فرو ریزی برج متروپل در خیابان امیری آبادان و فاجعەای کە در اثر آن بوقوع پیوست یک حادثە معمولی کە ممکن است در جاهای دیگری هم بوقوع بپیوندد نبود. نماد و نتیجە یک ساختار حکومتی استبدای، فاسد و رانتی است. بهمین خاطر است کە با واکنش های گستردەی مردمی نە تنها در آبادان و خوزستان بل کە در سراسر کشور روبرو شد و تبدیل بە یک چالش سیاسی جدی و هول آور برای رژیم شد.
این اتفاق اگر در کشور دیگری رخ می داد ممکن نبود با چنین عکس العمل اجتماعی وسیعی مواجە شود و این همە عکس العمل ایجاد کند.
هر چند کە خامنەای و رئیسی و دیگر کارگزاران اصلی حکومت با سکوت و تظاهر بە بی تفاوتی در روزهای نخست فاجعە سعی نمودند آن را کوچک و کم اهمیت جلوە دهند و حتی تا سە روز بعد از فاجعە و بە رغم کشتە شدن دەها نفر انسان کە در واقع قربانی همین سیستم مافیایی تحت رهبری وی شدند، حاضر نشد یک پیام تسلیت تشریفاتی بفرستد، اما اثراعتراضات تودەای وسیع و موج همبستگی کم سابقەای کە با خانوادەها قربانیان فاجعە و مردم آبادان صورت گرفت سە روز بعد او را ناگریز بە دادن پیام تسلیت کرد. دو روز بعد نیز دولت بە همان دلایل یک روز عزای ملی اعلام کرد بلکە بە وسیلە آن خشم و اعتراض مردم را فرو نشاند.
میتوان گفت تا بە اینجا فروریزی برج حسین عبدالباقی تاثیرات زیادی از خود در جامعە و حکومت بر جای نهادە است. بە اعتراضات اجتماعی دامن زدە است، همبستگی در میان مردم را برجستە و تقویت نمودە، ریزش نیرو در پایگاە اجتماعی کوچک رژیم بوجود آوردە، اختلاف در میان جریانات حکومتی را تشدید کردە و باور بە اصلاح ناپذیر بودن حکومت را فراگیرتر از پیش کردە است.
در این میان عناصر متعلق بە جناح های حکومتی کە طی ٤٣ گذشتە بە تناوب دولت را در اختیار داشتەاند بە محض اینکە بحران یا فاجعەای رخ می نماید کە منجر بە اعتراض و خیزش مردم می شود هر یک تقصیر را بە گردن دیگری می اندازد و بازار کی بود، کی بود، من نبودم گرم می شود.
حال بر بر سر اینکە کدام استاندار حسین عبدالباقی را تحت حمایت رانتی قرار دادە و بە او خلاف مقررات جواز ساخت برج و بارو دادە است بین استاندار خوزستان در دورە دولت روحانی و معاون اجرایی ریاست جمهوری کنونی کە مقامات دولت روحانی را حامی برج متروپل و بانی فروریختن آن معرفی کردە کشمکشی بوجود آمدە است و هر دو طرف انگشت اتهام را بسوی هم دیگر نشانە رفتەاند.عبدالباقی ها فرزندان خلف نظام استبدادی فاسد ولایی هستند و در این ساختار فارغ از اینکە چە کسی استاندار یا رئیس جمهور باشد خلق خواهند شد. اتفاقا نظام ولایی بە چنین کارکترهایی نیاز دارد و بە دلیل نیاز اش بە عبدالباقی هاست کە بە آنان میدان می دهد تا رشد کنند و بە غیر از برج و پاساژ برایشان پاسگاە و زندان هم بسازند. چند دهسال است کە جناب باقی مشغول امور شهرسازی و زمین خواری بودە است. چند نمایندە، استاندار، فرماندار، شهردار و...از هر دو جناح حکومت آمدە و رفتەاند، چطور ممکن است از خلافکاری این تبهکار "خیر" و عزیز دل کارگزاران محلی رژیم از فرماندە سپاە شهر گرفتە تا رئیس قوە قضاییە و امام جمعە بی خبر بودە باشند. چرا حالا هم کە گند کارشان درآمدە خبرنگاری را کە در مورد فساد و خلافکاری وی از قبل اطلاع رسانی کردە است با خشونت از میان مردم می دزند و بە ناکجا آباد می برند تا از او انتقام بگیرند؟ آیا غیر از این است کە خود مامورانی کە خبرنگار را دزدیدەاند و آنهایی کە فرمان سرکوب مردم معترض را می دهند، حامیان عبدالباقی ها و سرمایەداران رانتخوار و فاسد همانند عبد الباقی هستند. حالا در چنین فضایی چە فرق می کند چە کسی استاندار باشد؟
آقای استاندار اسبق نظام نیز از اسنادی کە تا کنون منتشر شدە مشخص می شود کە از حامیان عبدالباقی بودە است و بە صرف اینکە جواز برج را کس دیگری بعد از پایان مسئولیت وی دادە است او را تبرئە نمی کند.
وانگهی بعد از این فاجعە فضایی در اثر اعتراضات مردم بوجود آمد کە روزنامە نگاری ریسک و جسارت کرد و از ١٣٠ برج غیر استاندارد کە در تهران بواسطە مناسبات رانتی ساختە شدە خبر داد.
این همە برج روشن است کە در دورە تسلط یک جناح بر شهرداری و دولت جواز نگرفتە و ساختە نشدە و جواز پایان کار نگرفتەاند.
مردم اکنون بیشتر از هر زمان می دانند کە ایراد و سببب ساز فجایع و بحرانهای همە روزەای کە در گوشە و کنار کشور با آن مواجە میشوند، بخاطر فاسد بودن این شهردار و آن فرماندار و استاندار یا دولت نیست کە با تغییر و مجازات آنان و گماردن افراد توانا و درستکار بشود بحرانها را پشت سر نهاد و از فجایع بیشتر اجتناب کرد. درک می کنند کە اشکال اصلی خود سیستم است کە مرکز و آفرینندە فساد و آلودگی و بحران و فجایع است.
اصولا افراد درستکار و توانا را بە درون سیستم راە نمی دهند زیرا کە گردانندگان اصلی حکومت ولایی خود ام الفساد هستند. در چنین ساختاری بفرض اینکە کسی بتواند رخنە کند یا بعد از مدتی آلودە و بە جزئی از سیستم تبدیل می شود و یا بە نحوی دفع می شود.
کم نبودە و نیستند افراد درستکار و و توانایی کە خارج از سیستم حاکم قرار داشتە و تلاش کردەاند از بیرون با طرح اشتباهات و خیانت هایی کە در درون ساختار مشاهدە کردەاند و ارائە رهنمود و گوشزد کردن عواقب رفتار و سیاستهای حاکم سیستم را اصلاح کنند کە رە بجایی نبردە و خیلی هایشان را نیز بە زندان و انواع مجازاتها محکوم کردەاند.
بنا بر این بساط سیستم فاسد و استبدای و قرون وسطایی و غیر قابل اصلاح فقاهتی را کە سر منشاء فجایع و جنایات و اكثر بحرانها و عقب ماندگی و فقر و بی عدالتی است باید برچید و سیستمی دمکراتیک و مردمی و پلورال و غیر موروثی و پاسخگو . را کە منتخب مردم باشد بر جای آن نشاند
افزودن دیدگاه جدید