رفتن به محتوای اصلی

توریسم در ترکیه فرصت سازی است، در ایران ولی عین فرصت سوزی!

توریسم در ترکیه فرصت سازی است، در ایران ولی عین فرصت سوزی!

این نوشته در پی چیست؟

برای بار چندم طی سالهای اخیر، کوتاه مدتی را در ترکیه بودم و روزهایم در آن، همه به قیاس وضع اندوه بار ایران با این کشور گذشت! ترکیه، مناسب ترین نمونه برای ما در فهم مبتنی بر قیاس از وضعیت میهنمان است؛ زیرا این دو کشور، علیرغم تفاوت هایی نه اندک، از مشابهت های بسیار نیز برخوردارند. آنان با گام گذاشتنی حدوداً همزمان در عصر تجدد، دست اندرکار مشروط کردن قدرت سلطانی عثمانی و قجر شدند و مدرنیزاسیون را در پیش گرفتند. پشت سر خود تجربه کمابیش مشترک بازیابی در قامت ملی از جنس مرکز محور را دارند و همانند یکدیگر، درگیر زورآزمایی یک قرنه میان سکولاریسم و اسلام گرایی. هر دو نیز، برخوردار از اهمیت سوق الجیشی در آن منطقه از جهان، که به حساس بودن شهرت دارد. ترکیه در قیاسی درس آموز، آئینه درنگ ما در امروزمان است.

در زمره شتک های خونین دلمه بسته بر پیکر این کشور، یکی نیز آسیب ناشی از فرصت سوزی های فاجعه بار در صنعت توریسم است که همچنان ادامه دارد و مواجه با تعمیق و توسعه بیشتر. فقط تاریخ "مغز سرد" خواهد نوشت که ایران زیر سلطه جمهوری اسلامی به چه اندازه از پیشرفت باز ماند، در چه میزانی عقب افتاد و تا کجاها پس رفت! ما هنوز هم داغ قضیه ایم و در فاصله ای جدی از آگاهی به عمق فجایعی که بر کشور ما رفته و می رود و بگفته برشت، فعلاً "خون بر در آستانه بین و مپرس"!

مکث این نوشته، بر وضعیت توریسم در این دو کشور است به زبان اعدادی بیانگر دهشت فاجعه.

توریسم ترکیه

گردشگری در زمره مهم‌ترین منابع درآمد ارزی ترکیه است که طی فقط 15 سال توانسته از حدود 2 میلیارد دلار در 2002 به رقمی نزدیک 26 میلیارد دلار در 2017 برسد! این درآمد در 2018 با رشد 12.3 در صدی، حتی موفق شد که تا نزدیکی های 30 میلیارد دلار هم بالا برود. در گزارشی از رویترز، "نعمان کورتولموش" وزیر گردشگری ترکیه با اشاره به افزایش 70 درصدی تعداد رزرو آژانس‌های مسافرتی برای ورود گرشگران خارجی در سال 2018 به ترکیه، پیش بینی کرده بود که رکورد توریست خارجی از ترکیه بشکند که واقعاً هم شکست. این نیز در حالیکه، طبق اظهارات رسمی وزارت گردشگری ترکیه، پذیرایی از توریست ها طول سال 2019 رکورد خواهد زد و منبع درآمد ارزی آن از توریسم با رشد 15 تا 17 درصدی، احتمالاً به رقم 36 میلیارد دلار نزدیک خواهد شد.

"محمد نوری" از مقامات فرهنگ و گردشگری ترکیه نیز، چندی پیش طی سخنانی در مراسم افتتاحیه بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی توریسم مدیترانه شرقی در استانبول گفته بود که: "شمار گردشگران ما در سال 2018 با 18.1 درصد افزایش از مرز 45 میلیون و 28 هزار و 673 نفر عبور کرد که 85.4 درصد آنها خارجی بوده اند و تنها 14.6 درصد شان تُرک‌های مقیم دیگر کشورها. هدف برای ما، جذب 70 میلیون گردشگر در سال 2023 با درآمد 70 میلیارد دلاری از طریق توریسم است."

بر پایه آخرین جدول منتشره از سوی سازمان ملل متحد در زمینه گردشگری، ترکیه از نظر جذب توریسم جایگاه ششم در میان حدوداً دویست کشور جهان را دارد و دارنده یکی از بالاترین نرخ رشدها در زمینه اقتصاد گردشگری. بر اساس آخرین داده های آماری، صنعت سفر و توریسم این کشور شاهد رشد 15 درصدی شد و توانست پا را از نرخ رشد جهانی مشابه که 3.9 درصد بود بمراتب فراتر نهد.

منبع درآمد ارزی ترکیه از طریق توریسم اما، تنها بخشی از ثروت حاصله این کشور از چنین منبعی است. "مازیار معتمدی" با استناد به منابع دولتی آنکارا، طی گزارش خود در "اعتماد آن لاین" نوشت: توریسم ترکیه طی سال 2018 رویهمرفته 95.6 میلیارد دلار به اقتصاد این کشور کمک کرده و صنعت گردشگری آن طی سال مورد اشاره توانسته سهم 12.1 درصدی از اقتصاد ملی را حائز شود. یعنی از هر هشت لیر تولید شده به عنوان درآمد ملی سال 2018، یک لیر آن متعلق به صنعت سفر و توریسم بوده که با در نظر داشت رونق جهشی امسال، لابد در سال جاری سهم بیشتری هم خواهد یافت.

بدانیم که فقط در سال 2017 که تعداد کل گردشگران خارجی این کشور به بیش از 32 میلیون نفر رسید، توریست ها بیش از 3 میلیارد دلار خرج کفش و لباس کردند‌ و حدود 1.2 میلیارد دلار دیگر هم سوغاتی و یادگاری خریدند. معنی این نیز، چیزی نیست جز رونق یابی رشته های نساجی، کفش دوزی، کارهای دستی این کشور و به تبع از آن، صنایع و خدمات مرتبط با همین ها. واقعیت نهفته در پس این اعداد را «صالح اوزر» نماینده وزارت فرهنگ ترکیه تبیینی کرده چنین:‌ «صنعت سفر و توریسم، به عنوان راننده رشد اقتصادی، خلق شغل و شمول اجتماعی، نقشی حیاتی در کشور ما ایفا می‌کند."

اقتصاد گردشگری در ترکیه اما کارکرد مهم دیگری هم دارد و آن اعمال نوعی از کنترل اقتصاد بر سیاست است. با ماجراجویی اردوغان در زدن هواپیمای روسیه در 2015، مبلغ 8 میلیارد دلار از درآمد گردشگری ترکیه کاسته شد که بلافاصله منجر به افزایش نارضایتی ها از دولت در شهرهای بزرگ توریستی چون استانبول، ازمیر و آنتالیا گردید و تاثیرات خود طی فاصله های زمانی در انتخابات شهرداری ها را بازتاب داد. مشابه آن ولو که در سطحی پائین تر، در رابطه با تنش دریایی بین اسرائیل و این کشور پیش آمد و باعث موج انصراف از سفر به ترکیه در اسرائیلی ها که سالانه نزدیک به نیم میلیارد دلار تزریق اقتصاد توریستی ترکیه می کنند. ایضاً تاثیر منفی "نئو عثمایسم" بازی های حاد حزب عدالت و توسعه در چند سال قبل بود بر اعراب که دیدیم انگیزه سفر بخشی از آنها به ترکیه را کاهش داد. حتی کودتای نافرجام 2016 این کشور نیز با ایجاد فضای ناامنی و رعب مقطعی باعث گردید که بخشی از اروپایی ها به عنوان دارای میزان بسیار بالای توریست به ترکیه (آلمان سوم و انگلستان چهارم) برای مدتی قبرس و یونان را جایگزین ترکیه کنند! محاسبه ترکیه روی توریسم از ایران هم که بعد روس ها حائز رتبه دوم است بی تاثیر بر سیاست های دولت ترکیه نسبت به ایران نیست. منظور از تاکید بر این نکات انست که نقش صنعت پولساز توریسم ترکیه و گره خوردگی آن با زندگی و سرنوشت میلیون ها نفر در سیاست گذاری های این کشور را نمی توان دستکم گرفت.

توریسم در ایران

هر آماری که اینجا می آید به نقل از مسئولان امر گردشگری در خود جمهوری اسلامی است.

مسعود سلطانی فر، معاون پیشین رییس جمهوری اسلامی و رییس سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آن با اشاره به مبلغ 6 هزار و 500 میلیارد دلار درآمد کشور‌های جهان از محل گردشگری طی سال 2013 میلادی گفته بود که: "در حالیکه، از این رقم حدود 1250 میلیارد دلار آن درآمد برخی از کشور‌هاست"،"سهم ایران اما حدود 5 تا 6 میلیارد دلار است"!

همین مقام مسئول در همان گزارش خبرگزاری ایرنا، دست به مقایسه جالب دیگری هم زده بود که بنا به آن: "اگر یک درصد جمعیت و یک درصد وسعت خاک کره زمین را داریم، حداقل باید از محل توریست خارجی حدود ۱۲ الی ۱۳ میلیارد دلار درآمد نصیب کشور مان بشود. اما حتی از نصف آن هم خبری نیست"! باید توجه داشت که منظور ایشان فقط به درآمد ارزی حاصله از توریسم خارجی بر می گردد و نه لزوماً تایثراتی فزاینده در گردش اقتصادی که بسی بیشتر است.

مطابق جدول منتشره از سوی خود جمهوری اسلامی در رابطه با میزان سهم کشورهای جهان از گردشگری در درآمد ملی ناخالص آنها طی سال 2017 ، ایران مقام 35 ام را دارد. این نیز باز در حالیکه، به گفته همان بالاترین فرد مسئول در امور گردشگری، "ایران از نظر ظرفیت جذب توریست، جزو 15 کشور جهان رده بندی شده است." یعنی حتی پانزدهمی هم که باشیم باز بطور بالقوه جا داریم از صنعت گردشگری، چیزی حدود 50 میلیارد دلار درآمد بیندوزیم. کو و کجا؟!

اما نمود دیگر از درد در این رابطه، آنجایی است که بر پایه خود آمار دولتی جمهوری اسلامی: "طی سال 2013 حدود 4 میلیون و 500 هزار نفر گردشگر از کشورهای دیگر وارد ایران شده اند که این افراد بنا به شرایط کشورشان هزینه زیادی هم در ایران نکرده اند؛ یک میلیون نفر از جمهوری آذربایجان، یک میلیون و 600 هزار نفر از عراق و بقیه از دیگر کشورهای همسایه که جمعاً 5 میلیارد دلار در آمد نصیب کشور کرده است".

فاجعه بارتر اینست که بگفته صریح همان فرد مسئول، "در این مدت، 7 میلیون نفر از ایران خارج شدند که 2 میلیون و 200 نفر از آنها به عتبات عالیات، 600 هزار نفر به عربستان برای حج تمتع و عمره و بقیه هم به کشورهای اطراف سفر کردند با حدود ۱۰ میلیارد دلار هزینه. یعنی این میزان مبلغ از کشور خارج شده است. بنابراین درآمد بخش گردشگری کشور در سال ۹۲ حدود پنج میلیارد و خروجی آن ۱۰ میلیارد دلار بوده است." آیا طی شش سال گذشته، این شاخص افزایش یافته یا از آن کاسته شده؟! کدامیک عمل کرده:اراده ولی فقیه یا صندوق خالی دولت؟!

وقتی اعداد، چنین گویا خبر از فاجعه می دهند، آیا نیازی هم به تفسیر است؟!

پس فقط اشاراتی چند در مقام قیاس!

در حالیکه مطابق ارزیابی های پیش بینی شده قابل اتکاء، سهم صنعت گردشگری ترکیه در درآمد ناخالص ملی سال 2020 اش با رقم تخمینی 469 میلیارد دلار به رقم 18 در صد نزدیک می شود، در ایران 2020 اما از رقم 555 میلیارد دلار درآمد ناخالص ملی - البته بر روی کاغذ و نه در قرابت با واقعیت اقتصاد فوق بحرانی کنونی – بسیار بعید است که این رقم حتی به 4 در صد برسد! آیا تکاندهنده نیست؟

اگر درآمد ترکیه از توریسم برای 2019 نزدیک 36 میلیارد دلار پیش بینی می شود، بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس اسلامی اما، کل درآمد ایران از محل صادرات نفت خام، میعانات گازی و گاز طبیعی و فروش داخلی برای همین سال 36 میلیارد دلار بیش نیست. دو رقم کماً برابر، اما در کیفیت و ماهیت، بکلی نقطه مقابل یکدیگر؛ برای ترکیه، همه افزوده برای ما صرفاً سوخته و رفته!

استانبول در سال 2018 از نظر میزان پول خرج شده توسط توریست‌های خارجی توانست رتبه هشتم جهانی را حائز شود و با درآمد 16.3 میلیارد دلاری بالاتر از مقصدهای محبوب اروپایی مانند لندن، پاریس، بارسلونا و آمستردام قرار گیرد. اصفهان و شیراز ما اما بگمان، نه کاسب حتی یک بیستم آن!

درآمد توریسم برای ترکیه، سود خالص است و افزودنی مطلق به موجودی ملی بی هیچ سوخت و سوز. تولید ثروتی که، فقط فزونی می گیرد نه که از آن کاسته شود و یا از بین برود. با خود ایجاد شغل همراه دارد، بهبود زیر ساخت های کشور در پی می آورد و بر متن توریست پذیری، علاوه بر توانمند کردن کشور در بودجه بندی، موجب بالا رفتن ظرفیت فرهنگی ملت آن نیز می شود. ترکیه از آب های آزاد مدیترانه، سواحل دریای سیاه و مرمره و اژه برای خشکی های سرزمینی اش پول صید می کند تا واریز سبد معیشتی مردم خود کند. توریسم این کشور، اقتصاد را جهشی چشمگیر داده و می دهد.

در کشور ما اما چی؟ جمهوری اسلامی هستی ملی ملتی را می سوزاند و ثروت جبران ناپذیر ایران را به زیان نسل های آتی بیرحمانه آتش می زند! از داشته های کشور می کاهد و زیر زمین برباد رفته آن را در خدمت اسلامیت، عظمت طلبی شیعی ماجراجویانه و حامی پروری ها برای رونق یابی دستگاه سرکوب منتقدان و مخالفانش قرار می دهد. ایران به برکت وجود این نظام جهنمی، دو برابر آنچه که از توریسم می اندوزد صرف پروار حرم داران کعبه و متولیان عتبات عالیه می کند! اگر فقط در 2015 یک میلیون و هفتصد هزار ایرانی به ترکیه رفتند و سرانه بطور متوسط 1000 دلار واریز اقتصاد این کشور کردند، ایران اما در میزبانی از مردم ترکیه حتی یک چهلم این رقم را هم پاسخ نگرفت!

بر پایه ارزیابی های معتبر جهانی و نه برخاسته از خود پنداری های مرسوم ناسیونالیستی ایرانی، باید فهمید که کشور ما از نظر قابلیت جذب توریست، بالقوه در رتبه 15 جهانی قرار دارد. ایران اگر مدیترانه لاجوردی ندارد، در عوض اما سواحل نزدیک جنگل و کوهستانی خزر را داراست و برخوردار از آب های گرم کم بدیل خلیج فارس و دریای عمان. ایرانیان، جنگل های تماشایی انبوه در شمال کشورشان و تنک در زاگرس را دارند. نیز کوهستان هایی لذت آفرین برای فتح شدگی و اسکی رفتن بر روی یخبندان آنها را. شب های رویایی کویرهای ایران مگر کم گوهری هستند؟ هم آثار باستانی با قدمت چند هزار ساله را داریم و هم پر شمار نشانه های تمدن عصر میانه با جذبه هایی فراوان برای گردشگران را. اگر قونیه ترکیه آرامگاه مولاناست، ایران اما گهواره الهام گرفتن او و دیگر بزرگ شاعران است! با آنکه جزاستانبول قسنطنیه چیز زیادی از آثار تمدن بیزانس در ترکیه به چشم نمی خورد و نیز نه باقی مانده از تمدن شکوفای یونان باستان در آن، اماهوشمندی دولتش را باید ستود که داشتن همه اینها از سوی ترکیه را تبلیغ می کند! ایران برای خود کم چیز واقعی برای عرضه دارد؟

مشکل، اینجا نیز جمهوری اسلامی است!

معضل در این رابطه را باید در موجودیت و دوام جمهوری اسلامی دید! در نظامی که اگر همانند سلف خود اتکاء بر فروش نفت و گاز دارد و لذا خود را نه که نیازمندی چندان به درآمد از صنعت گردشگری، اما مبتنی بر خود ویژگی هایش، بگونه ای بس مضاعف متعهد به پاسداری از ناموس اسلامیت و مقابله با تهاجم "فرهنگ غربی"! توریسم در سیاست گذاری های این نظام، قبل از همه با اخطار "لهو و لعب نه!" روبروست! در جمهوری اسلامی، این سیاست و مشخصاً هم سیاست ایدئولوژیک است که بر اقتصاد فرمان می راند و امر معیشت به زیر مهمیز می یرد. اینجا، اقتصاد ملی و درآمد زایی کشور، بگونه ناگزیر کاملاً تابع الزامات سیاست است؛ سیاستی ایدئولوژیک و مبتنی بر "حق با منست و بس!"

مگر توریسم چیست جز اینکه انسان بر این می شود تا کنجکاوانه به پرسشگری در باره بیرون از زیستگاه خویش را پاسخ دهد و از باز کشف جابجای این کره لذت برد؟ مگر مردمان عموماً از طریق سیاحت و استراحت نیست که می خواهند آرزوها و اشتیاق های درونی شان را برآورده کنند. آدمی، ترمیم فرسودگی هایی فیزیکی و روحی خود طی سال کار و اشتغال را نیاز دارد و می خواهد که در فرصتی بکلی رها از فشار کار، دمی چند را در فضای آزاد، امن و شاد بگذراند. جمهوری اسلامی اما، نه تنها همخوان چنین چیزی نیست که برهم زننده آنست! توریسم و جمهوری اسلامی، در واقعیت امر آب و آتش را می مانند! این نظام، در رابطه با توریسم، مظهر ضد تبلیغ است بی آنکه حداقل امنیت برای گردشگران سرزمین "اسلام" را فراهم بیاورد. او از توریست شادی خواه، رعایت مقررات تحمیلی اسلام را انتظار دارد! در چنین وضعی، آیا انتظار هم داریم که ایران علیرغم داشته های فراوانش برای جذب گردشگری، میزبان گرم توریسم جهانی باشد؟! آیا چنین چیزی شدنی است؟

 

دیدگاه‌ها

علی

نخیر حزب این امکان را برای غیر فارسها نگذاشته تا نظرات خود را بگویند بند چند کامنت بدون توحین به کسی نوشتم که منتشر نشد
حتی یکی در باره نوشته های ضدو نقیض 100 درصدی در باره نوشته های همین نویسنده بود

س., 20.08.2019 - 22:19 پیوند ثابت
مجید

وبازهم معذرت ازاطاله صحبت .حزب ازهرجریانی ولو اندک که به دادخواهی میپردازندپشتیبانی میکند ولی درقضیه ۱۴نفرکاملا این موضوع را درتلوزیون رد میکنندچراچون موضوع کارگری نیست.منظورم خلوص آن ۱۴نفرنیست ولی به عقل خودشان درحدتوانشان حتی احتمال تروررابه جان خریده اندهم حسام وهم توکل آن حرکت راپاک تخطئه کردند.خیلی فرق است بین نگاهی که ازکوچکترین امکانات استفاده میکند تانگاهی که هرچه غیرازچهارچوب اندیسه هایش بودنادرست است میباشد.درددل من است ودرجایگاهی نیستم که مسئله ای را بخواهم برای شما روشن کنم .ازحزب سپاسگزارم که این امکان رابرای همه گذاشته است تانظراتشان راعنوان کنند

جمعه, 16.08.2019 - 18:50 پیوند ثابت
مجید

ضمن عرض خسته نباشید آقای کریمی به لحاظ تئوری دست حزب خیلی بازاست .نمی دانم چرابرداشتهای اقلیت یا راه کارگرجناح حسام را حزب به نقد نمی کشد.نقدکه ایرادی ندارد.آنها غیرمستقیم فقط بدوبیراه نثارمیکنندخوب اگردیدگاه های آنها به نقدکشیده شودحداقال شیوه درست رامی آموزنداینکه نمی شود.اقلیت مانن شیعیان نشسته تاشرایط مناسبی که درذهن دارندآماده شودوازآن هم پایین نمی آیندخودرابلشویکهای قبل ازاکتبرمی پندارند.حتی به قیاس نیز شرایط کارگران ان زمان باکارگران ایران فرق میکند چه به لحاظ کمی یا کیفی .خوب حداقل یک روشنگری برای کسی که گوش شنیدن داردبازمیشود.

جمعه, 16.08.2019 - 18:14 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید