ایالات متحده از بحران کرونا برای تشدید درگیری با چین استفاده می کند. هر دو طرف در مصاف با یکدیگر، تلاش میکنند تا دامنه و میزان نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را به طرق مختلف افزایش دهند. به ویژه، کشورهای اتحادیه اروپا و خود اتحادیه اروپا، موضوع این تقابل هستند. در حالی که ایالات متحده آمریکا با نگرش و رویکرد اسعتماری به اروپا، در تلاش است تا اتحادیه اروپا را به عنوان متحد خود، در مبارزه با برآمد جهانی چین، و از طریق فشار سیاسی، تسلیحاتی و همچنین با دامن زدن به تبلیغات ضد کمونیسم و نارضایتی نژادپرستانه، به دست آورد، در مقابل چین آماده همکاری اقتصادی باز است و تلاش می کند تا اتحادیه اروپا را در ابتکار جهانی خود، یعنی "جاده ابریشم جدید"، بگونه ای وارد کند.
چین هم منافع ملی خود را دنبال می کند، اما برخلاف ایالات متحده، جمهوری خلق چین بر اساس یک ارتباط جهانی چند جانبه، حرکت میکند.
اتحادیه اروپا در سال گذشته با انتشار استراتژی خود تحت عنوان "دیدگاه‌های استراتژیک - اتحادیه اروپا - چین"، چین را بعنوان رقیب اقتصادی و "رقیب سیستماتیک" طبقه بندی کرد.
این رویکرد در بیماری همه گیر کرونا همچنان ادامه دارد و توأم با افزایش تمایلات نژادپرستانه، این روند شدت یافته است.
تنها در ماه مه بود که نماینده امور خارجه اتحادیه اروپا، جوزپ بورل خواستار "استراتژی محکم تر" نسبت به چین شد. طبق الگوهای قدیمی جنگ سرد در اتحادیه اروپا و ایالات متحده، چین در حال تبدیل شدن به یک دشمن جهانی است.
در این میان، تمرکز کشتی های جنگی آمریکا در دریای چین جنوبی و همچنین تشدید منازعه تجاری بین دو کشور، نگران کننده است. دولت ترامپ با حملات نژادپرستانه (مثل "ویروس چینی" یا "ویروس ووهان" یا "کونگ آنفلوآنزا" بر وزن کونگ فو) روحیه ضد چینی را تقویت می کند، تا با اقدامات تبلیغاتی، که از طریق سرویس های مخفی و دوستانش صورت می گیرد، افکار عمومی را از شکست گسترده خود در مهار و چاره جویی بحران همه گیر کرونا، که باعث از بین رفتن جان ده ها هزار و از دست دادن شغل میلیون ها نفر امریکایی شده است، منحرف کند.
دولت فدرال آلمان به کمپین "ظن واشنگتن" پیوسته است و از رهبری چین خواسته است تا "منشأ پاتوژن و ویروس کرونا" را روشن کند. یعنی امریکا به جای همکاری بین المللی، در جستجوی درگیری به صورت سیستماتیک است.
با این حال، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان خواستار همکاری بین المللی هستند نه رویارویی با یکدیگر.
در پایان آوریل کشورهای عضو BRICS (برزیل، روسیه، هند، چین، آفرقای جنوبی) توافق کردند که همکاری های خود را در مبارزه با بیماری همه گیر کرونا و همچنین پشتیبانی از نهادهای مسئول سازمان ملل، به ویژه در رابطه با همکاری در زمینه تحقیقات دارو واکسن ها جهت کاهش تأثیرات منفی این بیماری، تشدید کنند.
حزب چپ آلمان، به طور واضح با این گرایش خطرناک، مخالف است، که در آن تمایلات ضد کمونیستی به همراه تعصبات نژادپرستانه، در قالب ایدئولوژی خطرناک رویارویی با جمهوری خلق چین، ساخته می شوند. از نظر ما، استفاده از اتحادیه اروپا برای جلوگیری از درگیری جهانی بین ایالات متحده و چین، به نفع جهان است. این میانجیگری مربوط به، عدالت اجتماعی جهانی، خلع سلاح و پایداری زیست محیطی، به ویژه اجرای اهداف جهانی آب و هوا است. ما از اينکه جمهوری خلق چین در سالهای اخیر در مبارزه با فقر سهم برجسته ای داشته است، از این کشور قدردانی میکنیم. ما می دانیم چه دستاوردهای بزرگی در سطح ملی و بین المللی چین در مقابله با پاندمی همه گیر کرونا به دست آورده است، وقاطعانه با "تئوری توطئه" که از حمله هدفمند چین به سلامت جهان صحبت می کند، و توسط سایت های رسمی آمریکایی منتشر می شود، مخالف هستیم.
حزب چپ آلمان، از اتخاد سیاست همکاری دولت فدرال آلمان و اتحادیه اروپا در قبال چین دفاع میکند.
حزب چپ آلمان با ایجاد فشار بر دولت آلمان، باید مانع از همکاری رو به گسترش با ایالات‌متحده، در جنگ اطلاعاتی و اقتصادی علیه چین شود. و متقابلاً برگسترش روابط با چین و به ویژه در مبارزه با بیماری همه گیر کرونا، تغییرات آب و هوایی و خلع سلاح بین المللی اصرار داشته باشد، و برای همکاری با جمهوری خلق، در این موارد، فشار آورد. زیرا مشکلات جهانی امروز، فقط با همکاری متقابل، قابل حل است.
این بیماری همه گیر باعث شده است که پرسش: «چه سیستمی در جهان کنونی قابلیت حل مشکلات را دارد؟» در سطح جهان کاملاً مشهود باشد. ما هم بعنوان حزب چپ، این سؤال برایمان مطرح است و اینکه: چگونه کشور چین، مسیر خود را برای سوسیالیسم تعریف میکند.
برای ما بعنوان حزب چپ، این امر از اهمیت اساسی برخوردار است، که چگونه می توان ساختارها و موئلفه های دموكراسی را با مشاركت گسترده جامعه مدنی شهروندان تلفیق كرد و چگونه می توان توسعه بیشتر كشور را تعیین كرد. اگر به نسل جوان نگاه کنیم،۷۰سال پس از تأسیس جمهوری خلق چین، آنها هم اکنون در مورد چالش های اجتماعی دیدگاه های جدید و متفاوتی دارند.
درک این نکته حائز اهمیت است، که اجرای «سیاست چين» (یک سیاست واحد برای چین) در شرایط امروز جهان و در چارچوب ایجاد ارزشهای جهانی و وابستگی متقابل بین المللی ساختارهای مالی، با اصل «یک کشور - دو سیستم» چگونه قابل توصیف است. ما هر گونه تلاشهای جدایی طلبانه را رد میکنیم.
ما قانون جدید امنیتی (در هنگ کنگ) را مورد انتقاد قرار می دهیم زیرا این امر خطر سرکوب آرمانهای دموکراتیک را به همراه دارد. کنترل های اجتماعی، همانطور که با پیشرفت های فنی جدید در چین انجام می شود، می تواند الگوی بدی برای «اقدامات نظارتی و سیستمهای کنترل» برای سایر دولت ها باشد.
ما نیاز به تبادل نظر در مورد موضوعات جهانی مشترک، مانند تغییرات آب و هوا، توزیع ثروت، برخورد با سلامت و حقوق فردی داریم. همچنین این نکات جزو سیاست حزب چپ است که: همراه با توسعه جمهوری خلق چین و عملکرد جهانی این کشور، کاملاً صریح و منتقدانه در باره آن اظهار نظر کنیم، البته بدون توجه به جو خصمانه معمول دنیای غرب در برابر چین.
برای ما همچنین سؤالاتی چون: حق و حقوق کارگران در چین و شرکتهای چینی در آلمان و اروپا، بسیارمهم هستند. حقوق بشر و حقوق اقلیت ها، برای ما امری است جهانی و نباید چشممان را بر آنها ببندیم.
ما همواره طرفدار گفتگو هستیم و تبادل نظر با حزب کمونیست چین را، ادامه می دهیم. ما گفتمان درباره چین را در حزبمان ترویج می کنیم، البته با دیدگاهی متفاوت از الگوهای متدوال "دوست و دشمن"!
۵ اوت ۲۰۲۰
افزودن دیدگاه جدید