است: خیر.

در این مرحله، من دیگر نمی‌دانم درباره غزه چه بگویم، زیرا بسیاری همه چیز را گفته‌اند، هم از این جایگاه و هم از دیگر جایگاه‌ها. اما فراتر از سخنان ما، هر کسی که باشد، نگاه‌های مردهٔ کسانی که بی‌گناه جان خود را از دست داده‌اند، طنین می‌اندازد. امروز، در سال ۲۰۲۵، هزاران انسان بی‌گناه جان خود را فقط به این دلیل از دست می‌دهند که فلسطینی هستند، همان‌طور که هشتاد سال پیش میلیون‌ها انسان فقط به این دلیل که یهودی بودند کشته می‌شدند.

بنابراین، بیشتر از آنکه درباره ارقام، محکومیت‌ها یا خواسته‌ها صحبت کنم، می‌خواهم امروز درباره انسانیت صحبت کنم.

غزه یک بحران جهانی است زیرا یک بحران انسانی است. و در این سالن، و کسانی که در خانه‌های خود، در هیئت‌های نمایندگی و در کشورهای مختلف ما را می‌شنوند، همه ما دقیقاً انسان هستیم. بنابراین، وقتی زیر آوار کودکان و نونهالان دفن می‌شوند، در کشور ما، شیلی، اندوهی واقعی وجود دارد؛ و می‌دانم که این اندوه در اکثریت کشورهای جهان مشترک است.

یکی از مشکلاتی که به عنوان بشریت با آن روبرو هستیم این است که اغلب درد به نفرت منجر می‌شود. اما باید با تمام توان با نفرت مقابله کنیم. اشتیاق به نفرت را به خواست عدالت تبدیل کنیم و هیچ سازشی با خشونت نکنیم. من نمی‌خواهم ببینم که نتانیاهو با یک موشک همراه با خانواده‌اش نابود شود؛ می‌خواهم ببینم نتانیاهو و مسئولان نسل‌کشی علیه مردم فلسطین در دادگاهی بین‌المللی پاسخگو باشند.

در زمینه‌ای دیگر، جنگ اوکراین نیز ما را آزار می‌دهد. برخی ممکن است بپرسند: ارتباط این با شیلی چیست، کشوری که آنقدر دور است و زبانش را نمی‌فهمیم؟ برخی ما را با این استدلال‌ها در کشور خودمان نقد می‌کنند. پاسخ ما این است که همان ارتباط را با مادر فلسطینی که برای یافتن غذا هدف گلوله قرار می‌گیرد داریم. یا با کودک اوکراینی که امروز در روسیه ربوده می‌شود. دوباره، ارتباط آن به این است که همه ما انسان هستیم.

یکی از دلایل اصلی که ما اینجا جمع شده‌ایم، شاید مهم‌ترین دلیل، این است که ما هنوز به انسانیت ایمان داریم. قلب‌های ما نمی‌توانند، و ما نمی‌توانیم اجازه دهیم، که در برابر درد و نیاز دیگران بی‌تفاوت شوند. برای همین، ما قوانین وضع کرده‌ایم، قوانینی که پیشرفت‌های تمدنی حاصل از درس گرفتن از بزرگ‌ترین تراژدی‌هایی است که به عنوان بشریت تجربه کرده‌ایم. و باید گفت، از این جایگاه و با عمل از این نهاد، امروز این قوانین رعایت نمی‌شوند. زیرا صراحتاً بگوییم: دعوت از یک کشور بی‌طرف برای مذاکره و همزمان کشتن طرف مقابل، نقض حاکمیت آن کشور است همان‌طور که در دوحه، قطر رخ داد؛ درست نیست. بمباران تأسیسات هسته‌ای یک کشور نیز درست نیست، همان‌طور که دیروز نیز درست نبود اشغال عراق با استدلال وجود سلاح‌های کشتار جمعی که وجود نداشتند. تجاوز به یک کشور مستقل مانند اوکراین و سپس تحمیل یک مذاکره بر اساس حقایق انجام شده نیز درست نیست.

همان‌طور که نویسنده فرانسوی آلبر کامو درباره تجربه جنگ جهانی دوم یادآوری می‌کند: اگر به هیچ چیز ایمان نداشته باشیم، اگر هیچ چیز معنا نداشته باشد و هیچ ارزشی نتوانیم احضار کنیم، آنگاه همه چیز مجاز است؛ نه خوب وجود دارد و نه بد، و هیچ چیز اهمیتی ندارد. اگر آن را بپذیریم، باید بپذیریم که تنها موفقیت است که حق را تعیین می‌کند و معیار ارزیابی انسانیت تنها کارایی است، یعنی قانون قوی‌ترین‌ها.

می‌خواهم بگویم که در نهایت، این استدلال توجیهی برای قتل است. در چنین جهانی، زندگی یک مرد، یک زن یا فرزندانشان همیشه به شانس یا خوش‌نودی (یا بدخواهی) دل‌بخواهی وابسته خواهد بود. در چنین جهانی، هر کسی که بدون محکوم کردن آن با تمام توان زندگی کند، به نوعی به اندازه کسی که بمب را رها می‌کند یا ماشه را می‌فشارد، مسئول است. به ویژه کسانی که صدای اعتراض و قدرت برای گفتن «بس است» را دارند، همان‌طور که همه رهبران حاضر در این سالن دارند، مسئولیتی بیشتر دارند.

ما از کسانی که قدرت یا ثروت دارند، حمایت نمی‌کنیم، و وقتی این را می‌گوییم، به ما می‌گویند آرمان‌گرا هستیم. اما تاریخ چیست جز یک سفر دائم آرمان‌گرایانه؟ برخی ترجیح می‌دهند تنها کارهایی را انجام دهند که در کوتاه‌مدت نتیجه می‌دهد، اما به طور معمول میان‌برها به پرتگاه می‌انجامند. و نیازی نیست که در معنای موفقیت امروز در دنیای غرب موفق شویم تا برای جهانی عادلانه‌تر تلاش کنیم. زیرا می‌دانیم که این پشتکار مشترک است که باعث تغییر جهان شده و عدالت، آزادی، برابری، شمول و همبستگی را پیش برده است.

به همین دلیل، هنگامی که از ما خواسته می‌شود تسلیم شویم، وقتی گفته می‌شود که هوش اضافی است، یا وقتی می‌خواهند نشان دهند که می‌توان برای سود خود دروغ گفت، به آن «نه» بگوییم. تسلیم حیله، خشونت یا بی‌تحرکی نشویم.

من می‌توانم و باید به کسی که رنگ آبی را بیشتر از قرمز دوست دارد، به کسی که دین متفاوتی دارد و به کسی که فکر می‌کند مالیات باید افزایش یا کاهش یابد احترام بگذارم. در اصل، باید به تنوع نظرها احترام بگذارم.

اما در همان حال که به تنوع نظرها احترام می‌گذارم، با گستاخی کسی که دروغ می‌گوید مواجه می‌شوم، به‌ویژه وقتی آن فرد از دروغ خود آگاه است. برای مثال، امروز در همین جایگاه گفته شد که گرمایش جهانی وجود ندارد. این نظر نیست، دروغ است و باید با دروغ‌ها مقابله کنیم. البته می‌توانیم درباره بهترین روش‌ها برای مقابله با گرمایش جهانی بحث کنیم، یا اینکه چه کسانی مسئولیت بیشتری دارند، اما نمی‌توانیم آن را انکار کنیم.

جهان به یک گفت‌وگوی واقعی نیاز دارد؛ گفت‌وگو میان کسانی که دیدگاه‌های مختلف دارند. برای همین سازمان ملل متحد ایجاد شد؛ برای گفت‌وگو و تصمیم‌گیری که بربریت قابل قبول نیست، حقوق بشر باید بدون توجه به ایدئولوژی‌ها رعایت شود و حقوق بین‌الملل تضمین می‌کند که همیشه منطق بر زور پیروز خواهد شد.

برخلاف این گفت‌وگو، دروغ و سکوت است. و هر دو به تنهایی عمیق‌ترین تنهایی را به همراه می‌آورند.

پس وظیفه ما امروز چیست؟ ترسیم و حرکت به سوی آینده‌ای که به عنوان بشریت می‌خواهیم و کار برای سازمان ملل متحدی که ما را در این مسیر هدایت کند. از شیلی، ما با این دیدگاه مشترک در زمینه دموکراسی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی، برابری، احترام کامل به آزادی بیان و اقدامات اقلیمی حرکت می‌کنیم. همه این‌ها به عنوان ستون‌های امید و اقدام برای عبور از زمان‌های دشوار برپا شده‌اند.

امروز جهان به صداهای قوی و واضح نیاز دارد که تعهد به دموکراسی، همیشه را بدون هیچ قید و شرطی دفاع کنند.

به همین دلیل، این هفته ما، همراه با برزیل، اسپانیا، اروگوئه و کلمبیا، دومین نشست دفاع از دموکراسی را برگزار کردیم؛ تلاشی جمعی که دقیقاً اینجا در سازمان ملل یک سال پیش آغاز شد. می‌خواهیم پل‌هایی بسازیم تا کاستی‌های دموکراسی را شناسایی کنیم و راه‌هایی برای بهبود کیفیت زندگی مردم پیدا کنیم. ما راضی نیستیم فقط به انتقاد بپردازیم یا بگوییم «این ما را نمایندگی نمی‌کند»؛ ما می‌خواهیم آنچه را درست می‌دانیم، پیشنهاد و دفاع کنیم.

با این مقدمه، می‌خواهم به یک موضوع خاص بپردازم.

من از شیلی می‌آیم؛ کشوری سه‌قاره‌ای با پیوندی نزدیک با اقیانوس، بیش از ۷۶۰۰ کیلومتر ساحل داریم و به عنوان کشوری که به اقیانوس نگاه می‌کند، به این افتخار می‌کنیم که اولین کشور آمریکا و دومین کشور جهان بودیم که توافق BBNJ برای گسترش حاکمیت دریایی فراتر از مناطق قضایی را تصویب کردیم. این توافق با گذشتن از شصت و دو تصویب در هفته‌های اخیر اجرایی شد و اولین کنفرانس آن سال آینده برگزار خواهد شد. ما با افتخار پیشنهاد می‌کنیم که دبیرخانه آن در شهر والپارایسو، مروارید اقیانوس آرام، مستقر شود، زیرا معتقدیم این توافق فرصتی است برای نزدیک کردن حاکمیت دریایی به جنوب جهانی.

شیلی همچنین کشوری با گرایش به قطب جنوب است، قاره‌ای برای علم و صلح، و ما رهبری خود را در تحقیقات علمی، پشتیبانی لجستیکی و کمپین‌ها در این قاره نشان داده‌ایم. بسیاری از شما وقتی به قطب جنوب رفته‌اید، از طریق شیلی بوده است. دو هفته دیگر، کمیسیون حفاظت از منابع زیستی دریایی قطب جنوب دوباره تشکیل جلسه خواهد داد. امروز از کشورهای عضو می‌خواهم که پیشنهاد منطقه دریایی حفاظت شده در قلمرو ۱ در شبه‌جزیره قطب جنوب، ارائه شده توسط شیلی و آرژانتین، را تصویب کنند.

ما نمی‌توانیم تنها به بهره‌برداری منابع بپردازیم و تدابیر حفاظت کافی اتخاذ نکنیم؛ زیرا این کار منجر به نابودی حیات دریایی می‌شود که ما نیز به آن وابسته‌ایم. فراموش نکنیم که بخشی از همان اکوسیستم هستیم. حفظ حیات بر روی زمین وظیفه‌ای است که باید با فوریت و مسئولیت‌پذیری انجام شود: برای کسانی که پیش از ما بودند، برای کسانی که امروز در جهان با ما زندگی می‌کنند و برای نسل‌های آینده.

در این شرایط تنش، بحران‌ها و مشکلات انسانی، روند انتخاب و نامزد شدن دبیرکل سازمان ملل اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

من به این مجمع آمده‌ام با این باور که حتی در دشوارترین شرایط، همیشه جایی برای عمل خردمندانه، جمعی، تحول‌آفرین و انسانی وجود دارد. هیچ تراژدی انسانی اجتناب‌ناپذیر نیست. ما از امید به تغییراتی که جهان و سازمان ملل نیاز دارد، دست نمی‌کشیم، زیرا این امر به ما بستگی دارد.

می‌خواهم بگویم که باید تعادل منطقه‌ای در این فرآیند رعایت شود. این زمان آمریکای لاتین و کارائیب است: منطقه‌ای بدون جنگ، با سنت دیپلماتیک غنی، سازنده توافق و با تعهد بی‌وقفه به منشور سازمان ملل از زمان تأسیس.

برخورد با عدم تعادل جنسیتی تاریخی در سازمان ملل، جایی که تاکنون هیچ دبیرکلی زن نداشته است، نیز موضوعی باقی مانده است. هشتاد سال تاریخ بدون اینکه زن دبیرکل سازمان ملل شود. سازمان ملل باید پیشرفت‌های جهان را منعکس کند و به رسمیت بشناسد که یک زن در راس تنها نماد برابری نیست، بلکه نشان می‌دهد که نیمی از جمعیت جهان می‌تواند در همه جای جهان حضور داشته باشد و هیچ جایی از او محروم نیست.

شیلی می‌خواهد فعالانه در این تلاش جمعی شرکت کند و بنابراین با افتخار اعلام می‌کنم که شیلی خانم میشل باچلت جریا، رئیس‌جمهور پیشین خود را به عنوان نامزد دبیرکلی سازمان ملل معرفی می‌کند که امروز نیز در این جلسه حضور دارد.

میشل باچلت نه تنها شخصیتی شناخته‌شده و محترم در سطح جهانی است، بلکه زن برجسته‌ای است که زندگی او کاملاً با ارزش‌های این سازمان همسو است. او دو بار رئیس‌جمهور شیلی بوده است، اولین زن در این مقام. همچنین وزیر بهداشت و دفاع، مدیر اجرایی سازمان زنان ملل و عالی‌ترین کمیسر حقوق بشر سازمان ملل بوده است.

میشل باچلت حکمرانی کرده، مذاکره کرده، شفا داده و شنیده است. مسیر زندگی او ترکیبی از همدلی و قاطعیت، تجربه و گشایش و همه این‌ها همراه با توانایی اجرایی تصمیم‌گیری و عمل است.

در زمان‌های پراکندگی و بی‌اعتمادی، معتقدم و می‌دانم که این باور در کشورم مشترک است، میشل باچلت شخصیتی است که می‌تواند پل بین شمال و جنوب، شرق و غرب، ضرورت حل مسائل و دفاع از اصول ایجاد کند. با رهبری او، سازمان ملل می‌تواند اعتبار، کارآمدی و هدف خود را در مواجهه با چالش‌های زمان ما بازسازی کند، و بر میراث آنتونیو گوترش، که از این نهاد برای کرامت بشریت نهایت تلاش خود را کرده است، بنا شود.

با تواضع و باور، از شیلی این نامزدی را ارائه می‌دهیم با اطمینان از اینکه میشل باچلت می‌تواند به طور قاطع به سازمان ملل کمک کند تا دوباره مکانی برای دیدار، راه‌حل و امید فعال برای جهان باشد.

هشتاد سال گذشته است. به این دهه‌ها نگاه می‌کنیم و پیشرفت‌های عظیم در حاکمیت جهانی را می‌بینیم؛ با وجود فجایع، می‌توانیم بگوییم که پیشرفت داشته‌ایم، اما همچنین احساس می‌کنیم که این پیشرفت‌ها در خطر است. چه کسانی نقشه‌های جهان آینده را ترسیم خواهند کرد؟

ما می‌خواهیم باور کنیم که این کار را کسانی انجام نخواهند داد که حمله می‌کنند، بی‌اعتقاد هستند و نهادهای چندجانبه را تضعیف می‌کنند، کسانی که ضعیف‌ترین‌ها را تحقیر می‌کنند. ما می‌خواهیم باور کنیم که همه مردم زمین با هم، نماینده این مجمع، مسیرهای نهایی را برای داشتن آینده‌ای نه تنها ممکن و پایدار، بلکه شایسته و محترم برای همه افراد ترسیم خواهند کرد.

برای رسیدن به این هدف، این سازمان، که از خاکستر جنگ جهانی دوم و پس از شکست جامعه ملل شکل گرفت، حیاتی است؛ و بازسازی و تغییرات آن ضروری و فوری است. بنابراین، سازمانی نو و اصلاح‌شده اما با همان هدف: جامعه بین‌المللی در کثرت خود متحد عمل کند، و همان‌طور که ویکتور خارا، خواننده بزرگ شیلیایی، گفته است: «به خاطر آن عشق به زمین که به ما کمک کرده زندگی کنیم، عشق به صلح برای لذت بردن از زندگی، عشق به آزادی برای همه، تا دخترانم، خانه‌ام، محله، شهر و مردم بدون سلطه داخلی یا خارجی وجود داشته باشند».

بیایید، عزیزان، با هم، آزاد و برابر، متنوع و شبیه، در مسیر مشترک جستجوی حقیقت، زیبایی، شادی و عدالت حرکت کنیم.

___________________

منبع: 

https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9…

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید