طی هفتههای اخیر بار دیگر حجاب زنان به بحث اصلی روز تبدیل شد. حضور اوباش گشت ارشاد در خیابانها به بهانهی هفتهی «حجاب و عفاف» پر رنگتر و یورش به زنان ابعاد گستردهتری یافت. واکنش عمومی به این اقدام تأکید بر کمپین سراسری نه به حجاب اجباری و تشدید مقاومت در برابر نیروی سرکوب حکومت و لغو حجاب اجباری بود. ابعاد این مقاومت در برابر وحشیگریهای اوباش حکومتی بسیار گسترده بود. خشونت گشت های ارشاد علیه زنان، حتی در درون حکومت و حواشی آن هم مورد اعتراض قرار گرفت. تا جائی که خود خامنهای به دفاع از اوباش خود به میدان آمد و در توجیه آزار و اذیت زنان توسط گشت ارشاد، اعتراضها به حجاب اجباری را تحریک «غربیها» دانست که گویا به بهانهی حجاب، به «شبههافکنی و فضاسازی» اقدام کردهاند و مدعی شد که سیصد سال است که می کوشند زنان ایران را از قیود اخلاقی و شرعی رها سازند.
مبارزه علیه حجاب اجباری در طول حیات جمهوری اسلامی از همان فردای استقرار این رژیم آغاز شدهاست و در اشکال مختلف، همواره ادامه داشتهاست. از سال ۵۷ تاکنون نسلهای مختلف زنان، جمهوری اسلامی و قوانین تبعیضآلود آن را در رمینههای مختلف همواره به چالش کشیدهاند. یکی از مهمترین چالشها در این سالها، موضوع حجاب بودهاست. آخرین نمونه در این مورد اقدام دستهجمعی جوانان دهه نودی در شیراز بود که با برداشتن دستهجمعی روسریها، صحنهای دیگر از مقابله با حجاب اجباری را به نمایش گذاشتند.
حجاب اجباری در نفس خود فقط تحمیل یک پوشش خاص به زنان نیست، بلکه قبل از همه نقض حق آنان در آزادی انتخاب پوشش، هم چون حق انتخاب در بسیاری از عرصههای دیگر و شنیعتر از آن، آزاد گذاشتن اوباش «آتش به اختیار» تحت عنوان امر به معروف، در تعرض به امنیت و آسایش آنان به هر بهانهای در گوشه و کنار کشور و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم است. همهی ارکان جمهوری اسلامی از قانون اساسی تا قوانین دیگر آن، بر پایهی انواع تبعیضها و در رأس همه، تبعیض علیه زنان تدوین و تحکیم شدهاند و سران آن در عمل نقض حقوق زنان را اصل تخطی ناپذیر حکومت خود می دانند. مبارزهی زنان علیه تبعیض و تهدید امنیت خود را «توطئه دشمن» تعبیر میکنند و مثل همه موارد دیگر، به ادامهی وضعیت کنونی اصرار میورزند.
در تاریخ معاصر ایران، مسئلهی حجاب زنان حداقل دوبار، اجبار را به خود دیده است، یک بار در دوران سلطنت رضا شاه پهلوی، زنان ایران مجبور به کشف حجاب شدهاند. حق انتخاب هم نداشتهاند و به نام مدرنیته باید یک شبه به دستور حکومت، حجاب و چادر از سر بر میداشتند. یک بار هم بعد از استقرار جمهوری اسلامی این بار همه باید دوباره حق انتخاب پوشش را از دست میدادند، حجاب و چادر بر سر می گذاشتند حتی اگر اصلاً مسلمان نبودند و یا تعلقات مذهبی دیگری داشتند. یک دست سازی پوشش جامعه با تهدید حکومت در هر دو دوره، به زنان همچون بازیچهی سیاست حکومتهای مستبد نگریسته، حق انتخاب و اختیار در پوشش را از آنان سلب کردهاست. موضوع بیشتر از آن که حجاب باشد، نوعی از سیاست است که اساس آن اجبار یک بخش از جامعه به تبعیت از یک سیاست و ایدئولوژی و مناسکی است که خود نقشی در انتخاب آن ندارند. حکومت تصمیم میگیرد که حضور نیمی از جامعه در اماکن عمومی به دلیل جنسیت خود، از فردا باید طور دیگری باشد و از قواعد دیگری تبعیت کند.
اجبار در تحمیل پوشش معینی به جامعه، در هر زمینهای چه با اتکاء به احکام مذهبی، چه با توسل به هر توجیه دیگری تنها در جوامعی ممکن است که مردمان آن از حق انتخاب در اساسیترین وجوه زندگی اجتماعی و دخالت در تعیین سرنوشت خویش محروم باشند. تردیدی نیست که تبعیض جنسی و جنسیتی علیه زنان، علیه دگر اندیشان، باورمندان به ادیان دیگر، در جوامعی که هنوز سنتهای پدرسالارانه حاکم است، حتی اگر حق انتخاب مردم را به رسمیت هم شناختهباشند، وجود دارد و هم چنان که در کشورهای دموکراتیک هم این تبعیضها همچنان عمل میکنند، اما نقشی که دولتهای مستبدی مثل جمهوری اسلامی در اعمال این تبعیضها دارند، به مراتب فراتر از سنتها و عادات بوده، تبدیل تبعیض و بیحقوقی به یک ابزار اعمال حاکمیت با اتکا به قهر و خشونت و رعب و وحشت است.
امروز بیش از هر زمانی آشکار شدهاست که این اجبارها راه به جائی نخواهد برد. جمهوری اسلامی بعد از ۴۳ سال نتوانسته است الگوی اسلامی خود را با ضرب و زور هم پیاده کند و از همان روز نخست با سد بزرگ مقاومت زنان دلیر کشور مواجه بودهاست. اکنون نسلی که علیه حجاب اجباری به پاخاستهاست، از دل تلاشهای پیوسته برای تغییر در درون جامعه برآمدهاست و با اتکاء به مبارزات زنان کشورمان طی بیش از یک قرن گذشته از مشروطیت تاکنون، راه خود را باز خواهد کرد. رژیم حاکم قادر نخواهد بود که صدای زنان را با تهدید و شکنجه خاموش کند، همان گونه که طی چهار دههی گذشته، علیرغم سرکوب و شکنجه نتوانسته است خللی در عزم راسخ زنان برای مبارزه در راه احقاق حقوق برحق خود از جمله آزادی پوشش وارد آورد.
حزب ما همواره از مبارزات زنان برای دستیابی به حقوق انسانی خود از جمله حق پوشش دفاع و از کمپین های آنان از جمله کمپین نه به حجاب اجباری پشتیبانی کردهاست. همچنین از همهی انسان های آزاده، طرفداران حقوق بشر، سازمانها و احزاب سیاسی دعوت کرده از خواستهای برحق زنان دفاع نمایند و به هر شکل ممکن، آنان را در دستیابی به اهداف خویش، یاری رسانند.
جنبش زنان کشورما، پیشتاز مبارزه علیه تبعیض و بی حقوقی و برای ایجاد جامعهای آزاد و عادلانه است.
افزودن دیدگاه جدید