٤- ترکمن صحرا و موقعیت مطالبه خواهی ملی در اکنون آن
٤.١- ترکمن صحرا در بازه زمانی ٥٨- ١٣٥٧ با آفرینش جنبش "خلق ترکمن"، بالاترین سطح برآمد سیاسی معاصر خود را تجربه کرد. جنبشی که در مسیر صد ساله اخیر ترکمنهای ایران، چه از زاویه ملیگرایی و چه ناظر بر مطالبات دهقانی نقطه عطفی بی بدیل بود. این حرکت بخاطر برخورداری از خصلت اجتماعی و فراگیر بودن توانست حتی بر سیر و مسیر پسا خود نیز تاثیری جدی بر جای نهد. این جنبش توفنده اما در شکل سازمانی خود بیش از یکسال دوام نیاورد و سریعاً به ویژه در وجه مربوط به بروز هویت ملی ترکمنیاش مورد یورش حکومت اسلامی قرار گرفت و به تندی پس رانده شد.
٤.٢- در پسا فروکش این جنبش فراگیر، ناشی از توازن قوای پدیدآمده میان طرفین، فضای سیاسی و فرهنگی در "صحرا" به نفع حاکمیت چرخید. ترکمنها ولی علیرغم تن دادن ناگزیر به سلطه جمهوری اسلامی کوشیدند به نحوی از انحاء پارهای از دستاوردهای خود را در شکلهای مدنی حفظ کنند. حکومت نیز مطمئن از تضمین اعمال حاکمیت سرکوبگرایانه خود در آنجا، حدی از دستاوردهای اجتماعی جنبش "خلق ترکمن" را پذیرفت. ترکمنها تلخنای بودن خود در محاصره اتنیکی را پذیرفتند و حکومت متکی بر چیرگی سیاسی و نظامی به دست آمده، مصلحت در این دید که دایره سرکوبگریها را فقط محدود به فعالین "خلق ترکمن" و "فدائیان خلق"، جانباختگانی همانند توماج، مختوم، جرجانی و واحدی کند. در آغاز دهه شصت، حالتی از قهر خاموش میان حکومت و ترکمنها پدید آمد.
٤.٣- ترکمن صحرا طی چهار دهه گذشته تحولات گستردهای پشت سر نهاده است. این تغییرات، به افزایش سواد عمومی منجر شده و با بارآوردن انبوهی از دانشگاه دیدهها و افزایش سهم متخصصان ترکمن تبار در ادارات و مراکز اقتصادی و فرهنگی در این منطقه و بیرون از آن، پدیده چند فرهنگی و درجه اختلاط اتنیکی در ترکمن صحرا را بالاتر برده است. از نقطه نظر اقتصادی نیز با درنظر داشت اینکه ترکمن صحرا منطقهای حاصلخیز و برخوردار از سطح رشد اقتصادی نسبتاً درآمیخته با بازار کشور است، درهم تنیدگی بیشتری با اقتصاد کشوری از خود نشان میدهد. با اینهمه و علیرغم تقویت روحیه همجوشی ایرانی در جامعه ترکمن، به هیچ رو نباید از یاد برد که ترکمنها هم به لحاظ تبار و نژاد، هم زبان و مذهب و رسومات خویش از خودویژگیهای بالایی برخوردار هستند و تاکید برهویت ملی در آنان ریشه عمیق دارد.
٤.٤- در پایانه دهه ۶٠ خورشیدی تحول مهمی در آنسوی مرز رخ داد و بر متن فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری مستقل ترکمنستان تاسیس شد. گرچه ترکمنستان از قبل هم به عنوان یک جمهوری در ترکیب شوروی موجودیت داشت، اینبار ولی همچون نماد ملی ترکمنی سر بر آورد. با برانگیخته شدن توجه ترکمنهای غیر تبعه ترکمنستان به این رویداد، حس ناسیونالیستی در ترکمنهای بیرون از ترکمنستان و از جمله ترکمنهای ایران تقویت شد و شوق به "بیداری ملی" باعث توجه بیشتر به فرهنگ و نمادهای ترکمنی در ترکمن صحرا گردید و رشد علایق فرهنگی را در آن شکل داد. این تحرکات را اما واقعیتهای ژئو پلتیک محدود میکرد. در یکسو ترکمن صحرایی بود زیر سلطه جمهوری اسلامی و در سوی دیگر، جمهوری ترکمنستان تحت فرمان "ترکمن باشی".
٤.٥- در میان کشورهای سربرآورده از دل اتحاد شوروی، جمهوری ترکمنستان اولینشان بود که با جمهوری اسلامی مناسبات حسن همجواری در پیش گرفت. رفسنجانی رئیس جمهور از نیازوف رئیس جمهور ترکمنستان دعوت به دیدار از ایران به عمل آورد و او هم سریعاً پاسخ مثبت داد. نزدیکی دیدگاههای دو طرف در برخورد با نوع تقسیم کف و سطح دریای خزر در برابر دیدگاههای آذربایجان و کازاخستان نقش زیادی در مناسبات آنان داشت. طی این دیدار، مراسم مفصلی نیز در سطح دولتین سر مقبره شاعر شهیر ترکمنها یعنی مختومقلی فراغی برپا شد. این بزرگداشت که البته قبلاً هم سالانه و در سطح محدود برگزار میگردید، از آن پس به عنوان رسم همه ساله در جمهوری ترکمنستان، ترکمن صحرا و هر جای دیگری که محل زیست فعالان فرهنگی و سیاسی ترکمن بود تثبیت شد.
۶.٤- این موج ناسیونالیستی در ترکمن صحرا اما کمی بعد رو به فروکش گذاشت. مصالح دولت ترکمنستان مانع از آن بود که حمایت از ترکمنهای ایران تا آنجا پیش برود که از سوی جمهوری اسلامی متهم به تحریک ملیگرایی در ترکمن صحرا و صدور ناسیونالیسم ترکمنی شود. لذا جمهوری ترکمنستان در زمینه مناسبات با ترکمنهای ایران، علاقهای بیش از دعوت از ترکمنتبارها در هر نقطه از جهان (مخصوصاً ترکیه و شمال عراق- به مراسم سالانه جشن استقلال ترکمنستان از خود نشان نداد. این واقعیت میان فعالان ناسیونالیست ترکمن دو نوع بازتاب داشت. پان ترکمنها سرخورده از این رویکرد آن را مغایر تعهد ناسیونالیستی "ترکمن باشی" در قبال ترکمنها دانستند و منتقد رفتار مقامات ترکمنستان در این رابطه شدند؛ واقع بینها اما رها از توهم ناجی خارجی برای ترکمن صحرا، به موجودیت کشوری ترکمن چونان عامل مثبت برای ترکمنها بسنده کردهاند.
٤.٧- نکته دارای اهمیت برای فردای ترکمن صحرای ایران، نوع نگاه این جریان دوم از ترکمنهای ملیگرای سکولار ایرانی نسبت به واقعیتهای رفتاری در جمهوری ترکمنستان است. این جریان که رویکردی ترقیخواهانه و دمکراتیک با مسئله ملی ترکمن دارد در عین پافشاریاش بر لزوم مبارزه با جمهوری اسلامی تبعیض بنیاد، نسبت به دیکتاتوری نوع "ایلیاتی" و "خاندانی" موجود در جمهوری ترکمنستان هم موضع انتقادی دارد. اینان با انگشت گذاشتن بر نمودهای استبداد فردی در ترکمنستان، نارضایتی خود نسبت به تحمیلات متعدد آن دولت بر شهروندانش را هم نشان میدهند و برآنند که مبارزه علیه تبعیض ملی در دمکراسی و آزادیخواهی میوه بدهد. این رویکرد میراث بجامانده از جنبشی ترقیخواهانه - مشهور به "خلق ترکمن" - است که کادرهای مجرب و آگاه زیادی در دل خود پرورد.
٤.٨- خواستهای ملی ترکمن صحرا در حال حاضر جنبه چالشگری مستقیم با حكومت ندارد و خود را بیشتر در وجه فعالیتهای فرهنگی ملیگرایانه و قسماً نیز در اینجا و آنجا به شکل واکنش نسبت به تبعیض مذهبی نشان میدهد. آنچه که بیشتر در ترکمن صحرا رواج دارد و به چشم میخورد، نهضت پاسداری از فولكلور، موسيقى و ادبيات ترکمنی از طریق سربرآوردن انجمنها و كانونهاي فرهنگى متعدد است. زیر پوست این جامعه، پتانسیل حس تبعیض فرهنگی و زبانی و انباشت فزاینده هویت ملی ترکمنی را باید دید که نشانههایی از برآمدهای سیاسی در شرایط مساعد آتی به شمار میآیند.
٩.٤- جمهوری اسلامی و به ویژه پایگاه اجتماعی آن در ترکمن صحرا که غیر ترکمن هستند و با بدگمانی به ترکمنها مینگرند از برگماری افراد ترکمن در مصدر امور منطقه به انحاء گوناگون ممانعت به عمل میآورند. آنها با نشان دادن حساسیت زیاد نسبت به فعالیتهای فرهنگی ترکمنی، به طرق مختلف سعی در اعمال محدودیت بر آنها دارند. این تبعیض آشکار، موجبات نارضایتی عمیق روشنفکران و فرهنگیان ترکمن را فراهم آورده است. فرهنگ سازانی که، علیرغم مواجهه با انواع خط قرمزها و حتی رعایت تحمیلات حکومتی و وزارت ارشاد، توانسته بودند طی سالهای گذشته با انتشار چند نشریه ادبی به ترویج فرهنگ و هنر و زبان ترکمنی بپردازند و بخاطر همین خدمات هم در میان مردم خود محبوبیت بیابند. اخیراً اما فتنه گریهای از دیرباز حکومتیهای غیر ترکمن در منطقه نتیجه داده و مرکز با برنتابیدن این حد از فعالیت مطبوعاتی دستور تعطیلی آنها را صادر کرده است. عدم تحمل این فعالیت فرهنگی علیرغم حتی رعایت مقررات تحمیلی و سانسورهای حکومتی نشان میدهد که در جمهوری اسلامی تا چه اندازه نگاه خصمانه و حس "غیر خودی" نسبت به مردم بومی ترکمن صحرا و روشنفکران فرهنگ پرور آن عمل میکند.
٤.١٠- با آنکه ترکمن صحرا از نقطه نظر تعلق مذهبی دین باورانش، منطقهای است سنی نشین و از این زاویه همانند دیگر مناطق سنی نشین ایران مورد تبعیض مذهبی، اما روحانیت در آن از نقش چشمگیری در هدایت افکار عمومی برخوردار نیست. بنیادگرایی سنی چه به دلیل وجود سنت مبارزاتی چپ سکولار در ترکمن صحرا و چه سکولار بودن کشور ترکمنستان نمود چندانی میان ترکمنها ندارد. به دیگر سخن، روحانیت ترکمنی فاقد ثقلی همبسته در خود است و قادر به نفوذ چندانی بر توده ترکمن نیست. در نهضت ملی – دمکراتیک اول انقلاب هم بخشی از روحانیت آن با نهضت گره خورد و با جهتگیری مترقی جنبش مردمی همراه شد (آقای ارزانش- ولی بخش دیگری که از منافع قشری حرکت میکرد و به نحوی مرتبط با رژیم شاه و غاصبین مراتع و پنبهزارها بود در برابر جنبش قرار گرفت (آخوند آنا قلیچ-. بیشترین احتمال برای ایفای نقش رهبری در حرکات آتی مردمی در ترکمن صحرا همچنان با نیروی سکولار دمکرات ترکمن است.
٤.١١- در رابطه با فعالان سیاسی ترکمن در خارج از كشور، مشخصه اصلی هنوز هم پراکندگی جغرافیایی و سیاسی آنهاست. آنان از وجود بدبینیها و بی اعتمادیها در میان خود رنج میبرند و با سرخوردگیها و قسماً سم پراکنیها مواجهند. این عوامل، مانع از برآمد جدی آنها شده و لذا از موضوع تشکل نسبتاً فراگیر میان آنها سخن چندانی شنیده نمیشود. تحرکات آنان بيشتر جنبه فعالیت فرهنگى مقطعی مانند برگزاري مراسم نوروز، عيد قربان و تولد مختومقلي فراغى و... دارد. با اینحال، فعالانی از همین طیف از راه انتشارات سیاسی مدافع حقوق ملی ترکمنها و به منظور ایجاد تشکل مخالف با جمهورى اسلامى در تکاپو هستند و تلاشهایی میورزند. این فعالان با حلقات ضعيف معینی در ارتباط با جریاناتی از اپوزيسيون سراسری قرار دارند و بخشی از آنها هم جزو ائتلاف "كنگره مليتهای ايران" هستند.
گروه کار ملی - قومی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
٨ دی ماه ١٣۹۹ برابر با ٢٨ دسامبر ٢٠٢٠
دیدگاهها
خیلی سریع ازبخش مقاله مربوط…
خیلی سریع ازبخش مقاله مربوط به ترکمن مخصوصا درهمان روزهای اول انقلاب ردشدید.یک سئوال راجع به آن زمان هنوزپاسخ داده نشده که چگونه سرمایه داری توانست درهمان روزهای اول انقلاب نیرویی برای مبارزه بامردم ترکمن فراهم کند.خواست مردم ترکمن شورابودکه همان اول انقلاب شوراوردزبان مردم وحکومت بود.ارتجاع چگونه با آن سرعت وجو روزهای اول انقلاب توانست به سرکوب مردم بپردازد.
افزودن دیدگاه جدید