رفتن به محتوای اصلی

انقلاب بعدی در ایران، انقلابی زنانه خواهد بود

انقلاب بعدی در ایران، انقلابی زنانه خواهد بود

به اول ماه مه روز جهانی کارگر نزدیک می شویم. روزی برای قدردانی از کارگرانی که زندگی میلیاردها انسان را راحت تر می کنند و یادآوری اینکه شرایط زندگی خودشان در بسیاری از کشورها از جمله ایران، به شدت سخت و همراه با فقر و ناامنی شغلی می باشد.
حالا با اضافه شدن یک بیماری با قابلیت واگیر شدید و مرگ و میر بالا به شرایطی که بدون آن هم وضعیت زندگی زنان کارگر، کودکان کار و خانواده های کارگران به شدت شکننده بود، سختی زندگی برای زنان بیشتر شده است. در صورتی که کاری اساسی برای بهبود وضعیت آنها نشود، کفه ترازوی مرگ و زندگی به سرعت و به شکلی کم سابقه به سمت مرگ سنگینی خواهد کرد. شکل انتقال و پخش بیماری کرونای جدید در همه جای دنیا یکسان است و اگر آمار رسمی قربانیان این بیماری در ایران بسیار کمتر از آمار مثلا ایتالیا است، دلیلش ژن خوب ایرانیان نیست بلکه مانند همیشه کتمان واقعیت از طرف جمهوری اسلامی است.
آنچه که در کل آسیب پذیری زنان کارگر و مزدبگیر را افزایش می دهد، علاوه بر فقر، تبعیض و خشونتی است که به علت زن بودن هر روز با آن مواجه هستند. متاسفانه زنان اقلیت های ملی-قومی و زبانی، زنانی با باورهای دینی یا مذهبی دیگر غیر از تشیع 12 امامی و یا نداشتن باور مذهبی، آنهایی که دارای معلولیت هایی هم باشند، سالمند باشند، زنانی که هویت جنسی دیگری داشته باشند و بطور کلی زنانی که به هر شکلی با "مادر نجیب و سربزیر و خدمات دِه" که تعریف رسمی حکومتی از زن است و فرهنگ خاص خود را در 41 سال گذشته در جامعه ترویج کرده، متفاوت باشند، با شدت بیشتری با فقر، تبعیض و خشونت مواجهند.
همگی می دانیم که خشونت علیه زنان در تمامی لایه های اجتماعی وجود دارد، بارها و بارها در آمارها، مواردی که به رسانه ها راه پیدا می کنند و اطرافیان با زنانی مواجه شده ایم که با وجود تحصیلات آکادمیک تا آخرین سطوح، شرایط مالی بسیار خوب و یا تعلق داشتن به وضعیت اجتماعی که با نام جامعه روشنفکر تعریف شده است، تحت یکی یا ترکیبی از خشونت های جسمی، جنسی و روانی قرار گرفته اند. با اینکه در کشورهای پیشرفته از منظر برابری زنان، امکانات خوبی از نظر قانونی، آموزشی و امکانات برای زنان خشونت دیده تدارک دیده شده است ولی مواجهه با خشونت از طرف مردان چه در خانواده و چه در جامعه برای زنان هم چنان وجود دارد.
ولی آنچه که در جمهوری اسلامی و بخصوص برای زنانی که در خانواده های کم درآمد، با درآمد ناچیز و یا بدون درآمد که وابسته به یارانه زندگی می کنند اتفاق می افتد، چه خود مسئول تامین مخارج خانواده باشند و چه نباشند از نظر شدت و کمیت، توجیه فرهنگ خشونت حکومتی و امکانات برای زنان خشونت دیده اصلا و ابدا قابل قیاس با وضعیت در کشورهای پیشرفته نیست. اینکه مسئولان جمهوری اسلامی حتا آنهایی که دغدغه خشونت علیه زنان را به شکلی نشان داده اند، در تمامی صحبت ها و مصاحبه هایشان با این جمله که خشونت علیه زنان همه جا هست، بار مسئولیت وضعیت اسفناک و عدم حمایت از زنان خشونت دیده را از دوش خود بر می دارند، به هیچ وجه قابل قبول نیست. در تمام کشور تنها 20 خانه امن زنان وجود دارد که مسئولیت آنها نیز به عهده سازمان های غیر دولتی است. با یک حساب سر انگشتی و بر مبنای آخرین آمار گرفته شده از خشونت علیه زنان در ایران و بدون در نظر گرفتن عامل جدید خشونت علیه زنان یعنی شرایط زندگی با ویروس کرونا جدید، حدود 26 میلیون زن در ایران مورد خشونت واقع می شوند. 20 خانه امن برای 26 میلیون زن در ایران.
متاسفانه شاخص (اندکس) و واحدی برای اندازه گیری خشونت علیه زنان وجود ندارد. طول زمانی که آنها مورد خشونت واقع شده اند و می شوند، شدت خشونتی که به آنها اعمال شده است و می شود و احساس زندانی بودن در شرایطی که راه گریزی از آن نیست، نه جایی ثبت می شود و نه با عددی قابل اندازه گیری است. در تنها تحقیق وسیع میدانی که در ایران از 41 سال پیش تا بحال در مورد خشونت علیه زنان در 28 استان و از 12596 زن انجام شد، رابطه مستقیمی بین خشونت علیه زنان و درآمد خانواده وجود داشت. در این تحقیق که بر مبنای اطلاعات از سال 1375 تا 1380 انجام شده بود،
بيشترين ميزان خشونت در شاخص‌های كلی و شدت صدمات ناشی از خشونت علیه زنان در خانواده هایی با در آمد کمتر از 75 هزار تومان در ماه ثبت شده بود. لازم به یادآوری است که در سال 1380 آخرین سال این تحقیق حداقل دستمزد برای کارگران 8900 تومان در ماه بوده است. حال برای تصور وضعیت فعلی زنان کارگر و خانواده کارگران تصور کنید که حداقل دستمزد و مزایا امسال برای یک کارگر با دو فرزند و سابقه کار یک ساله زیر 3 میلیون تومان خواهد بود. در حالی که آخرین تخمین رسمی از مخارج زندگی شهری آذر ماه سال گذشته 7 میلیون تومان اعلام شده بود و تورم از آذر ماه سال گذشته باعث افزایش باز هم بیشتر قیمت مواد غذایی و اجاره خانه شده است. طبق گزارش دبیرکل سازمان ملل به شورای حقوق بشر سازمان ملل که ماه گذشته در دستور کار این شورا قرار گرفت، در حالی که تورم در ایران 35.7% اعلام شده بود، مواد غذایی افزایش قیمت 63.5% داشته اند.
حال به این معادله وضعیت همه گیری ویروس کرونا جدید را هم اضافه کنیم. بخصوص در مورد زنان و یا خانواده کارگرانی که در کارگاه های کوچک زیر ده نفر که شامل حقوق کار نمی شوند مشغول به کار بودند و یا اصولا کارشان ثبت نشده بود. شرایط در خانه ماندن و نداشتن درآمد، شرایط نداشتن امکانات برای تحصیل بچه ها در خانه و شرایط در خانه کوچک ماندن همه خانواده که برای بسیاری از خانواده های کارگران تنها یک اتاق است، همه در جهت افزایش خشونت علیه زنان حرکت می کنند. از آنجایی که در ایران آمار درستی از وضعیت خشونت علیه زنان وجود ندارد، از آنجایی که قانونی برای حمایت از زنان خشونت دیده وجود ندارد و از آنجایی که عملا مکانی برای زنان خشونت دیده وجود ندارد که به آن پناه ببرند یا باید عضوی از این جامعه بزرگ زنان خشونت دیده که هر روز با فقر و تبعیض دست و پنجه نرم می کنند بود و آن را هر روز زندگی کرد و یا کوشش کرد تا شرایط زندگی آنها را حداقل تصور کرد. شرایطی که در آن امکان تهیه نان و ماست شام خانواده هم تضمین شده نیست.
41
سال حکمرانی نامطلوب جمهوری اسلامی، تقسیم ثروت به نفع حکومتیان و به ضرر کارگران و مزدبگیران، بی مسئولیتی حکمرانانی که تنها زنان را به عنوان ابژه های جنسی و کارگران بی جیر و مواجب برای استفاده مردان می بینند، شرایط غیر قابل تحملی را برای زندگی زنان در ایران بخصوص زنان با درآمد کم بوجود آورده و شاید به همین دلیل بسیاری معتقدند که انقلاب بعدی در ایران، انقلابی زنانه خواهد بود.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید