برای شناخت تونس باید با جنبش کارگری این کشور آشنایی یافت. اتحادیه عمومی کارگران تونس (UGTT) در تاریخ و شرایط امروزی در سرتاسر تونس از تداومی بهره برده است که فقط با حزب حاکم دوران بورقیبه و بن علی قابل مقایسه است.
تونس با تندترین بحران سیاسی خود از 2011 تاکنون روبروست. بحران در اعتماد بین دولت و معترضان، با تشدید اقدامات تروریستی و سقوط اقتصاد افزونتر شده است. بااینوجود یک اتحادیه محلی میتواند حافظ تونس در این شرایط بحرانی باشد و اگر چنین شود برای نخستین بار نیست که این اتحادیۀ غیرمعمولی به این امر مبادرت میورزد. اتحادیه عمومی کارگران تونس (UGTT) شاخصه سیاسی تونس را از سال 1942 تاکنون شکل داده است. همین اتحادیه توانست بر انقلاب در سال 2011 و اصلاحات پسازآن تأثیرات غیرقابلانکاری بگذارد. اتحادیه عمومی کارگران تونس بهواقع در سراسر جهان عرب از این نظر بیهمتاست، بیشتر به این دلیل که تونس مانند مصر، سوریه یا یمن نیست و از همین روی است که برای شناخت تونس باید به اتحادیه کارگری در این کشور هم اشراف عمیق پیدا کرد.
گهوارۀ اعتراضات و پناهگاه
جنبش اتحادیههای صنفی در تونس شاخصههای ملی و بینالمللی ویژهای در خود دارد که به مؤسس آن، محمدعلی الهامی (1890-1928)، و تأسیس فدراسیون عمومی کارگران تونس در آغاز قرن بیستم بازمیگردد. اما نقش کاریزماتیک و آیندهنگری فرحات حشاد (1914-1952) بود که یک سازمان قدرتمند و ریشه در خاک را به وجود آورد. حشاد سازماندهی را در فدراسیون فرانسوی CGT فراگرفت و به مدت 15 سال، تا زمان انشعاب در این فدراسیون، و تأسیس UGTT در 1946 در آن کار میکرد. اتحادیۀ جدیدالتأسیس بلافاصله و بهسرعت شکل گرفت و توسعه یافت و در ارتباط تنگاتنگ با سازمانهای بینالمللی قرار گرفت. حشاد از آن برای فشار به فرانسه برای تحقق آزادیها در تونس و احقاق حق اتحادیهها بهعنوان یک اهرم کلیدی در جنبش استقلال ملی بهره گرفت. اتحادیه ملی به خاطر نقش سازندهاش در جنبش استقلالطلبی از استثمار فرانسه، از همان آغاز نقش بارزی در ساختار سیاسی تونس پیداکرده بود، و این نقش را تا همین امروز هم به قدرت حفظ کرده است.
این اتحادیه با 150 دفتر در سراسر کشور که شامل یک دفتر در هر حوزه و محله دولتی میشود، و بیش از 680 هزار عضو جاری، عملاً محور و بدیل معتبری برای قدرت سیاسی یک حزب در مبارزه و مقاومت به شمار میرود، تا بدان اندازه که عضویت در اتحادیه بهمثابه مخالفت و مبارزه با حزب حاکم تعبیر میشود. اتحادیه عمومی کارگران تونس UGTT نتیجه مقاومت تونس و درعینحال زاینده انقلاب هم هست. بهطور مثال UGTT در سال 1984 خود را در جبهه مردم معترض در جریان شورش نان قرار داد، در 2008 همچون کاتالیزور اصلی جنبش نافرمانی در مناطق معدنی جفسا عمل کرد و در دسامبر 2010، بهویژه شاخه معلمان و دفاتر محلی آن، به ستاد انقلاب علیه بن علی تبدیل شدند.
ارتباط بین اتحادیه عمومی و انقلاب یک اتفاق طبیعی بشمار میرفت، چراکه خواست توده مردم - مشخصاً اشتغال، کرامت ملی و آزادی - همواره بخش عمدهای از برنامه اتحادیه بوده است. اتحادیه البته در مناطق دوردست که مرکز اشتعال انقلاب و ناآرامیها بود نیز حضور فعال داشت.
به این دلایل دولتهای متوالی سعی کردهاند که با اتحادیه عمومی همکاری کنند، آن را تحتفشار بگذارند یا تغییرش دهند. آنها بر اساس واقعیت توازن قوا سعی کردهاند اتحادیه را مقهور و فاسد سازند. در سال 1978، UGTT به یک اعتصاب عمومی سرتاسری دست زد تا بهزعم خود از کودتای دولت بورقیبه برای تغییر یکی از رهبران اتحادیه که بسیار قدرتمند شده بود و مواضعی در مقابل دولت میگرفت، جلوگیری کند. هزینه این مقاومت در تاریخ اتحادیه تنها با ترور مؤسس آن در سال 1952 قابل قیاس بود. تمام اعضای هیئت رهبری اتحادیه در این جریان تحت تعقیب قضایی قرارگرفته و محاکمه شدند و سپس با افراد وابسته به دولت جایگزین شدند. اعتراضات و شورشهای در پیامد این کودتای دولتی با دخالت ارتش سرکوب شد و منجر به قتل دهها تن از کارگران شد.
افزودن دیدگاه جدید