رفتن به محتوای اصلی

سجده بر نور

سجده بر نور
برای بیژن جزنی ورفقای به خون خفته اش

هست آن تپه هنوز.
 پرندگانش'
راوی قصه ای از مادر بزرگ.
شبی مهتاب 'رگبار گلوله.
بلند قامتانی که سجده کردند'
بر نور ماه.
وحک شدندسایه هاشان'
 در دل سنگ.
تاسنگ باشد وسایه.
تا هست پرنده ای در پرواز'
چشم داریم ما'
 به آن بلندا.
..............

س_خرم
۱۴۰۴/۱۲/۲۹

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید