رفتن به محتوای اصلی

سخنی با دوستان

سخنی با دوستان

دوستان عزیز، اینهمه شلیک که به پاها و مغزمان نموده ایم کافیست! عاجزانه درخواست داریم؛ از رگباربستن بیش از این به اعصاب و روانمان خودداری کنید.

۱- مواضع ما در مورد آرمانها و راهبردها، در خِلال مطالبی که توانست از سانسور شما عزیزان رد شود، و بعضاً در کار موجود است، بیانگر آنست که ما خود را به لحاظ آرمانی چپ و دمکرات و خواهان سوسیالیزم می دانیم. از دوم خرداد تاکنون با داشتن این آرمانها در نبود آلترناتیو در بعضی شرایط بطور مشروط در انتخابات شرکت کرده و بدون منزه طلبی به شرح علل راهبردهای مورد نظر خود پرداخته ایم.

۲ - هویت خود را با جنبش فدائی و سازمان اکثریت و با پذیرش مسئولیت در هر موقعیت تعریف نموده و از تشکیل حزب چپ دفاع نموده و می نمائیم.

۳ - ما از جمله نیروهائی بودیم که به مانند قِشر وسیعی از فعالان سیاسی از زمان روند شکلگیری پروژه وحدت چپ نظر خود را به صراحت کامل، بارها اعلام و برای دست اندرکاران و مسئولین پروژه ارسال داشته ایم. و اعلام نموده ایم که؛ با آنکه وحدت چپ را امری ضرور میدانیم، ولی با توجه به نیازهای شرایطِ موجودِ آن زمان تاکنون "اتحاد چپ" برای گذار به دمکراسی مُبرم تر و با الویّت اصلی می باشد. که متأسفانه توجّهی به این موضوع نگردید.

۴ - در این شرایط، شاهدیم که بعضی از دوستان با شیوه های غیرمُتمدّنانه و روشهای نارفیقانه، روزانه به شوراندن و تحریف واقعیتهای موجود و انکارناشدنی طی این روند، از هیچ غیرواقعگوئی و تُهمت و اتهامزنی دریغ نمی وَرزَند. علیرغم آنکه اولویّت را همچنان به تحلیل و راهبرد سیاسی برای شرایط حساس کشور میدانیم،

پیشنهاد می کنیم: دوستانی با گرایشات متفاوت این روند را مورد ارزیابی قرار داده و به این همه پراکنده گوئی و اتهامزنی پایان داده و یا حداقل کنترل نمایند.

٥ - دوستان عزیزی که برای ساده کردن موضوع و نتیجه گیری دلخواه خود، به دنبال پیداکردن واژه هایی مانند وحدت و پروژه تشکلیابی و ... در اسناد و نوشته ها در این روند هستند، چرا به این موضوع توجه نمی فرمایند که رفقای اتحاد فدائی (طرفدار وحدت) بعنوان کنشگران مُستقل و نفرات مُستقل و با یک گرایش همسو از سازمان اتحاد فدائیان (که در آن زمان مخالف جدائی آنان از سازمانشان بودیم) در این روند شرکت کردند، اما سازمان اکثریت بصورت سازمانی وارد این پروسه گشتند؟ بنابراین، با در نظرگرفتن این تفاوت و قواعدی که رفقای اکثریت با پذیرش آنها در این روند حضور یافته اند، باید مورد توجه واقع گردد.

۶ - دوستان عزیز، مواضع رفیق عزیز فرخ نگهدار کاملاً مشخّص است. ایشان رسماً اعلام کرده اند که در خارج از کشور عضو تشکیلات نیست. موضعی باید می گرفت، هر فرد صادق و منتقد که نخواهد به این سوآل پاسخ دهد در خوشبینانه ترین حالت منزه طلب و در حالت بدبینانه در مواضع آن زمانی و این زمانی خود، چوب در آستین دارد.

۷ - رفیق عزیز بهزاد کریمی در جایی فرمودند: برخی دوستان مواضع ما را نسبت به "شورای گذار" ناموسی کرده اند (نقل به مضمون). از اصطلاح ایشان کمک می گیریم؛ برخی دوستان ما نیز علیرغم آنکه در مورد گذار از جمهوری اسلامی برنامه ای مدوّن و با اجماع ندارند، این موضوع را ناموسی کرده اند.

مواضع ما در رابطه با این "گذار" کاملاً روشن است. در مورد اصلاح ناپذیری ساختاری این نظام بارها نوشته ایم، اما همانطور که بارها گفته ایم؛ با توجّه به نبود آلترناتیو در شرایط مشخّص، نه هر شرایطی و دعواهای سیاسی درون جناحهای موجود، که اساس و رکن دعواها در غالب موارد، از قبل از دوم خرداد تاکنون، برای سهم بیشتر از قدرت بوده. بدون منزه طلبی و در صورت ضرورت برای جلوگیری از آسیب بیشتر به منافع ملی در انتخابات شرکت نمودیم. بعضی دوستان ما که خود را تحوّل طلب میدانند و در نظرات خود در مورد سیاست تحول خواهی ضمن آنکه اصل را بر مطالبات و جنبشهای مردمی می گذارند و حضور در شرایط لازم در انتخابات را مطرح می کنند، اما در عمل همه-ی انتخاباتها را تحریم کرده و هیچگاه به سوآلاتیکه بارها از ایشان پرسیده اند؛ که اگر در انتخابات ٨٨ شرکت نمی کردیم و مردم هم آنرا تحریم می کردند چگونه جنبش سبز مُحَقّق میشد؟ اگر در سالهای ٩٢ و ٩٦ به همین روحانی رأی نمی دادیم چگونه موضوع برجام و رفع خطر جنگ صورت می گرفت؟ مگر برخی از همین دوستان ما بعد از آنکه انتخابات روحانی را تحریم کردند، بعد از پیروزی روحانی اطّلاعیّه ندادند که؛ حالا که روحانی ٢٠ میلیون رأی آورده، باید از مردم خواست که بر او فشار بیاورند تا به وَعده های خود عمل نماید! مگر رأی مشروطِ ما غیر از این خواسته ها بود؟ این دوستان ما چرا در رابطه با رأی به روحانی فقط یقه-ی فرخ را می گیرند؟ او با صِراحت و صداقت اعلام می نماید که؛ بنده یک اصلاح طلبِ رفرمیست هستم.

چرا به سؤالات ما که بارها در نوشته های خود از شما خواسته ام مواضع ما را نقد کنید، پاسخ نداده اید؟

چرا دوستان ما مواضع رفقایی که مانند ما و همفکران ما با قید مشروط رأی داده اند، از جمله؛ رفیق احمد پورمندی،علی کشتگر، نقی حمیدیان و بسیاری از رفقا و دوستان اتحاد جمهوری خواهان و دوستانی مانند رضا علیجانی و ... را نقد نمی کنند؟

با پوزش از اینکه در توضیح ناموسی بودن مسئله "گذار" کمی فاصله گرفته شد.

دوستان عزیز حزب چپ، اگر مواضع شما در رابطه با "مذاکره با آمریکا" آنست که در بیانیه ای که با چند سازمان دیگر منتشر کرده اید، چرا در مورد مواضع آن بخش از رفقای حزب چپ که در بیانیه ی دیگری به درستی ضرورت "مذاکره بدون پیش شرط" را امضا کرده اند، اطلاعیه صادر نمی کنید؟

از نظر من، اتفاقاً این اختلافات در مواضع رفقا با گرایشات مختلف در حزب چپ کاملاً قابل فهم است. ولی اگر قرار است در مورد مواضع یک رفیق اصلاح طلبِ رفرمیست که عضو حزب نیست، موضع گرفته شود، با این ضرورت، عزیزان حتماً باید در مورد رفقای عضو حزب که پای بیانیه ای که مضمون آن اتفاقاً با مواضع فرخ نگهدار مشابهت دارد (نه هم خوانی) را امضا کرده اند، موضع گیری نمایند.

البته ما به هیچ وَجه با این اقدامات همدلی نداشته و نداریم. چرا که همانطور که بارها گفته ایم؛ حزب چپ علیرغم آنکه "گذار از جمهوری اسلامی" را در وَجه غالب نپذیرفته، ولی گرایشاتی هرچند غیرغالب در آن، در رابطه با راهبردهای مشخص "گذار"، نظرات متفاوتی دارند.

- برای آنکه این موضوع را جمع نمائیم به یک فاکت بسیار مشخص دیگر اشاره می کنیم.

رفقای سازمان اتحاد فدائیان اخیراً اطلاعیه ای صادر کرده و موضع خود را در قبال "مذاکره با آمریکا" اعلام داشته اند. دوستان عزیز، این اطّلاعیّه را به دقّت بخوانید. این اطلاعیه ی رفقای اتحاد فدائیان طرفدار وحدت و عضو حزب چپ نیست. تناقضات این بیانیه که دوستان امضا کننده آن بسیار رادیکالتر از حزب چپ هستند، می تواند برای همه ما روشنگر آن باشد که، مهمترین موضوعی که بصورت عاجل در دستورکار همه‌ی نیروهای چپ و دمکرات قرار دارد؛ شفافیت و نداشتن لکنت زبان در رابطه با موضوع "گذار" و تبیین راهبرد عملی و خصوصاً تبیین راهبرد مشخص در مورد چگونگی این مذاکرات می باشد. خلاصه آنکه؛ وقتی ما به درستی و با احساس مسئولیت بسیار و قابل تقدیر از ضرورت مذاکره صحبت می کنیم باید بدون منزه طلبی بپذیریم که؛ این مذاکرات با مسئولین همین جمهوری اسلامی که ما و شما به درستی آنها را اصلاح ناپذیر می دانیم باید صورت گیرد.

دوستان عزیز، ما و شما و هر گرایش نظری دیگر، حق دارد با زاویه ی دید خود به مسائل بنگرد. ولی اساسِ دفاع از منافع ملی و صداقت سیاسی حکم می کند که؛ اگر ما با همه‌ی نیت پاکی که در خود سراغ داریم و به آن معتقدیم، وقتی در بعضی شرایط و برخی مسائل بقول رفیق عزیز؛ مواضع ما هم مانند دیگران دارای سوراخ می شود. پس جا دارد با پذیرشِ ضعفِ مواضع خود، به رفع آن نواقص بپردازیم.

دوستان عزیز، تمام تأسف ما از برخی از رفتارها آنست که مشکلات و ضعفهایی که برای بسیاری از دوستان استخوان خُردکرده-ی سیاسی روشن و مشخص است، با نسبت دادن و مطرح کردن موضوعات و مسائلی که فقط برای رَد گم کردن است، رفع و رُجوع می کنیم.

در پایان ضمن درخواست رفیقانه از همه ی رفقا با گرایشات متفاوت، انتظار داریم با درنظرگرفتن همه-ی موارد، خصوصاً روح و روانِ یارانتان که در داخل کشور، متأسفانه یا خوشبختانه، امید فراوانی به شما دارند، این اسباب کشی از خانه ای به خانه-ی دیگر را با سلامت و صداقت به سرانجام مطلوب برسانید.

دیدگاه‌ها

جلال

من بعنوان یک ناظرازبیرون که فقط ازکارآنلاین وبه پیش اطلاعات میگیرم جدا گیج شدم .سهراب عزیز،سخنی بادوستان یارفقا.مگردرکارآنلاین نشست بعدازکنگره یکی ازسخنرانان رفیق نگهدارنبود،که میگویید عضواکثریت نیست.لااقل برای اینگونه نامه ها درنوشتن دقت کنید.من هم حزب چپ وهم اکثریت رامقصرمیدانم که اتفاقاتی که میافتدراانتشارنمی دهند.تصمیماتی راکه گرفته میشوددردیدعموم نمی گذارند.بعدازآخرین کنگره اکثریت چه اتفاقی افتاد.چه کسی رفت چه کسی آمد.سهراب ازگدام شلیک ها می گوید.درهمان خطوط اول فکرکردم طرف صحبت اقلیت میباشد.حتی اگراختلاف جدی هست بازهم بگویید بهتراراین است برای من که ازبیرون دارم وقایع رادنبال میکنم بازشاهدناراحت کننده ترین اتفاقات باشم .

د., 08.02.2021 - 10:40 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید