رژۀ روبوتها: کار کمتر؟
امروزه باور فزاینده ای وجود دارد، دایر بر این که تحولات تکنولوژیک مجالی برای کار کمتر فراهم خواهد آورد. مهم این است که به موجب این پیش بینی ها تکنولوژی نه تنها به کاهش زمان کار منجر خواهد شد، بلکه بسیاری از مشاغل پایدار و جاافتاده را هم بالکل از میان برخواهد داشت. این پیش بینی ها توجه و تأکید ویژه ای بر ارتقاء قدرت محاسبۀ کامپیوترها و پیشرفتهای مرتبط با آن در امر روبوتی کردن کار و هوش مصنوعی دارند. پیش بینی می شود که در آینده ایجاد ماشینهای هوشمند – از جمله ماشینهای بدون راننده تا روبوتهائی که قادر به فکر کردن در بارۀ خودشان اند – به حذف کار انسانی در انجام بی شمار مشاغل خواهد شد. رانندگان، کارگران فروشگاه های بزرگ، خرده فروشان، خبرنگاران و دلالان مالی در سالهای آینده زائد خواهند شد، زیرا تسلط بر مهارتها و قابلیتهای آنان توسط ماشینها میسر است. برای شرکتها هم ساده تر و مقرون به صرفه تر خواهد بود که به جای انسانها ماشینها را به کار گیرند. از این رو چشم انداز اتوماسیون گسترده همانا محدود و محدودتر شدن امکانات برای دست یازیدن به کار است.
برخی از مؤلفان پیش بینی می کنند که در خلال 20 سال آینده، نزدیک به نیمی از مشاغل موجود در امریکا اتوماتیزه خواهند شد. تخمینهای انجام شده برای بریتانیا حاکی از آن اند که قریب 15 میلیون شغل در معرض تهدید اتوماسیون اند. این تعداد نیز حدود نیم مشاغل موجود است. تخمینهای انجام شده در بارۀ نابودی بالقوۀ مشاغل در کشورهای در حال توسعه حاکی از نابودی مشاغل در نسبتهائی حتی بالاتر از نیم آنهایند. مثلاً بیشتر از دوسوم مشاغل در هند، و سه چهارم مشاغل در چین موقعیت شکننده ای در برابر اتوماسیون دارند. گفته می شود که صدهامیلیون کارگر در سراسر دنیا با چشم انداز زائد شدن توده گیر در آیندۀ بدون کار روبرو اند.
این چشم انداز آشکارا نگرانیهای بسیاری را دایر بر افزایش بیکاری توأم با تعمیق نابرابری به بار آورده است. اگر در آینده کارگران نتوانند برای کسب درآمد و گذران شان به کار متکی شوند و فاقد هر امکان دیگری برای حمایت از خود باشند، آن گاه به ورطۀ فقر سقوط خواهند کرد. نابرابری بیشتر ناشی از وضعیتی است که در آن فقط اقلیتی از اهالی از عواید حاصل از اتوماسیون برخوردار می شوند. بنابراین سرمایه دارن صاحب روبوت در موقعیت کسب درآمدهای خارق العاده - البته به هزینۀ اکثریت جامعه، که محتملاً از معضلات اقتصادی ناشی از عدم دسترسی به منابع درآمد در رنج خواهد بود - قرار خواهند گرفت. این نگرانیها به توصیه های سیاستگزارانۀ مختلفی انجامیده اند: از سرمایه گذاری در آموزش و پرورش و ارائۀ آموزشهائی به کارگران به نحوی که بتوانند آخرین تحولات تکنولوژیک را تعقیب کنند، تا پرداخت درآمد پایه به عموم کسانی که در اثر اتوماسیون از "قافله عقب مانده اند".
البته برخی از نویسندگان به چشم انداز آینده بدون کار برخورد مثبتی داشته اند. آنها، در حالی که تغییرات فاحش ناشی از اتوماسیون را تأئید می کنند، در آیندۀ بدون کار مجال رهائی از رنج کار را می بینند. آنها به اتوماسیون کار خوشامد می گویند و با خوش بینی به آینده ای می نگرند که در آن انسان از کار رهائی یافته است. آنها پیش بینی های دایر بر افول کار را می پذیرند و در واقع سیاست "اتوماسیون کامل" را برای خاتمه دادن به کار پیشنهاد می کنند. برخی از این نویسندگان، همچون مایسون، پیشرفت تکنولوژی را پتانسیلی برای آیندۀ "پساسرمایه داری" می بینند، که در آن کار از میان رفته است.
نظراتی که در بالا به اختصار معرفی شدند، عرصه هائی برای اجماع را در گفتگوی مدرن پیرامون اتوماسیون به دست می دهند. هم در جریان مسلط فکری و هم در موضعگیریهای رادیکال این نکته پذیرفته شده است که کار رو به افول دارد و جامعه باید نسبت به این وضع سمتگیری داشته باشد. مواضع متفاوت به عواقب اتوماسیون مربوط اند. هستند مواضعی که نسبت به هزینه های اتوماسیون، مشخصاً بیکاری وسیع و افزایش نابرابری، ابراز نگرانی می کنند و چاره هائی را برای کاستن از ضرباهنگ اتوماسیون لازم می دانند و بر سیاستهائی برای پیشگیری از یک "وحشتکدۀ تکنولوژیک" در آینده تأکید دارند. چشم اندازهای رادیکالی نیز وجود دارند که برعکس، بر ثمرات اتوماسیون – منتفی کردن "خرحمالی" و بسط آزادی بشر – و بر راه هائی تأکید دارند که میتوانند مدینۀ فاضلۀ تکنولوژیکی را ایجاد کنند، که در آن بر الزام کار غلبه شده و کار نهایتاً منسوخ شده است.
افزودن دیدگاه جدید