رفتن به محتوای اصلی

به ورشکستگی منابع آب رسیده‌ایم

به ورشکستگی منابع آب رسیده‌ایم
بارورسازی ابرها برای رفع کم آبی عوام‌فریبی است

مشاور رئیس سازمان هواشناسی در گفت و گو با همشهری آنلاین:
شهرهایی که با خطر فرونشست و تخلیه مواجهند | به ورشکستگی منابع آب رسیده‌ایم؛ کوهها هم برفی نیستند | بارورسازی ابرها برای رفع کم آبی عوام‌فریبی است.

همشهری‌آنلاین ـ سارا کلهر: تغییرات اقلیمی و گرم شدن کره زمین و به دنبال آن کمبود آب از بزرگ‌ترین دغدغه‌های کشورهای مختلف است. بیش از ۸۰ درصد کره زمین را آب تشکیل می‌دهد اما فقط ۳ درصد از این آب‌ها آشامیدنی است از این رو تامین آب از مسائل مهمی است که مسئولان و دولتمردان باید برای تامین آن چاره‌ای بیندیشند. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و تامین آب شرب و همچنین آب برای تولید محصولات کشاورزی مسئله‌ای مهم است خاصه آن‌که ایران در کمربند خشک زمین قرار دارد و همواره با مشکل خشکسالی و کمبود آب مواجه بوده است. 

علاوه بر موقعیت جغرافیایی ایران، استفاده نامطلوب آب در بخش‌های مختلف از جمله در بخش خانگی، کشاورزی و صنعت بر این بحران دامن زده است و در سال‌های اخیر کم‌آبی به معضلی بزرگ در کشور تبدیل شده است که باید با تدابیر مسئولان و همت مردم در استفاده درست از این منبع حیات‌بخش تا حدی از مشکلات بحران آب در زمان حاضر بکاهیم. 

به گفته کارشناسان هواشناسی، در زمستان سال جاری بارش‌های نرمالی داشتیم حال این سوال پیش می‌آید که آیا این بارش‌ها ما را از بحران خشکسالی و کمبود آب نجات می‌دهد یا خیر؟ در این باره با پرویز رضازاده مشاور رئیس سازمان هواشناسی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

آیا در زمستان امسال میزان بارش در کشور نرمال بوده است؟ این میزان از بارندگی کم‌بارشی پاییز را جبران کرده است؟

بارش‌های زمستان امسال نرمال بود، اما کم‌بارشی را به طور کلی جبران نمی‌کند. ما سال زراعی را از اول پاییز در نظر می‌گیریم، در سال گذشته وضعیت مناسب نبود، امسال هم اوضاع خوبی نداشتیم. بارشی که داریم برای کشت دیم خوب است اما از لحاظ منابع آب اوضاع بسیار نامساعد است. در منابع آبی عمده کشور که در راسته زاگرس و البرز قرار دارند، سدها خالی است و اوضاع آبی اصلا خوب نیست. از لرستان، کرمانشاه، کردستان تا بخش‌های جنوبی و حتی کل بخش‌های آذربایجان غربی و شرقی، زنجان، قزوین، البرز، تهران و سمنان همگی از نظر ذخیره آب مشکل جدی دارند. حداکثر تلاشی که برای این مناطق می‌توان انجام داد تامین آب شرب مورد نیاز آن‌هاست که به نظر من، این تامین باید از طریق چاه‌ها صورت بگیرد. بارش در نیمه شمالی هم ضعیف‌تر از نیمه جنوبی است و کوهستان‌ها برفی نیست و در کل اوضاع خیلی خوب نیست. برای همین اصطلاح بحران منابع آب دایر است و این بارانی که مثلا دیشب آمد برای تامین منابع اصلا عددی نیست.

برای عبور از این بحران راهکاری وجود دارد یا اصلا دیگر امکان جبران وجود ندارد؟

امکان جبران منابع آب نیست اما باید با داشته‌هایمان از این وضعیت گذر کنیم. این خشکسالی ویژگی منطقه ماست. صد سال پیش هم همین خشکسالی‌ها وجود داشته اما مردم سعی می‌کردند با همان داشته‌هایشان از آن عبور کنند. مسئله این است که حجم آب مصرفی ما در حال حاضر بیش از میزان داشته‌هایمان است.

بخش عمده مصرف آب در کشور ما در کدام بخش‌هاست؟

صنعت، کشاورزی، مصارف عمومی و همه این‌ها را شامل می‌شود. ما به‌طور کلی از مصرف بیش از حد آب واهمه‌ای نداریم. در حمام رفتن و ظرف شستن هم می‌توانیم میزان مصرف را کاهش دهیم. توصیه شده است که برای جلوگیری از ابتلا به کرونا دست‌ها را مرتب بشوییم، اما آیا لازم است برای این شست‌وشو ۳۰ ثانیه یا یک دقیقه شیر آب را باز بگذاریم؟ وضو گرفتن را هم می‌توان با یک لیوان آب انجام داد. در واقع باید این کارها را انجام دهیم. رعایت نکردن این موارد ناشی از فرهنگ نادرستی است که منجر به بی‌احترامی به ارزش آب می‌شود.

آیا این مصارف خانگی به اندازه مصارف بخش صنعت و کشاورزی در هدررفت آب تاثیرگذار است؟

شکی نیست که میزان مصرف در این بخش‌ها با یکدیگر متفاوت است. هرکدام یک هسته‌ای دارد. کشاورزی هسته خاص خود را دارد، در کشاورزی تولید وجود دارد. در کشاورزی باید روش بهینه آبیاری به کار گرفته شود. اقلیم ما به گونه‌ای است که شاید ۹۰درصد از مناطق کشور مناسب کشت غرقابی نیست. همه ما در این بحران متهم هستیم، هرچند تلاش می‌کنیم به سهم خودمان رعایت کنیم اما باز هم در مصرف آب، انرژی و... بی‌مبالاتی می‌کنیم.

راهکارهایی مثل آموزش کشاورزان شاید بتواند تاثیرگذار باشد.

شکی نیست که سوء مدیریت در این حوزه وجود دارد اما به هر حال مدیری که در رأس کار است هم جزئی از این مردم است. آگاهی‌بخشی در این حوزه هم برای مدیریت هم برای مردم باید صورت بگیرد. مقصر دانستن دیگران دردی را دوا نمی‌کند. مواجه شدن با این بحران همکاری کل مردم، از جمله مدیریت را طلب می‌کند. رسانه هم موظف است آگاهی بدهد، چراکه امکان تاثیرگذاری بسیار زیادی دارد. باید آگاهی‌بخشی صورت گیرد نه این‌که فقط به افراد امر کنیم که کار خاصی را انجام ندهند. این تاثیرگذار نیست؛ درست مثل زمانی که به بچه‌ای می‌گوییم کاری را انجام ندهد و او به خاطر این تذکر آن کار را عمدا انجام می‌دهد. این آگاهی‌بخشی امری روان‌شناختی است که رسانه باید با استفاده از آن سعی کند بیشترین اثرگذاری را داشته باشد.

خشکسالی ایران فقط متاثر از تغییر اقلیم است یا تصمیمات نامناسب مدیریتی هم تاثیر مخرب داشته است؟

تغییر اقلیم نقش خیلی ضعیفی در این جریان دارد. ما در کشورمان در دوره‌های مختلفی خشکسالی داشته‌ایم که ناشی از ویژگی و شرایط اقلیمی کشورمان است. نه این‌که در مناطق دیگر دنیا خشکسالی نباشد اما در مناطقی شبیه به کشور ما پتانسیل بالاتری وجود دارد، همان‌طور که در برخی مناطق پتانسیل ترسالی بالاست. تغییر اقلیم تاثیرگذار است اما ردیف اثرگذاری شیوه مصرف خیلی بیشتر از آن است. باید ببینیم که مثلا ۳۰ یا ۵۰ سال پیش سطح زیر کشت چقدر بوده و چقدر توسعه پیدا کرده است. آب حاصل یک گردش جبری است، ما که نمی‌توانیم آن را خلق کنیم. در مناطق نیمه‌خشکی مثل کشور ما پتانسیل تخریب آب خیلی بیشتر از پتانسیل بارش است. وقتی آب به سطح می‌آید سرعت و میزان تبخیر آن بیشتر می‌شود به همین دلیل است که در گذشته‌های نه‌چندان دور در کشور ما قنات ساخته می‌شد. قنات آب را به جای سطح و در مسیر باز، در فضای بسته انتقال می‌داد و تبخیر را به حداقل می‌رساند. الان گاهی می‌بینیم که در همان زمان بارش باران مسئول آبیاری فضای سبز با شلنگ در حال آبیاری است، وقتی هم اعتراض می‌کنیم می‌گوید از آب‌های زیرزمینی استفاده می‌کنیم. در حالی که این آب‌ها از هر نوع که باشد می‌تواند جمع شود و مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین فرهنگ‌سازی، آگاهی‌بخشی و مسئولیت‌پذیری باید از بالاترین سطوح مدیریتی تا سطح کاربر نهایی و عامه مردم صورت گیرد.

بحران کم‌آبی را در ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟ درواقع الان در چه شرایطی قرار داریم؟

ببینید مسئله کم‌آبی در ایران از شرایط بحران گذشته‌ است و ما در سطح بدتر از آن قرار گرفته‌ایم. فرونشست گسترده زمین در سمنان، شهریار، کرج، مرودشت قزوین و... ناشی از همین پایین رفتن تراز آب است که خود یک فاجعه است. فقط بحث برداشت آب نیست، وقتی تراز آب پایین می‌رود زمین خشک است، عطشش بالاست، رطوبتش پایین می‌آید و اصطلاحا نیاز آبی افزایش می‌یابد. حالا ما بحث تغییر اقلیم را هم داریم که وقتی دما بالا می‌رود، نیاز آبی بالا می‌رود، زمین هم خشک‌تر شده و نیازش به آب بیشتر می‌شود. قبلا گفته می‌شد کشت دیم گندم با ۵ میلی‌متر آبیاری می‌شود اما الان می‌گویند ۱۰ میلی‌متر آب مورد نیاز است. نیاز گندم به آب که بیشتر نشده، رطوبت خاک کم شده و نیاز بیشتری به آب پیدا کرده است. این زمین وقتی آبیاری می‌شود، رطوبت را جذب می‌کند و به گیاه پس نمی‌دهد.

این‌که تا چند سال آینده ممکن است استان اصفهان به دلیل خشکسالی یا فرونشست زمین، خالی از سکنه شود درست است؟

این مخاطره برای همه استان‌ها وجود دارد. از اصفهان تا فارس، کرمان، یزد، تهران، سیستان و بلوچستان و... تفاوتی ندارد کدام استان باشد. همان‌طور که ما الان در سیستان و بلوچستان مسئله تخلیه شهر را داریم. در مورد تهران هم همه تلاش این است که مورد پشتیبانی قرار گیرد، درست هم هست به هر حال ۱۰میلیون نفر جمعیت دارد اما اصفهان از این نظر در شرایط بحرانی‌تری قرار دارد.

پیش‌بینی‌ای از بارش‌های سال آینده داریم؟

 وقتی به روند بارش در طول سالیان نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این روند کاهشی بوده است. این‌که یک سال بارش معمول داشته باشیم دلیل نمی‌شود که تراز آب افزایش یابد. بحران‌های این‌چنینی که ما داریم با بارش یک سال جبران نمی‌شود. به علاوه، با مصرف بیش از اندازه‌ای که داریم اصلا نمی‌توانیم فکر کنیم که شرایط بهتر می‌شود؛ صرفا شدت بحران است که می‌تواند کمتر یا بیشتر شود.

اساسا راهکار ما در سطح مدیریتی برای کنترل این بحران و خارج شدن از این وضعیت چیست؟

کنترل نوع کشت و سطح زیر کشت متناسب با شرایط اقلیمی کشور می‌تواند یک راهکار باشد. چون کشاورزی بخش عمده مصرف آب را در کشور تشکیل می‌دهد. این‌که ما بذر بپاشیم به امید خدا درست نیست. ما باید بدانیم شرایط کاشت این بذر در کشور ما وجود ندارد، ظرفیتش وجود ندارد و با دعا کردن تغییری رخ نمی‌دهد. در بخش صنعت هم توصیه‌های خاصی وجود دارد. صنایع آب‌بر به اجبار باید به مناطقی که دسترسی به آب وجود دارد، مثلا به مناطقی که دریا دارند منتقل شوند. این‌که برای این صنایع از آب چاه یا آب شرب استفاده شود درست نیست. ما همین الان در بسیاری از موارد که نباید از آب شرب استفاده کنیم، داریم از این آب استفاده می‌کنیم. به جز هزینه‌ای که استفاده از آب شرب دارد، مشکلات دیگری هم ایجاد می‌شود.

سدسازی‌ها هم در این بحران تاثیرگذار بوده و همچنین ماجرای بارورسازی ابرها در رفع کم‌آبی تاثیری داشته است؟

همه این عوامل را نمی‌توان یکپارچه کرد. نمی‌توانیم سدسازی را به‌طور کلیز زیر سوال ببریم. حتما سدسازی هم در حفظ محیط زیست موثر است. ما باید بحث مدیریت مصرف را از بحث‌های سیاسی خارج کنیم. فرهنگ‌سازی موثرتر از عوامل دیگر است. این بحران جدی در طولانی‌مدت ایجاد شده و حالا اصطلاحا به وضعیت ورشکستگی منابع آب رسیده است. ورشکستگی کاملا متفاوت با وضعیت بحران است. پیش آمدن این شرایط ده‌ها سال طول کشیده و در صورتی که بتوانیم نیاز آبی کشور را با هسته آبی که در اختیار داریم، هماهنگ کنیم می‌توانیم میزان بحران را در همین حدی که هست حفظ کنیم که بیشتر نشود. اما اگر همین روال را ادامه دهیم تراز آب‌های سطحی بیشتر می‌شود و نیازهای آبی افزایش می‌یابد. نباید فکر کنیم طی یک یا دو سال می‌توانیم این مشکل را حل کنیم. حوصله و صبر لازم است و باید این واقعیت را بپذیریم که درگیر این بحران هستیم و باید روند بهبودی را پیش بگیریم و طی کنیم. 

اگر فکر کنیم می‌توانیم معجزه کنیم، خطا کرده‌ایم. این طرح بارورسازی ابرها هم که برخی مطرح می‌کنند، مشکلات زیادی ایجاد کرده‌ است. این یک خطاست و طراحان آن بیشتر از آن‌که دنبال آب برای مملکت باشند به دنبال پول برای خودشان هستند. من این دانش را زیر سوال نمی‌برم اما اگر این دانش تاثیرگذار بود، روسیه و آمریکا و سایر کشورها آن را انجام نمی‌دادند؟ این دانش را آن‌ها تولید کرده‌اند اما کاربری آن محدود است و به زمینه‌های دیگری مربوط می‌شود. بارورسازی برای مناطقی است که پتانسیل بارش مطلوب و مناسبی دارند، نه منطقه ما. من این ایده را رد نمی‌کنم، اما وقتی ما در هزار واحد دچار مشکل هستیم، بارورسازی ممکن است فقط بتواند یک واحد را ترمیم کند؛ طبیعتا این اصلا راهکار مناسبی برای مشکل ما نیست. تاکید می‌کنم طرح چنین ایده‌هایی عوام‌فریبی است.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید