رفتن به محتوای اصلی

شکست شمخانی‌ها؛ از خیابان تا خانه

شکست شمخانی‌ها؛ از خیابان تا خانه

در سرزمینی که کارگر برای لقمه‌ای نان، ماه‌هاست دستمزد نگرفته، در کشوری که سفره‌های مردم هر روز کوچک‌تر می‌شود، مردی که سال‌ها با نام دین و مذهب، با شعار اقتصاد مقاومتی، مردم را به ریاضت کشاند، حالا در بلندترین نقطه‌ی تجمل، در هتل اسپیناس پالاس، برای دخترش عروسی‌ای گرفت که بوی طعنه به تمام ملت می‌داد.

شمخانی، کسی که مردم را به خوردن اشکنه و نخوردن میوه دعوت می‌کرد، حالا در تالارهای میلیاردی، با لباس‌های فاخر، با نور و زرق‌وبرق، جشن می‌گیرد. اما این جشن، نه فقط یک عروسی، که نماد شکاف عمیق میان حاکمان و مردم است. نماد نسلی که خون کارگران را مکید تا فرزندانش در برج‌های طلایی برقصند.

کارگرانی که ماه‌هاست حقوق نگرفته‌اند، سفره‌شان خالی‌ست، فرزندانشان با شرمندگی به مدرسه می‌روند، در همان کشوری زندگی می‌کنند که فرزندان شمخانی‌ها نمی‌دانند با ثروتشان چه کنند. این تجملات، از جیب همان کارگرانی آمده که شب‌ها با شکم گرسنه می‌خوابند. این نورها، از تاریکی خانه‌هایی روشن شده که دیگر توان پرداخت قبض برق ندارند.

اما تلخ‌ترین بخش این نمایش، نه تجملات آن، بلکه فراموشیِ خون‌هایی‌ست که ریخته شد تا امروز دختر شمخانی بتواند بی‌حجاب در میان مهمانانش قدم بزند.

این «بی‌حجابی» مدیون مهساها و نیکاهاست؛

مدیون دخترانی‌ست که در خیابان‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها کتک خوردند، بازداشت شدند، از محیط کار و تحصیل اخراج شدند و جان دادند تا مفهوم «زن، زندگی، آزادی» در این خاک ریشه بگیرد.

شمخانی و شمخانی‌ها گمان کردند با اخراج کارگران، با زندانی کردنِ فعالان، با سرکوبِ زنان، می‌توانند آگاهی را خاموش کنند. اما اشتباه کردند.

ما، کارگران، زنان و دخترانِ این سرزمین، صدایِ بی‌صدایانیم. ما آن‌هایی هستیم که هزینه داده‌ایم و هنوز هم می‌دهیم. ما را زندانی کردند، از کار اخراج کردند، از حداقل‌های یک زندگی محروم‌مان کردند. اما با تمام زخم‌ها و دردها، ایستاده‌ایم.

ما فریادِ عدالتیم در برابرِ ریاکاری. ما سنگرِ آخرِ حقیقتیم در برابرِ تجمل و دروغ. ما صدایِ آن‌هایی هستیم که دیگر صدایی ندارند.

شمخانی‌ها شکست خورده‌اند؛ نه فقط در برابر مردم، بلکه حتی در برابر دختران خودشان.

دخترانی که در مکتب آنان تربیت شدند، اما امروز از دستاوردهای مبارزات آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه‌ی زنان این سرزمین بهره می‌برند. شکست شمخانی‌ها تنها سیاسی نیست؛ نشانه‌ی فروپاشی مشروعیتی است که دیگر حتی در خانه و نسل خودشان نیز دوام نیاورده است.

این دستاوردها البته هنوز بسیار محدودند، و تبعیض سیستماتیک علیه زنان در همه‌ی عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و قانونی همچنان و بی‌رحمانه ادامه دارد. زنان کارگر و خانواده‌های کارگری و زحمت‌کش تقریباً از تمام امتیازاتی که فرزندان وابستگان نظام و طبقات حاکم از آن برخوردارند، بی‌بهره‌اند. اما همین فاصله‌ی عمیق طبقاتی و نابرابری ساختاری جنسیتی است که هر روز بیش از پیش تمامی ابعاد این نظام را به چالش می‌طلبد.

رضا شهابی  

۲۹ مهر ۱۴۰۴

منبع:
تلگرام میان دو حق

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید