رفقا ؛
می دانم با تعلل و تأخیر این پیام را با حزب چپ ایران در میان می گذارم؛ از این رو خواهش می کنم که پوزشم را بپذیرید. بخشی ازسخنانی که در اینجا مطرح می کنم تکرارامیال وآرزوهای من و شاید نیز رفقایی همانند من است و ممکن است نکته ای تازه در گفتارم نباشد ، اما دریغم آمد که برخی از مسائلی را که به واقع در من وجودی شده، و می دانم که جایگزینی برایش نخواهم یافت، در اینجا مطرح نکنم . به هر حال، من با اعتقاداتم زندگی کرده ام؛ و همانند بسیاری دیگر از رفقا که خود را ، مرهونشان می دانم ، امیدوارم زندگیم با حفظ اندیشه ام به پایان رسد، هرچند که در زمان زندگیم به بار ننشیند و باز به قول رفیقی که گفت، مهم نیست ما سوسیالیسم را نبینیم، اما مهم آن است که با وجدانی آسوده به خواب ابدی خواهیم رفت؛ زیرا، با آن زندگی و برایش تلاش کرده ایم. آن رفیق بزرگ که یادش همیشه با من است پیش از مرگش در فضایی حزین، با اندوه به من یادآور شد: " تو بدان و شاهد باش و به رفقا هم بگو ، من تا به آخر ، توده ای ماندم ، تو بدان...و شاهد باش ... . " |و، ناخواسته تن به مهاجرت داد که در غربت بدرود حیات گفت؛ حسرت دیدارش را برای همیشه بر دلم نشاند ورفت.
رفقا،
تشکیل نخستین کنگره حزب چپ ایران، مایه ی دلگرمی و خوشحالی است و بی تردید موجی تازه از امیدواری را بر روح و توان رفقا خواهد نشاند؛ خستگی سالها گام برداشتن در راه آمال انسانی را از تن و جان و پاهای خسته شان خواهد زدود؛ و بی تردید روحی مسیحایی را بر کالبد فرسوده ی همه ی راهیان سوسیالیسم خواهد دمید ؛ آتش مبارزه را در وجودِ دلبستگان به جنبش چپ شعله ور خواهد کرد؛ و نور امید را در دلها یشان خواهد افزود. آری، هرگونه حرکت تحول طلبانه و خروج از برزخِ تنهایی و آشفتگی فکری و سیاسی و گاه نیز بیماری جاه طلبی، در زمانی که ما بیش از هر وقت دیگر نیازمند آنیم که دلگرمی و امیدواریمان را که در گروِ یگانگیمان است، پس از سالهای دراز تنهایی و سرخوردگی، باز یابیم ، آرزویی تجقق پذیر است که باید آن را با رسیدن به اتحاد واقعی به باربنشانیم .
هیچ چیز برای یک رفیقِ همرزم والاتر از آن نیست که این یگانگی را در گوهرِوجود خویش و رفقایش احساس کند و به وحدت وجودی اش که با زحمتکشان پیوند عمیق خورده است، دست یابد . و این همان راز دیرینه است که خود می دانیم که باید آن را بگشاییم و در حرف و عمل بدان وفادار بمانیم .
رفقا ؛
خوب می دانید که ما ، (چپها) ، دیر گاهی است که تنها و بی پناه در مقابل موج حملات دشمنان آشکار طبقاتی قرار داشته ایم و هم اکنون نیز جنبش طبقه ی کارگر و حامیان و رهبرانش در معرض کینه و تنفر دشمنان رنگارنگ آن قرار دارد .
تشکیل نخستین کنگره حزب چپ در شرایط دشوار کنونی کشور ما بسیار مهم است. برنامه ها و سیاستهای مصوب کنگره باید اهدافی را در پیش روی جنبش چپ قرار دهد که سالهاست دست نایافتنی مانده، و اگر هم به آنها توجه شده، گامهایی عملی و موثر در راستای دستیابی به آن برداشته نشده است؛ که امید وارم با تصویب تدابیر ارزشمند کنگره گامهایی بزرگ برای برداشتن موانع پرشمار پیش رو ایجادشود .
اینجا نکته هایی را که به نظرم مهم است فهرست وار مطرح می کنم :
۱. حضور پر رنگ صفوف مردم که تدابیر لازم و روشهای تحقق بخشیدن به آن را باید از پیش تعیین کرد.
2. ترویج و تبلیغ برنامه و سیاستهای مصوب کنگره و تبلیغ مواضع چپ بسیار مهم است چون، تبلیغات زهراگین ضدچپ تنها رژیم خلاصه نمی شود، بلکه برخی از عناصر نا آگاه و جریانهای ضدچپ نیز اکنون این زمینه فعال اند. از این رو، باید گرایشهای ضد چپ را، در هر شکل و لباس، با بهره گرفتن از شیوه های آگاهانه به چالش کشید .
۳. ترویج اندیشه های چپ و سوسیالیسم را صفوف جوانانی که آلوده به اندیشه های نولیبرالی هستند و به خصوص گرایش به بازگشت سلطنت آنان آشکار است، از راه به کارگرفتن راهکارهای مناسب توسعه داد . گرایش به سلطنت جوانان جنبه ی ذهنی دارد و تحت تأثیر مستقیم سیاستهای تنفرآمیز رژیم و تبلیغات وسیع دار و دسته رضا پهلوی زیر بیرق دمکراسی خواهیی وغین شکل گرفته است .
4. امروز طبقه ی کارگر بیش از هر زمان زیر فشار حاکمیت استبدادی قرار گرفته است. سندیکاها زیر فشار خرد کننده ی نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی رژیم قرار دارند و سیاستهای نولیبرالی رژیم آشکارا در باره ی کارگران اجرا می شود.
کمک به سندیکاها وفعالان کارگری در شرایط کنونی بسیار دشوار و خطیر است؛ اما نباید لحظه ای از آن غافل شد. امروز مبارزه ی طبقاتی بیش از هر زمان به دلیل فشار بر نیروی کار تشدید شده است. باید در این مبارزه به یاری زحمتکشان شتافت و در کنار آنان بود.
5. جنبش زنان و جنبش دانشجویی که سالهاست با ابزار فشار و زندان از سوی رژیم مواجه است به شدت تضعیف و بنیه خود را تا اندازه ای از کف داده است؛ اما، آتش زیر خاکستر در صفوف آنان و کینه های نهفته از رژیم را که ملهم از خواسته های آزادی خواهانه و عدالت طلبانه است نمی توان نادیده گرفت. این آتش در شرایط مناسب شعله ور خواهد شد. جنبش چپ باید در این چالش جایگاه خود را بیابد و برنامه هایش را گام به گام پیاده و عملیاتی کند.
رفقا ؛
بار دیگر تکرار می کنم: جنبش چپ وظیفه ای دشوار و سنگینرا پیش رو دارد و جامعه ی ایران به دلیل سیاستهای بسیار ارتجاعی و ضد مردمی رژیم بادشواریهای فراوان داخلی و خارجی مواجه است. بیرون آمدن از دشواریهای داخلی، مانند بحران اقتصادی و تاثیر مستقیم آن بر زندگی زحمتکشان، و مشکلات دیگر اجتماعی، فرهنگی ، اخلاقی و... که رژیم مسبب و پدید آوردنده ی مستقیم آنهاست به وفاق و اتحاد ملی نیازمند است . بدون شک وجود اتحاد ملی در بمیان همه ی گروههای وفادار به خواسته های مردمی و دمکراتیک و بسیج مردم در راستای اهداف مهم آنان بدون دخالت خارجی، می تواند کمر رژیم را بشکند .در مبارزه ی بی امان مردم با رژیم و جنگ طلبان حکومتی و نوفاشیستهای کاخ سفید، نقش جنبش چپ بسیار مؤثر و تعیین کننده است. مردم ما به همان گونه که احزاب چپ به درستی یادآور می شدند ، نیازمند صلحی پایدارند.، ترویج سیاستهای صلح طلبانه و مسالمت آمیز ، رمز موفقیت مردم خواهد بود و آنان خواهند توانست خواسته هایشان را در پرتو آن بر رژیم ت تحمیل کنند .
امیدوارم کنگره حزب چپ ایران با سیاستهای مصوب خود گامهای عملی در راه تحقق اهداف مطرح شده بردارد. من خوشحالم که رویکرد وحدت طلبانه کنگره، شرایط مشارکت و پیامهای نمایندگان احزاب و سازمانهای مردمی و چپ و ملی از جمله حزب توده ایران را فراهم ساخت، تا بدینوسله دیدگاهها ی خویش را مطرح سازند ، به باور من این موضوع یکی از دستاوردهای مهم جنش چپ در کشور ما است .در آخر من امیدوارم ، در سالهای پیش رو ، همگرایی و روحیه ی همکاری و تشدید روحیه ی اتحاد در صفوف احزاب و سازمان های چپ بیشتر شود و با اتحاد و یگانگی، درخت تشکیل حزب سراسری چپ به بار بنشیند که این آرزوی دیرینه ی همه رفقای وفادار به آرمان والای طبقه ی کارگر، پیروان راه و رسم سوسیالیسم و نیز دمکراسی است. بی تردید، حزب توده ی ایران از شاکله های اصلی جنبش چپ است و نقش او در تشکیل حزب سراسری چپ بسیار مهم و کلیدی است. به امید آن روز ، شاد و کامیاب باشید.
افزودن دیدگاه جدید