این متن در ابتدا در میلینگ لیست اتحاد جمهوریخواهان، انتشار یافت، و با اجازه دوست ارجمند مهرداد حریری، در «به پیش» منشر می شود.
---------------------------------
دلیل این نوشتار نه تخریب و نه کنایه به افراد حزب چپ و نه نقد به سوسیالیسم است.
این چند کلام، تنها نقد کوچکی اند به «سند پيشنهادی به کنگره: راستاهای عمومی برنامه حزب چپ ايران (فدائيان خلق)» و تلاش میکند که به کنشگران حزب چپ چند نکته ای را یادآوری کند.
من که خود را از خانواده چپ نمیدانم، اما باور دارم که رشد کلیه نحلههای فکری، به سود مجموع سامانه سیاسی ایران است. برای داشتن یک دمکراسی در آینده ایران، ما، هم به یک چپ قوی و مدرن ، و هم نیاز به یک نیروی راست مدرن، نیاز داریم؛ که هر دو ریشه در واقعیات امروز ایران و راه حل های عملی و امروزی داشته باشند تا در کتابها و تئوریهایی چه از نوع ناسیونالیسمی که تنها امیدش به به ۲۵۰۰ سال پیش است و چه چپی که هنوز تنها سر در کتابها دارد.
ایده چپ باید بتواند با رشد فکری، خود را با واقعیات جهان موجود مطابقت داده و برنامه ای مدرن، مدون امروزی و مطابق استاندارد های جهانی، برای ایران ارائه دهد. منظور من به خصوص چپ سوسیال دمکرات است، که میتواند طیف وسیعی را در بر گیرد. هر چند من شک دارم که نسل گذشته چپ بتواند منشأ چنین روزآمدی و نوآوری باشد، و بتواند بنیان چپ سوسیال دمکرات مدرن قرن بیست و یکمی را برای ایران رقم زند، اما به هر حال سخن گفتن و نقد ممکن است در چنین راستایی کمک کند.
سند منتشره به نظر من، بیشتر میان نوستالژی چپ مارکسیستی و نیز رویکرد واقع گرایانه به مصایب و بحرانهای ایران را دارد؛ این سند در نخستین سطر، مفهومی گنگ از سوسیالیسم را که بر بستر گسترش ارزشهای سوسیالیستی شکل میگیرد. نیاز این جمله در این سند معلوم نیست؛ آیا این حزب هنوز یک حزب مارکسیستی است یا خود را یک حزب سوسیال دمکرات میداند؛ و یا همچنان بین این دو جهان معلق است؛ هنوز از سوسیالیسم مارکسیستی دل نمیکند، اما ظاهراً مدل لنینی را قبول ندارد؛ ولیمعلوم نیست ارزشهای سوسیالیستی که این حزب بدان معتقد است، کدامها هستند. میگوید بر اين باوريم که سوسیالیسم با دموکراسی درهم تنيده اند، اما هنوز چنین چیزی در جهان بیرونی در هیچ کشوری رخ نداده است.
نخست: نداشتن ایدهای مشخص از آنچه میخواهند:
سند میگوید: سرمایه داری بد است،و ما با آن مخالفیم. اما برنامه ای که ارائه میدهند بر مبنای اقتصاد سرمایه داری است. معلوم نیست چرا اگر چیزی بد است و این حزب با آن مخالف است، چرا برنامه اقتصادی خود را بر آن مبنا میگذارد؟
گاه بر مبنای فرضیاتی که بیشتر در کتابها هستند، میگوید، وجود ارتش بیشمار بیکاران در نظام سرمایهداری.
این میزان بر اساس آمار موجود، بسته به رشد اقتصادی کشور و بسته به زمانهای مختلف متفات است.
در جای دیگر اشاره به تضعیف حق حاکمیت مردم، در نظام سرمایهداری میشود؛
سؤال اینجاست: کدام نظام توانسته است که حق حاکمیت مردم را بیشتر فراهم کند؟ آیا غیر از دمکراسیهای برمبنای اقتصاد آزاد، از طریق دیگری این حق حاکمیت مردم محفوظ شده است؟ اگر چنین است چرا این حزب آنها را مبنای برنامه خود قرار نمیدهد تا با ذکر مثال مشخص بگوید، کدام الگو موفق در این عرضه موفق بوده است. تفاوت نگاه تئوریک و نگاه مدیریت عملی چنین است که بیش از آنکه به مفاهیم گنگ تئوری اشاره کند، صراحتاً بگوید که:
ما خواهان نظامی هستیم که ضمن رعایت عدالت اجتماعی، بتواند در آمد سرانه کشورمان را ظرف دهسال دو برابر کند، و میزانی فقری که هم اکنون ۴۰ درصد است، به کمتر از ده درصد، ظرف یک دهه برساند؛ و معتقدیم چنین چیزی از چنین مکانیسمی امکان پذیر است ...
دوم- درک مغشوش از اقتصاد:
نخست در بخش تقسیم مالکیت اقتصادی: اقتصاد بر مبنای تعاون را یکی ازسه رکن مهم مالکیت میداند. این مفهوم که برگرفته از قانون اساسی جمهوری اسلامی است، تقریباً در هیچ جای دنیا الگوی کلان اقتصادی نبوده است. در کجای دنیا اقتصاد تعاونی به عنوان بخش مهمی از اقتصاد مولد عملی شده است؟
سند مینویسد: "... ما بر تغيير تناسب قدرت در عرصه توليد و کاهش قدرت و سلطه صاحبان سرمايه، هستیم..." و از طرف دیگر میگوید "....ما بر تقویت بخش تولید صنعتی تاکيد داريم. با ابزارهای تشویقی سرمایه های تجاری و سرگردان را به سوی تولید سوق داد. ایجاد تسهیلات برای افزایش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، و نیز جذب سرمایه گذاری خارجی است."
این در حالی است که در بخش ایدهها مشخصاً گفته شده که: ".... ما در مبارزهای که میان کار و سرمایه در سطح جهانی و در کشور ما جریان دارد، در جانب کار قرار داریم و از حقوق، منافع و مطالبات کارگران، مزدبگيران و تهیدستان در مقابل تعرض سرمايه دفاع میکنیم." سند همچنان در باور های پیشین است، و توجه ندارد که کاهش نرخ بیکاری از حدود وحشتناک ۴۰-۵۰ درصد، تنها با تکیه بر نظام سرمایهداری که در نظام جهانی کار - کالا و تولید، جذب شده است میسر است.
اما مشکل بزرگ این سند، مانند بقیه گروههای سیاسی اپوزیسیون، انگار در جهانی خالی از مدل، آمار و تجربیات جهانی، تهیه شده است؛ به نظر میآید که نویسندگان این سند، هیچ مشاورهای با یکی از دهها متخصصین اقتصاد و امور خارجه و امور محیط زیست نداشته اند. در آن ذکری از میزان بیکاری در کشور نشده است؛ اشاره نشده است که چگونه میتوان آن را حل نمود. از یک طرف به درستی به بوروکراسی عظیم دولتی اشاره میکند و از طرفی میخواهد که دولت در بسیاری از زمینه ها کنترل و دخالت مستقیم داشته باشد؛ و از طرفی نئولیبرالیسم را در ایران کنونی نقد میکند، بدون اینکه توجه به این موضوع کند که در مورد ایران، کشوری که بیش از ۶۰ درصد اقتصاد آن در دست بنیاد های نظامی و حکومتی است، سخن از نولیبرالیسم بیشتر یک شوخی است تا چیز دیگر.
سند همچنین اشاره نمیکند که برای دوام در آمد نفتی و احیای چاههای نفت و بهرهبرداری پایدار و بهینه، چیزی در حدود ٥۰ تا ۱۰۰میلیارد دلار جذب سرمایه خارجی نیاز است؛ که بدون شک با سیاست خارجی ارائه شده از طرف این حزب یعنی: "... مخالفت با سياست های امپرياليستی در منطقه و در سطح بين المللی ..." چندان سازگار نیست. جمهوری اسلامی در طول چهار دهه حیات خود شدیدترین سیاست ضدامپریالیستی را داشته است؛ و این که بیشتری بهای آن را مردم ایران پرداخته اند؛ و ظاهرا حزب چب نیز هنوز نتواسته ایدئولوژی را از مدیریت کشور جدا کند؛ و مثلاً به جای ذکر همراهی با کشورها در راستای حفظ محیط زیست، و رعایت حقوق بشر، همچنان بر ضدیت با امپریالیسم پافشاری میکند.
سند هیچ نگاهی به الگوی های موجود و واقعی رشد و توسعه ندارد, حتی مدل هایی مثل برزیل, و شیلی که اتفاقا رشد کلان اقتصادی, بخصوص در مورد برزیل در دوره چپ گرایان رخ داد و در شیلی در دوره چپ گرایان گسترش یافت.
چند پیشنهاد به دوستان حزب چپ:
1 - تلاش بر جذب نیروهای جوان؛
2- تلاش برای بهره گیری از اطلاعات نیروهای متخصص که در دنیای امروز در کشورهای مختلف مشغول به کار تخصصی اند، که اتفاقا بسیاری از آنها از لحاظ تمایلات سیاسی، بیشتر به سوسیال دمکراسی تمایل دارند.
3- تلاش برای ارائه چشم اندازهایی بر اساس واقعیات جهان کنونی،و نه فقط ایدئولوژی و تئوری ، با استفاده از آمار و داده یه به روز شده.
4 - استفاده از برنامه های احزاب چپ کشورهای به خصوص جهان سومی که در رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی موفق بودهاند.
با احترام
افزودن دیدگاه جدید