رفتن به محتوای اصلی

جنبش زنان از مبارزە برای حق رای تا برابر حقوقی!

جنبش زنان از مبارزە برای حق رای تا برابر حقوقی!
یادداشت

یکصد و دە سال پس از انتخاب ٨ مارس بعنوان روز جهانی زن در دومین کنفرانس بین المللی سوسیالیستی در کپنهاک بە پیشنهاد کلارا زتکین مبارز برجستە جنبش کارگری آلمان و با گذشت ١٠٩ سال از برگزاری نخستین روز جهانی زن در سال ١٩١١ با وجود پیشرفتهای زیادی کە زنان در پیکار علیە تبعیض و نابرابری و بدست آوردن حق رای بویژە در کشورهای پیشرفتە کردەاند، اما هنوز تبعیضات و نابرابری جنسیتی حتا در پیشرفتە ترین کشورهای جهان بکلی از بین نرفتەاند. گرفتن حق رای موجب راە یافتن زنان زیادی بە پارلمان ها و به نخست وزیر و رئیس جمهور شدن زنان در تعدادی از کشورها گردیدە با این همە در بسیاری از کشورها هنوز بخشی از تبعیض ها منجملە در کشورهای اسکاندیناوی کە کشورهای پیشرو در این زمینە هستند وجود دارند. هنوز حدود دوسوم نمایندگان پارلمان ها را مردان تشکیل می دهند. تفاوت ٢٥ درصدی میان دستمزدهای زنان با مردان وجود دارند و زنانی کە از طرف احزاب دست راستی بە پارلمان راە می یابند و مناصب دولتی و مدیریتی را بە عهدە می گیرند تلاش جدی برای از بین بردن باقی ماندە تبعیض ها نمی کنند. گرفتن حق رای با تمام اهمیتی کە دارد حتی در نظام های سرمایە داری پیشرفتە لزوما بە برطرف شدن نابرابری ها منجر نمی شود. در کشورهای کمتر توسعە یافتە نابرابری و تبعیض جنسی هم چنان جان سختی می کنند و حتا در برخی کشورها هنوز حکومت ها حاضر بە دادن حق رای بە زنان کە یکی از خواستەهای اصلی و اولیە جنبش جهانی زنان است نیستند. در واقع تا سال ١٩١٣ روز جهانی زن در ٢٨ مارس در آلمان و اتریش برگزار می شد اما از ١٩١٤ بە بعد این روز بە (٨ مارس) منتقل شد.

جنبش جهانی زنان از همان آغاز علاوە بر مبارزە علیە نابرابری جنسی برای آزادی و برابری همە مردم و برقراری صلح جهانی نیز تلاش و پیکار می کرد و از آغاز با هر دو جنگ جهانی امپریالیستی کە از نظر رهبران وقت جنبش، جنگ هایی بر سر تقسیم و غارت جهان بین قدرت های آن زمان بود مبارزە میکرد و با سازماندهی کنفرانس های صلح زنان کشورهای در حال جنگ را برای براە انداختن جنبش صلح در کشورهای شان سازماندهی می کرد. اولین کنفرانس ضد جنگ آنها در سال ١٩١٥ و در سال نخست جنگ اول جهانی برگزار شد. هم اکنون نیز فعالین جنبش زنان بە همراە دیگر سازمانهای مترقی در جنبش صلح نقش اساسی دارند.

در ایران تاریخ برگزاری روز جهانی زن نزدیک بە یک قرن پیش پس از تشکیل احزاب کمونیستی و چپ و توسط نخستین سازمانهای زنان مترقی مانند "جمعیت نسوان" و بیداری زنان" برگزار می شد. و این بە دلیل آن بود کە سازمان های کارگری چپ از ابتدا توجە ویژەای بە برابرحقوقی زنان با مردان داشتند و همچنان این سازمانها هستند کە پیگیرترین مدافعان برابر حقوقی زنان باقی ماندەاند و نقش اصلی را در پیشرفتهایی کە زنان کشور ما بە رغم مخالفت و مقاومت نیروهای ارتجاعی با برابری زنان داشتە و دارند داشتەاند.

خواست دادن حق رای بە زنان برای نخستین بار توسط سازمان های چپ و اتحادیە های کارگری کە مدتی بعد از تشکیل احزاب چپ بوجود آمدند در آغاز نیز توسط همین جریانات درخواست و در برنامە ها و قطعنامە های آنها گنجاندە شد. بە یقین بواسطە تلاشهای همین احزاب و سندیکاها بود کە زنان ایران سریع تر از خواهران شان در کشورهای منطقە پیشرفت کردند و رژیم شاە با دادن حق رای بە زنان بە رغم مخالفت خمینی و روحانیون موافقت نمود. احزاب چپ و اتحادیە های کارگری واقعی هموار گفتەاند، کە استقرار آزادی و عدالت اجتماعی و توسعە اقتصادی -اجتماعی بدون مشارکت زنان و رفع موانع مشارکت شان کە نیمی از جمعیت جوامع را تشکیل می دهند و رفع تبعیض جنسی ممکن نیست. آیندە تغییر و تحولات در کشور ما نیز از این قاعدە مستثنی نیست. حکومت در واقع با اعمال تبعیض علیە زنان و سد کردن راە آنها بە بازار کار بە توسعە و رفاە کشور ضربات هولناک بر مردم و رفاە و آسایش مردم وارد می کند و بە گسترش فقر دامن می زند. همە موانع تبعیض آمیز تحمیلی بایستی از سر راە زنان ایرانی برداشتە شود.

بدست آوردن حق رای با وجود فرمایشی شدن انتخابات پارلمانی در سالهای بعد از کودتا معهذا نخستین پیروزی و دست آورد جنبش های زنان و کارگران در کشور و سرآغاز پیشرفت های زنان ایران در عرصە های اجتماعی و افزایش حضور آنها در بازار کار بود. گسترش مناسبات سرمایە داری کە پس از اصلاحات ارضی شتاب گرفت و نیاز روز افزون بە نیروی کار بیش از پیش زمینە را برای افزایش فزایندە مشارکت زنان در عرصە اشتغال زنان مهیا کرد و این خود افق تازەای را در برابر زنان گشود تا بتوانند صاحب کار و درآمد شوند و بیش از گذشتە مبارزات برابری طلبانە شان را گسترش دهند. با این همە ممنوعیت فعالیت احزاب و سازمانهای کارگری و سندیکایی و تشکل های مستقل زنان کە تا انقلاب بهمن ادامە داشت و باز گذاشتن میدان فعالیت برای احزاب و تشکلهای دولتی مانع از بهرە گیری کافی زنان از حقوقی کە روی کاغذ بدست آوردە بودند می شد و بە نارضایتی زنان و دیگر گروە های اجتماعی از رژیم دیکتاتوری شاە دامن می زد. در جمهوری اسلامی نیز حق رای دادن بە زنان دادە شدە ولی حق انتخاب شدن محدود بە زنان طرفدار حکومت شدە است و به همین خاطر سودی از این حق رای نصیب زنان نشدە و حتی مجلس حقوق زنان را از بین بردە است.

اصلاح بعضی از قوانین امثال قانون خانوادە خود از نتایج گسترش حضور زنان در عرصە اشتغال و پیامدهای این حضور بود. در واقع حضور هرچە بیشتر زنان در عرصە اشتغال نە تنها از این لحاظ کە زنان را صاحب درآمد می کند، بلکە بواسطە این کە زنان را در پراتیک اجتماعی وارد سیاست می کرد و استعدادهای آنها را رشد میداد برای پیشرفت زنان برای کسب حقوق برابر با مردان نقش کلیدی داشت. هرچە مشارکت زنان در عرصە اشتغال بیشتر باشد بهمان نسبت مبارزە زنان نیز برای کسب حقوق برابر با مردان افزودە می شود و دولتها متناسب بە سطح مبارزات زنان مجبور می شوند بە حقوق زنان و مطالبات آنها تا حدودی توجە کنند.

سازمانیابی زنان نیز تا حدود زیادی تابع میزان حضور آنها در عرصە اشتغال و دست یازیدن زنان بە پست های کلیدی در نهادهای حزبی، سندیکایی و دولتی است.

بعد از انقلاب مرتجعان حاکم کە از قبل از انقلاب بهمن نیز با دادن حق رای و اصلاح قوانین در جهت بهبود حقوق زنان مخالف بودند، شروع بە انتقام جویی از زنان نمودند و تلاش همە سویەای را برای راندن زنان از عرصە اشتغال، اجباری کردن حجاب و تغییر قوانین و جایگزین کردن قوانین ارتجاعی و تبعیض آمیز بجای قوانین پیشین را شروع کردند و برای تحمیل زورمدارانە آنها بە زنان از همە وسایل بهرە گرفتند.

در نتیجە این اعمال واپسگرایانە و ستمگرانە کە با سرکوب مقاومت همە روزە زنان و نیروهای چپ و دمکراتیک مواجە می شد، آنها تا حدودی بە نیات پلید شان دست یافتند، با این همە از آنجا کە بازگرداندن زنان بە عقب در بلند مدت نظر بە وضعیت زنان در سالهای پیش از انقلاب میسر نبود، همە این تلاشها با ضد حملە تدریجی زنان و حمایت و همراهی نیروهای دمکراتیک و ترقی خواە از مبارزات زنان در حال نقش بر آب شدن است. آنچە باعث جان سختی ارتجاع و استبداد در مقابل ضد حملە زنان برای بە عقب راندن شان و پس گرفتن دست آوردهایشان شدە است، بیش از همە راندە شدن زنان از عرصە اشتغال و کاهش مشارکت زنان است. بنا بر این پیشرفت مبارزە برابری طلبانە زنان تابع موفقیتی است کە زنان بتوانند در بالا بردن نرخ مشارکت شان کسب کنند. زنان باید تلاش کنند نرخ اشتغالشان را کە بە زیر ١٦ درصد سقوط نمودە بالا ببرنند و این میسر نمی شود مگر اینکە جنبش زنان خود را بە شکل گستردە سازمان دهد و رابطە و همکای خودش را با جنبش کارگری کە سابقە دیرینەای در حمایت از آن را دارد گسترش دهد. مبارزە علیە بیکاری، علیە تبعیض جنسی و قوانین تبعیض آمیز، مشارکت زنان در اتحادیە های کارگری کە علیە فقر و بی حقوقی میلیونها زن و مرد مبارزە می کنند و شرکت موثر در آن، راە ها کارهایی هستند کە پیش روی جنبش زنان قرار دارند. جنبش زنان اگر بخواهد خودش را بە لایحە نازکی از زنان میان حال و مرفە محدود کند و تلاش نکند از ظرفیت میلیونها زن بیکار و فقیر و سرپرست خانوادە کە مستعد مبارزە هستند بهرە بگیرد و تمرکز مبارزە اش را روی مبارزە علیە بیکاری و نابرابری قرار ندهد و یا بخواهد حساب خودش را از جنبش های دیگر اجتماعی جدا کند قادر بە تامین خواستە هایش نیست.

فرصت را مغتنم شمردە، روز جهانی زن ٨ مارس را بە همە زنان و مردان آزادە و سازمان ها و احزاب مبارزی کە طی سالها پیکار دشوار و فداکارانە دوش بە دوش هم با برپایی روز جهانی زن و عالمگیر کردن جنبش زنان راە پیشرفت زنان را هموار نمودەاند، بە پیشقراولان جنبش زنان در ایران، بە زنان مبارز و دلیری کە بخاطر مبارزە علیە تبعیض و نابرابری و استبداد و بی عدالتی سالهاست در زندان و زیر شکنجە بودەاند، بە زنان و مردانی کە پرچم جنبش زنان را بر افراشتە نگاە داشەاند، بە خانوادە عزیزانی کە فرزندان و نزدیکانش در خیزش عدالت خواهانە آبان ما بە دست آدمکشان رژیم جنایتکار بە قتل رسیدەاند، را شادباش می گویم.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید