رفتن به محتوای اصلی

جاودانگان این کهن دیار

جاودانگان این کهن دیار

جاودانگان این کهن دیار

چه کسانی تا ابد مرده اند؟

 

و چه کسانی بعد از مرگشان محو شده اند؟

 

اما گویی نبوده اند؟ بوده اند کیان

و اگر بوده اند با مدیحه سرایانشان

در بُرج و باروی شان، یکجا مرده اند ،

چه کسانی قبل از مرگ شان

می میرند؟

و با مرگ شان تمام می شوند

 

فردوسی مرده است؛

زیرِگنبدِ دوارِ ایرانشهر؟

 

نه! او نمرده است.

با گویش دلپذیرش؟ و

نگهبانِ ادب پارسی از تاراج (زبان) است

 

حافظ چه...؟

دُردِ جانش از حصارِ زمانه اش

گریخت ،

در تنورِ ِ پلشتیهای دوران سوخت و

و دلنوشته هایش،

درونِ سینه اش،

تولدی دگرباره یافت ،

 

مولانا...

در فراق شمس با رقصِ سماع، -

شعله برکشید،

آتش عشق بنا نهاد

و (انسان) را بر شانه عرفان نشاند

تا ،

به مرتبهِ تعالیِ خویش اش رساند

 

و...

 

آنان مردگانِ زنده ی قرون -

در قلبِ مردمِ این خاک

جاودانه اند ،

و در ابدیت خویش بی کرانه ،

 

و ما گر زیرسقفِ سُربین زنده ایم

و گر زیر تازیانه های آشکارِ ستم،

نفس می کشیم،

طنین آوایِ توست در گوشِ مان،

که در جانمان می نشیند.

 

امید در دلها زنده می ماند

 

و تو زنده ای

 

شجریان!

 

ای استادِ آواز ایران

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید