رفتن به محتوای اصلی

صدایی از خاک

صدایی از خاک

هیچگاه تنها نبوده ام،
گرمای تن مادر
 جادوی ان چشمها
دل سپردن به اندیشه ای هزار ریشه
جوانه زدن،قد کشیدن ،
با هزاران سرو
افتادن به خاک ،
درجنگلی تبر خورده
آخرین نفس ها،
سرودی با هزاران صدا
 ارامگاهم بیشه ای در دل خاک
تجزیه پیکرهادر آغوش های باز
گورشلوغ و ناپیدا
 هیچگاه تنها نبوده ام

س-خرم
۱۴۰۱/۱/۱۴

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید