اعتصاب کارگران در زمستان 2009-2010 در کارخانه تِکِل، یک کمپانی دولتی در بخش تولید و توزیع دخانیات و مشروبات الکلی، توجه تمام فعالین چپ و اتحادیههای کارگری جهان را به خود جلب کرده بود. کارگران سختکوشی و شجاعت ویژهای در مقابله با اخراجها، برنامه کاری سیال و بی اطمینانی و عدم افزایش دستمزدها در ارتباط با افزایش تورم اقتصادی و اهداف پشت خصوصیسازیها نشان دادند. اعتصاب تحرک ویژهای به جنبش اتحادیهای ترکیه داد و روح مبارزه طبقاتی را دوباره آزاد کرد.
این کنش وسیع کارگری گرچه وجوه متعددی در داخل ترکیه داشت بر جنبش بینالمللی اتحادیهها نیز تأثیرات بزرگی گذاشت. مبارزات درباره ریاضت اقتصادی دولتی در حالی به مرکز میدان مبارزات سیاسی تبدیل شد که استراتژیهای خروج از بحران اقتصادی وارد مرحله اجرائی میشد. درواقع این کنشگری عمومی در همه جهان دیده میشود: از آتن، دوبلین، لیسبون و حتی سانفرانسیسکو اثرات آن قابلرؤیت است و در آینده نیز ادامه خواهد یافت. کارگران و چپها در سراسر جهان از این اعتصاب انرژی گرفته و ایدههای جدیدی را از اعتصاب تکل برداشت میکنند.
بعد از 78 روز اعتصاب مداوم و ستیزهجویانه، کارگران تکل در ترکیه وارد فاز جدیدی شدند. در پایان ژانویه 2009 دولت ترکیه حکمی صادر کرد که بهبود بسیار محدودی ایجاد میکرد ولی به کارگران فرصت میداد که ظرف یک ماه وارد قرارداد جدید شوند یا کارشان را بالکل از دست بدهند. اتحادیه و کارگران این پیشنهاد را رد کردند. دلیل عمده آن بود که کارگران بعد از یازده ماه کار و قبل از رسمی شدن بازهم درخطر اخراج بودند. اول مارس یک روز قبل از آنکه مهلت دولت پایان یابد، دیوان عالی که بر مدل فرانسوی مسئول قضاوت درباره اقدامات دولت است، تصمیم گرفت فرمان دولتی را غیرقانونی بشناسد و آن را رد کند؛ بر این اساس که فرصت سیروزه بسیار محدودکننده و غیرقابل اعمال است.
کارگران در تنگنای بین بدیلهای الزام به پذیرش پیشنهاد دولت بعد از دو ماه و نیم اعتصاب، یا بیکاری در کشوری که نرخ بیکاری در آن رسماً 14% و واقعاً تا 20% هم بود، و با تهدید نیروی انتظامی به اشغال کمپ و چادرهایی که در مرکز آنکارا، پایتخت کشور، برپا کرده بودند قرار داشتند. آنان سرانجام خشنود شدند که حداقل برای مدتی از آن شرایط دشوار زندگی نجات مییابند، گرچه برای مدتی کوتاه باشد. اتحادیه کارگران تصمیم گرفت به دنبال 78 روز اعتصاب و تحصن در آنکارا کارگران به شهرشان بازگردند و برای اول آوریل دوباره در آنکارا تجمع کنند و مبارزه را از سر گیرند. در آن لحظه مبارزه کارگران تِکِل که انگیزه زیادی به کارگران در سراسر ترکیه و اروپا برای مبارزه داده بود وارد فاز دوم خود شد.
قبل از آنکه بخواهیم درباره آینده پیشداوری کنیم، لازم است که خلاصهای ازآنچه در آن سه ماه گذشت به دست دهیم. همانگونه که قبلاً نوشتهایم، تِکِل یک کمپانی دولتی بود که انحصار تولید و واردات دخانیات و مشروبات الکلی را در ترکیه از بدو تأسیس جمهوری ترکیه در دست داشت. در سال 2008 دولت تصمیم گرفت آن را به بخش خصوصی واگذار کند و این تصمیم با مقاومت شدید کارگران روبرو شد. سرانجام اما کارخانههای وابسته به کمپانی تنباکوی بریتانیایی- آمریکایی BAT فروخته شد که دوازده هزار کارگر را اخراج کرد و بسیاری از کارگاهها را هم در اطراف کشور بهجز یکی تعطیل کرد، و این بهوضوح نشان داد که قصد اصلی آن بود که بازار مصرف بزرگ داخلی را قبضه کند. دولت به این کارگران کار در بخش دولتی را پیشنهاد کرده بود که نیمی از دستمزد قبلی آنها را پرداخت میکرد، و مهمتر از هر چیز امنیت شغلی و حقوق اجتماعی آنها را هم انکار میکرد.
افزودن دیدگاه جدید