روزنامە جمهوری اسلامی در گزارشی کە در مورد ابعاد خسارات "ورشکستگی " بانک آیندە منتشر کرد نوشت مردم در اثر این ورشکستگی نسبت بە سال گذشتە ٧ درصد فقیرتر شدند.
موضوع ورشکستگی بانک سرمایە و سئواستفادەهای سهامداران اصلی آن این روزها بعد از اخبار ضد و نقیضی کە در ارتباط با اذغام آن در بانک ملی و خسارات هنگفتی کە در اثر کارکرد آن بە مردم تحمیل شدە بحث های زیادی را بوجود آوردە است.
صحبت از یک اختلاس نجومی در قد و قوارە اختلاسهای تاکنونی کە توسط وابستگان بە قدرت سیاسی انجام گرفتە نیست. ابعاد این اختلاس و جنایت اقتصادی کە زیر نظر بانک مرکزی و دستگاە قضایی و سایر نهادهای قدرت زیر نام "بانک آیندە" بوقوع پیوستە بسی حجیمتر از اختلاسهای تاکنونی است.
اینکە مسئولین نهادهای حکومتی برای توجیە سکوت و مماشات خود با وجود اطلاع از آنچە در این بانک می گذشتە سالها در جریان بودە، بە سیاست "کی بود کی بود، من نبودم" و فرافکنی روی آوردەاند چندان عجیب نیست، این روش همیشگی آنها در قبال همە ی اختلاسها و غارتگری ها بودە است و بابت آن سهمی نصیب شان شدە. اما از روزنامە و رسانە های کە از موضوع اطلاع داشتە اند و بە هر دلیل رسالت روزنامە نگاری خود را کنار گذاشتە و مهر سکوت بر لب زدەاند، نمی توان هیچ عذری را پذیرفت.
مثلا از روزنامە جمهوری اسلامی کە بواسطە نفوذی کە در حکومت همیشە داشتە و دارد و ازاین قضیە مطلع بودە وقتی می نویسد:
:" سخن گفتن از انحلال بانک آینده و ادغام آن در بانک ملی، داستان‌سرائی است. واقعیت اینست که بانک آینده خودش منحل شد و بانک مرکزی فقط این واقعه را اعلام کرد، درست مثل غده‌ای چرکین که به اوج عفونت رسیده و خودش سر باز می‌کند.
وقتی یک بانک ۷۱۷ تریلیون تومان بدهی به سایر بانک‌ها دارد، ۳۰۰ تریلیون تومان اضافه برداشت از بانک مرکزی دارد، ۱۰۰ تریلیون تومان زیان فقط در ۹ ماهه اول سال ۱۴۰۳ ثبت کرده، به زیان انباشته ۵۰۰ تریلیون تومانی معادل ۳۱۵ برابر سرمایه اولیه خود رسیده، جمع اضافه برداشت و بدهی این بانک به سایر بانک‌ها یک کوادریلیون تومان یا ۱/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ (یک میلیون میلیارد تومان یا «یک ممت») شده و مسئول حدود ۷ درصد تورم کشور است یعنی فقط بانک آینده هر خانواده ایرانی را نسبت به سال قبل ۷ درصد فقیرتر کرده، چطور می‌توان پذیرفت که بانک مرکزی و مراکز نظارتی اقتصاد کشور از اینهمه شاهکار بی‌خبر بودند و حالا متوجه شده‌اند که باید آن را منحل کنند؟"
وقتی روزنامە جمهوری اسلامی، رفتار مسئولین حکومتی مطلع از قضایا را در این نوشتە بە درستی بە پرسش می گیرد، باید سکوت طولانی خودش را نیز بە پرسش کشید واز مسئول و سردبیر خواست علت سکوت طولانی اش اش نسبت بە این قضیە را بە مردم توضیح دهد و بگوید چرا این همە سال در قبال این فاجعە اقتصادی و فجایع متعدد دیگر سکوت کردە و بە رسالت روزنامە نگاری اش عمل نکردە است ! اتفاقا یکی از دلایل اصلی همەی فجایعی کە در این کشور بلازدە اتفاق افتادە سکوت روزنامە های مجاز همکار و حامی حکومت و سرکوب روزنامەها و رسانە های مستقل و سانسور است. اگر رسانە ها آزاد بودند و سرکوب نمی شدند مطمعنا کار فجایعی مانند غارتگری سهامداران اصلی بانک سرمایە قبل از اینکە چنین ابعادی پیدا کند چنان کە فقیرتر کردن ٧ درصدی مردم تنها یکی از پیامدهای آن است بە اینجا نمی کشید! کار یک روزنامە وقتی ارزش و اهمیت دارد کە قبل از وقوع فجایع جامعە را از آن مطلع و بسیج نماید. در غیر این صورت افشاگری بعد از وقوع جنایت بە مفت نمی ارزد و ممکن است بە قصد ریختن آب روی آتش خشم مردم بودە باشد.
افزودن دیدگاه جدید