رفتن به محتوای اصلی

صد روایت، یک روایت

صد روایت، یک روایت
بیش از چهار دهه مقاومت و دادخواهی در زندان های جمهوری اسلامی ایران


صد روایت، یک روایت تلاشی جمعی‌ست در روایتگری از بیش از چهاردهه مقاومت و دادخواهی، سرکوب و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی ایران. آنچه می‌شنوید و می‌بینید نمونه‌ای‌ست از گوناگونی و چندصدایی در روایت‌ها و نیز روایتگرانی که تباهی استبداد را با قلم و حضور خود «به چشم جهانیان پدیدار می کنند»*

امیدهای بردمیده از انقلاب ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) دیرپا نبود. با تثبیت جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ (اول آوریل ۱۹۷۹) و قدرت‌گیری اسلامگرایان، نظام حکومتی شرع‌محور در ایران ستون‌های خود را بر استبداد و سرکوب بنا کرد. اعدام، قتل‌های سیاسی، ناپدید کردن، شکنجه‌ی جسمی و روانی، شلاق و تعزیر، اعدام‌ نمایشی، سلول انفرادی، تبعید زندانیان، تواب‌سازی، اعتراف‌های اجباری، آزار و اِعمال تبعیض بر خانواده‌های زندانیان و کشته شدگان و...از جمله ابزارهای تثبیت و بقای این نظام بوده‌اند.

صد روایت، یک روایت به ابتکار تعدادی از کنشگران فمینیست و عدالتخواه، اقدامی‌ست بر ضد فراموشی تا مگر نوری بی‌افکند بر شرایط غیرانسانی زندان‌ها و وضعیت دشوار زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران، که از دیرباز یکی از ستون‌های مقاومت و دادخواهی بوده‌اند.

صد روایت، یک روایت، برشی است از گزارش‌ها، شهادت‌نامه‌ها، خاطره‌ها، نامه‌ها و طرح‌های کسانی که طی بیش از چهار دهه‌ی گذشته در زندان‌های جمهوری اسلامی بوده‌اند. متن‌ها از یک سو بیانگر گوناگونی سرکوب ساختاری در این نظام و از دیگر سو نشانگر تداوم ایستادگی برای تحقق آزادی و عدالت هستند. روایت خوانی زندانیان سابق و یا خانواده‌های کشته‌شدگان و بازماندگانْ پژواک صدایی هم‌آوا و همبسته علیه سرکوب است. این روایت‌ها و راوی‌ها تنها نمونه‌هایی از سندها و شاهدان کارنامه‌ی تاریک این نظام هستند.

درنگی بر این دنگ کنیم!

---------------------------

*برگرفته از سرود انقلابی بهاران خجسته باد، نوشته عبدالله بهزادی و سروده کرامت دانشیان، شاعر و فعال سیاسی که در سال ۱۳۵۲ اعدام شد.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید