رفتن به محتوای اصلی
پنجشنبه ۱۱ دسامبر ۲۰۲۵
پنج‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۴

"معیشت" در ذات خود سیاسی ترین مطالبە سیاسی روز است

"معیشت" در ذات خود سیاسی ترین مطالبە سیاسی روز است

در ١٨ آذر ٥ هزار کارگر شرکتهای نفتی در عسلویە پس از انجام چندین اعتراض بی نتیجە پراکندە بطور دستە جمعی در صفی فشردە چون پیکری واحد یک راهپیمایی بزرگ و بی سابقە در سالهای بعد از انقلاب را بە انجام رساندند. 

 علاوە بر فشار روزافزون معیشتی و سختتر شدن مرتب شرایط کاری، کارگران بە مانند سایر مردم از مجموعە وضعیت کشور عصابی و خشمگین هستند. 

این خشم و عصبانیت هنگامی حالت طغیان بە خود می گیرد، کە طبقە کارگر میبیند در حالیکە همە ی قوانین بە ضرر آنان تغییر می کند گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات شان حتی در زمانی کە کارد بە استخوان شان رسیدە در حکومت وجود ندارند. هر چە هم اعتراض می کنند و فریاد بر می آورند روی حکومت اثر بخش نیست.

 حق تشکل هم کە از حقوق طبقە کارگر حمایت کند وجود ندارد. نهادهایی مانند وزارت کار نیز جانبدار صاحبان قدرت و سرمایە هستند و بە شکایات کارگران رسیدگی نمی کنند. 

 در چنین حال و هوایی کارگران هیچ راهی بە غیر از اعتصاب و اعتراض خیابانی پیش روی نمی بینند. شعار عمومی شدە و هوشیارنە ، "فقط کف خیابان بە دست می آد حق ما" انعکاس این وضعیت جهنمی است. 

اعتراضات مستمر و رادیکالتر و متحدانە ترمی شوند 

 از سوی دیگر می بینیم اعتراضات گستردە است و محدود بە کارگران پیمانی و رسمی نیست. بە جرات می شود گفت نارضایتی همە ی کارگران و کارکنان دولت را نیز شامل می شود. آثار این نارضایتی و خشم در حضور کارکنان وزارت کشاورزی، برق در تجمع ١٩ آذر کارگران پیمانی و اعتراض کارکنان بهزیستی کە همزمان با کارگران نفت مقابل مجلس آمدە بودند نیز بە راحتی قابل تشخیص.بود و از آمادگی مزدبگیران برای پیوستن بە هم حکایت دارد.اینکە کارگران یک صنعت و رشتە دیگر و مهمتر از آن کارکنان وزارت کشاورزی د تظاهرات کارگران نفت شرکت می کنند یک تحول خوشایند تازە است.  

حلقە اتصال اعتراضات مسئلە بدی معیشت و سیاست های فقیر سازی حکومت است.

 در واقع تفاوت فاحشی میان دسمزد و حقوق کارمندان معمولی  با کارگران وجود ندارد. بە تبع آن قدرت خرید و سطح رفاە آنان نیز با هم فاصلە ندارد. دولت از افزایش حقوق کارکنان خود همانقدر امتناع می کند کە با افزایش دستمزد کارگران می کند. بە عبارتی سیاستهای حکومت همە ی مزدبگیران را کم و بیش بە یک اندازە فقیر  و سفرەهای آنان را تهی می کند. 

اعلام فقط ٢٠ درصد بە حقوق کارمندان در شرایط تورم ٥٠ درصد بە بالا کە قطعا بە فقیرتر شدن کارمندان منتهی خواهد شد بە نوبە خود در افزایش اعتراضات نقش بسیاری دارد وبە تقویت همبستگی میان کارگران و کارمندان یاری خواهد رساند. 

شعار معیشت کە در خواست افزایش دستمزد مطرح می شود تنها یک مطالبە صنفی نیست، بلکە می شود گفت مطالبەای سیاسی هم هست کە از ظرفیت بسیج گرایانە بالایی برخوردار است. حتی اگر برای اعتراضات موجود تنها نقش صنفی قائل باشیم، اما از آنجا کە دادن پاسخ مثبت بە آن نیازمند تغییرات اساسی سیاسی داخلی و خارجی است، می شود گفت "معیشت" در ذات خود سیاسی ترین مطالبە سیاسی در حال حاضر است.هم از این روست کە در تحولات سیاسی خواە نا خواە اثر می کند و مزدبگیران درگیر مسائل سیاسی می کند کە خود این از لحاظ بسیاری در نتیجە روندهای سیاسی اثر می گذارد.  

حضور خانوادە ها در اعتراضات

حضور خانوادە های کارگران و سایر زحمتکشان خود از نشانە های رادیکالییزە و طبقاتی تر شدن اعتراضات و بیانگر یک موقعیت جدید است کە هم می تواند مانع بر سر راە برخورد نیروهای امنیتی با معترضان ایجاد کند و هم بە اجتماعی تر شدن اعتراضات کمک نماید. 

نقش اعتراضات در نزدیک کردن مردم با هم

گسترش اعتراضات می تواند بە مسری شدن آن در میان گروە های اجتماعی خاصە فقیرترها بی انجامد و بە نزدیکی بیشتر آنها کە برای مبارزە با رژیم و تحولات سیاسی اهمیت اساسی دارد منجر شود. 

گستردگی فعلی برای تغییرات اساسی کافی نیست

با این همە گستردگی اعتراضات در اندازە موجود برای رسیدن کارگران و مردم بە مطالبات شان هنوز همچنان کە در هنگام تظاهرات ١٩ آذردیدیم بە رغم نارضایتی و خشم عمومی از رژیم و گرانی و تورم همە روزە، هنوز این آمادگی وجود ندارد. اما آمادگی برای پیوستن مزدبگران بە اعتراضات کم نیست. در واقع اگر این پیوستگی و همبستگی عملی شود، شرایط هم برای اعتصاب عمومی و تظاهرات سراسری مهیا شدە است. 

چهار سال است کە مجلس و دولت تن بە خواستە اصلی کارگران پیمایی ندادەاند و همچنان از انجام مطالبە اصلی کارگران طفرە خواهند رفت. فهم این قضیە نیز دشوار نیست. وجود کار پیمانی برای پیمانکاریها بە معنی سود دوبلە  و بلکە بیشتر است و بخصوص زمانی کە مالکیت شرکتهای پیمانکاری در اختیار اعوان و انصار حکومت است و چنان منافع  اقتصادی و سیاسی آنان در هم تنیدە شدەاند کە تفکیک آنها از هم میسر نیست، محال است آنها بدون حداکثر فشار سازمان یافتە تن بە این خواست کارگران بدهند. بنا بر این برای درهم شکستن این مقاومت حکومتی باید با گسترش اعتصاب و اعتراض و سازماندهی و جذب گروە های اجتماعی تحت ستم مسیر اعتصاب عمومی را هموار کرد.    

 

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید