*جنگ ها حقوق بشر را پایمال می کنند!
نگرانی از وقوع جنگ را می بایست همشیه جدی گرفت؛ بویژه برای مردم کشورمان که هنوز آثار ویرانگر جنگ ایران و عراق در زندگی شان قابل مشاهده است. جنگ، پدیده ای وحشتناک و مخرب است و در صورت وقوع، هیچ نقطهای از کشور از اثرات تخریب کننده آن در امان نخواهد ماند. جنگ تهدید بزرگی است، معلوم نیست اگر شروع شود از کجا و در چه مقیاسی شروع می شود و به کجا و در چه مقیاسی می رسد.
در هر جنگی بسیاری کشتە و معلول می شوند کە گاها تعدادشان حتی بیشتر از نظامیان است. کودکان، معلولان، زنان و سالمندان در جنگ ها بیشتر از سایرین قربانی می شوند. تخریب زیر ساخت های اقتصادی - اجتماعی و محیط زیست، از پیامدهای دیگر جنگ است. مردم در ایجاد جنگ ها نقش و تقصیری ندارند. عامل جنگها دولتهای جنگ طلب و تجاوزگر هستند کە می خواهند با زور خواستە های شان را بر دیگری تحمیل کنند. از این لحاظ جنگ برندەای ندارد، کمپانی های اسلحه سازی از جنگ ها سودهای هنگفت می برند و در بر پایی آنها نقش و منفعت دارند.
*اسم دیگر جنگ، جنایت است!
نام دیگر جنگ را می توان جنایت نامید. جنگ ها موجب خانە خرابی و آوارگی، فروپاشی خانوادە ها و گسترش دشمنی و نفرت مردم کشورها با یکدیگر می شوند. تخریب و نابودی کشاورزی، قحطی و گرسنگی و افزایش بیماری های مختلف، از دیگر پیامدهای اجتناب ناپذیر جنگها و درگیری های نظامی بین کشورها و بین مردم کشوری کە درگیر جنگ داخلی می شوند است. جنگ افغانستان، عراق، یمن، جنگ هشت سالە ایران و عراق، جنگ سوریە، هیچ کدام هیچ دستاوردی بە غیر از ویرانی و کشتار، آوارگی و بی خانمانی میلیونها انسان و ایجاد صدها معضل مختلف و تحمیل هزاران میلیارد دلار خسارت مالی و کشتە شدن میلیونها انسان بیگناە نداشتە اند. آتش جنگها را معمولا دولتهای خودكامه و استبدادی و قدرتهای تجاوزگر کە چشم طمع بە بە منابع کشورهای ضعیفتر دارند شعلە ور می کنند.
کودکان در کشورهای جنگ زدە جز بدبیارترین قربانیان جنگها هستند کە در تمام طول عمرشان بایستی عواقب مصیبت هایی را کە جنگ بر دوش آنها نهادە است تحمل و حمل کنند. استرس، افسردگی، ترس و كابوسهای دایمی، تنها بخشی از مصیبت های تحمیلی بە کودکان جنگ زدە است. با تمام شدن جنگ مصیبت های وارده پایان نمی گیرند. بعد از جنگ هزاران هزار انسان کە بیشترشآن کودک هستند در اثر انفجار هزاران هزار مین جنگی کاشتە شدە در زمین بە هنگام جنگ، کشتە و معلول می شوند. در واقع جنگ، زمينه رشد جسمی، روحی و اجتماعی كودكان و نوجوانان را نابود میكند.
*فروش تسلیحات نظامی یکی از اهداف اصلی جنگ
فروش و تجارت میلیاردها دلار تسلیحات نظامی تنها در منطقه خاورمیانه تنور جنگ را دایما داغ نگاه می دارد. هر جنگی با فروش اسلحه در ارتباط است و کشورهای بزرگ اسلحه سازی با فروش سلاح و تجهیزات نظامی که از پر سودترین محصولات برای شرکت های بزرگ اسلحه سازی است در اصل در ایجاد نا امنی و شروع جنگ ها در جهان و بویژه در منطقه خاورمیانه نقش اساسی ایفا می کنند. آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، آلمان و بریتانیا بزرگترین صادرکنندگان سلاح در جهان به شمار میروند که حدود ۸۰ درصد بازار ۱۰۰ میلیارد دلاری تجارت اسلحه در جهان را در اختیار دارند.
همگان و بویژه مردم منطقه خاورمیانه بخوبی می دانند که جمهوری اسلامی و دیگر دولت های منطقه و قدرتهای جهانی مانند امریکا، فرانسه و روسیه (از طریق فروش تسلیحات نظامی) در تخریب و نابودی عراق، سوریه، لیبی، افغانستان، یمن و ... نقش اساسی داشته اند.
در دکترین سیاسی جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی، "دشمن هراسی" در شعارها و موضعگیری های مسئولین و رهبران حکومت جایگاه بسیار مهمی دارند. یکی از تمهیدات رهبران جمهوری اسلامی برای تحمیل اراده خود بر مردم ترویج و تبلیغ "دشمن هراسی" است. به بهانه لزوم مقابله همه جانبه با این دشمنان، حکومت گران و ارگان های امنیتی و اطلاعاتی اش، سیاست ها و فضاهای امنیتی برای توجیه سرکوب داخلی، ایجاد می کنند تا بلکه از این طریق اقشار و طبقات مختلف جامعه نتوانند جرات پیگیری حقوق و مطالبات خود را از حکومت طلب کنند.
*پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات بارها اعلام کرده اند که از قدرت یابی منطقه ای ایران نگرانند، و به همین بهانە برای دفاع از امنیت خود به خریدهای سرسام آور جنگ افزار پیشرفته از کشورهای غربی ادامه می دهند و با این تصمیم منطقه خلیج فارس را درگیر رقابت تسلیحاتی بی سابقەای کردەاند.
مداخله قدرتهای بزرگ خارجی مانند آمریکا در منطقه و بی ثباتی ناشی از این دخالتها، نبود ساز و کارهای امنیتی منطقهای، و رقابت کشورهای منطقه خلیج فارس با یکدیگر، اختلاف و کشمکشهای درونی کشورهای منطقه و جنگ های داخلی در سوریه و دخالت نظامی در یمن از جمله دلایل عمده روی آوردن کشورهای عربی به خرید اسلحه و مسابقه تسلیحاتی است. این امری بدیهی است که گسترش سلاح و تسلیحات موجب بی ثباتی در منطقه میشود . راە اصلی خروج از این وضعیت سرمایه گذاری دولت های منطقه در زمینه توسعه پایدار و انسانی بجای نظامیگری است. نیروهای سیاسی و کنشگران عرصه های اجتماعی و مدنی می بایست خطر جنگ در منطقه را جدی بگیرند. و برای پیشگیری از جنگ و ایجاد و تقویت ساختاری مناسب برای صلح و همگرایی تلاش کنند. این واقعیتی است که منطقه خاورمیانه بیش از پیش نیاز به ارتقای سطح گفتگوهای ملی به گفتگوهای منطقه ای و حتی جهانی بین حکومت ها، روشنفکران، کنشگران و مردم منطقه دارد. بهبود شرایط منطقه ما منوط به این است که تلاشهای کشورهای منطقه و جامعه مدنی این کشورها به سمت دموکراسی و توسعه با مداخلات نیروهای خارجی به شکست کشانده نشود.
*تنوع موجود در منطقه خاورمیانه
منطقه خاورمیانه از تنوع قومی، ملیتی، مذهبی و زبانی مختلفی برخوردار است و منافع کشورهای بزرگ منطقه ایجاب می کند که به جای دامن زدن به جنگ و مسابقه تسلیحاتی با هم به گفتگو بپردازند و راه هایی برای کاهش درگیری ها و تنش ها، تقویت صلح و رواداری در چارچوب منطقه ای بیابند. در منطقه خاورمیانه نقش سازمان ملل متحد از اهمیت بسیار برخوردار است. روشنفکران و کنشگران چپ، دمکرات و مترقی در کشورهای منطقە لازم است برای اجتناب از جنگ ها و برقراری همزیستی مسالمت آمیز و دوستی میان ملت های منطقە، گفتگو و تلاش برای همکاری کنند.
*مردم و منافع ملی ایران
سياست تنش زای کنونی حکومت ایران در خدمت منافع ملی کشور نیست. تنش زدائی در منطقه بیشتر به نفع منافع مردم و کشور است. سياست خارجی و منطقه ای جمهوری اسلامی نە تنها کمکی به منافع ملی ایران و مردمش نمی کند بلکە آن را تضعیف و در خدمت تقویت گسترش حضور قدرتهای خارجی و کمپانی های تولید اسلحە و منافع آنان قرار دارد. بخش عمدە تحریم های اقتصادی علیە ایران از پیامدهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. این تحریم های مخرب و ویرانگر را نمی توان با این سیاست از میان برداشت. برداشتن تحریمها و دفع خطر جنگ از طریق مذاکرە هم عاقلانە تر و هم کم هزینە تر است و هم خطر جنگ در منطقە را کاهش می دهد. تنش زدائی به معنای تسليم شدن نیست. تنش زدائی به معنای گفتگو برای رسيدن به تفاهم برای حل اختلافات است.
*آزادی، عدالت و صلح برای همگان
هر انسانی نیازمند آزادی، کرامت، عدالت و صلح است. این موضوعات مهم هنگامی عملی می شوند که دولتها بە آنها پایبندی نشان دهند. بهمان اندازە کە جنگ امکان رعایت حقوق بنیادین شهروندان را بە مخاطرە می اندازد و تضعیف می کند صلح می تواند عامل تسریع کنندە آن را داشتە باشد. تجربه تاریخی جوامع بشری بیانگر این واقعیت اند که صلح و حقوق بشر ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر دارند و هر دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
تمام کشورهای جهان موظف به اجرای کنوانسیون جهانی حقوق بشر و دیگر میثاق های مربوط به آن در کشورهای خود هستند. اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها به مفهوم آن نیست که دولتهای دیکتاتوری اجازه نقض حقوق اساسی مردمان خود را داشتە باشند، و انتظار داشتە باشند هنگامی کە حقوق بشر را در کشورهای شان نقض می کنند مورد انتقاد و فشار دیپلماتیک قرار نگیرند.
در یک سیستم دمکراتیک؛ دمکراسی، آزادی و حقوق بشر از طریق جنگ بوجود نمی آید. قربانیان جنگ در درجه اول دمکراسی، آزادی، حقوق بشر و مردمند. منطقا زندگی مسالمتآمیز و عاری از خشونت، بیعدالتی، زورگویی و برتری طلبی، سودمندتر و بهتر از زندگی توام با خشونت است. بايد حداکثر کوشش خود را برای بازگشت صلح و آرامش به خاورميانه انجام دهيم. مبارزه برای صلح در خاورميانه نه تنها وظيفه ای ملی بلکه تلاشی جهانی است. ما از جایگاه یک نیروی چپ مدافع دمکراسی، آزادی و عدالت اجتماعی و مخالف خشونت، می توانیم با کمک هم صلح را برقرار کنیم و جهانی بهتر و انسانی تر را بسازیم.
۱۱ اکتبر ۲۰۱۹
علیه جنگ، برای صلح و جهانی بهتر و انسانی تر
افزودن دیدگاه جدید