رفتن به محتوای اصلی

در دل آتش!

در دل آتش!

Image removed.

در دل آتش

 

«برای فرزند شهید جنگ که در مقابل بنیاد شهیدخود را آتش زد»

 

 

بودی سر مست

از رایحه معصوم تنش

کشیدی عمیق ترین نفس

سپردی به حافظه عطرش

در گوشش خواندی ارام

پسرم ،،باش آزاده و آزاد

می روم بجنگم به خاطرت

 

یافتی خود را سلاح به دست

در پناه خاکریز در آن سنگر

جنگیدی

همرزمانت قصه ها دارند

از شورایمانت

ان شب که رفتی درفلب آتش

تا دشمن نیاید گامی بیشتر

شعله کشید پیکرت

پر شد ی از عطر تنی معصوم

سوختی و نوشیدی آن رایحه

شدی خاکستر

 

شهید، نبودی ببینی چه گذشت

بردند ارمانت به مسلخ

بر امده از خون یاران ،کاخها

درگذراست به سختی،لحظه ها،

ازطعم گرسنگی، از وحشت فردا

آن عزیزت نیزکه آزادش می خواستی،

به بهای جان,

امیخت خاکسترت باعطر تنش،

شکست قامتش در تنگنای نان

عجز راتاب نیاورد،به تو پیوست

او که‌همرهش بود عشق دو فرزند

چون تو رفت سیاوش وار در دل اتش

نور ها برافروخت از پیکره رنج

زدجرقه بر جنگل خشک

تا شعله کشد روزی، هزاران خرمن سوزان

خشم توده هاست هر ذره خاکسترش

بی تاب وصال است با خاکستر تو

ره گشوده سویت، همسفر با باد

آزاده وازاد

 

س-خرم

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید