رفتن به محتوای اصلی

گدر و نظری بر رویدادهای کارگری هفتە

گدر و نظری بر رویدادهای کارگری هفتە

یک توضیح ضرور: گذر و نظر.این هفتە را بە بیانیە های تشکلهای مستقل کارگری راجع بە خیزش مردمی در یک هفتە اخیر اختصاص دادەایم. تشکلهای مختلف همگی بدون استثنا بطور هماهنگ مرگ مهسا امیری و سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز و بر حق مردم را محکوم و حمایت و همبستگی خود را با آن اعلام کردەاند. حکومت فاسد و مستبد با وجود حمایتهای گستردەای کە از این خیزش متکثر و آزادیخواهانە در جامعە انجام شدە و می شود، از آنجا کە راە کار دیگری برای پاسخ دادن بە مطالبات مردم ندارد این بار نیز بە رغم بی نتیجە ماندن اقدامات سرکوبگرانە تا کنونی اش قصد سرکوب مردم و نادیدە انگاشتن مطالبات بر حق شان را دارد و تحمل هیچ اعتراضی از جانب هیچ کس را ندارد تا جایی کە بە خاطر لباس و روسری تا پای قتل دختران و زنانی کە حاضر نیستند تن بە حجاب اجباری مد نظر متحجرین و واپسگرایان حکومتی بدهند پیش رفتە است. اعتراض زنان البتە محدود بە حجاب اجباری نیست. آنها خواهان رفع تبعیضات زیادی کە در حق زنان اعمال می شود و برابری حقوقی در تمام زمینە ها و داشتن فرصت های مساوی با مردان هستند. طبقە کارگر و تشکلهای سیاسی و سندیکایی در ایران از آغاز شکل گیری جنبش کارگری تا کنون هموارە از برابر حقوقی زنان با مردان در همە عرصە ها حمایت کردە و در واقع برای دەها سال جنبش کارگری یگانە جنبش مدافع حقوق زنان و مبارزات آنان بودە است. اکنون نیز کە محرک خیزش اخیر مسئلە حقوق زنان است و زنان آزادە و حق طلب میهن استبداد زدە نقش عمدە را در آن ایفا می کند و ضربات سختی بواسطە این خیزش بر متحجرین و مستبدین زن ستیز وارد شدە است، تشکلهای و احزاب کارگری همگی بە حمایت از خواستەهای این خیزش عمقیقا دمکراتیک و تحول خواە بر خاستەاند. این سطح از حضور جنبشی زنان یقینا ولو اینکە بطور موقت هم سرکوب شود، اثرات عمیق و مثبت آن بر رویدادهای ترقی خواهانە حال و آیندە ایران پا بر جا خواهد ماند و بیشترین ثمر از این حضور را کارگران و مزدبگیران و دیگر زحمتکشان خواهند برد.

بیانیە شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

از مبارزات و‌ اعتراضات سراسری مردم حمایت می کنیم   (https://t.me/vahedsyndica/4854)

اعتراضات مردمی به قتل بیرحمانه مهسا (ژینا) امینی توسط نیروهای گشت ارشاد در پنجمین روز خود به بیش از ۸۰ شهر گسترش یافت. تعداد زیادی از مردم در اثر برخورد خشونت بار نیروهای امنیتی و انتظامی کشته، زخمی و بازداشت شده اند. عده ای همچنان مفقودالاثرند.  گروهی از فعالین مدنی، کارگری و‌ معلمی نیزدر میان بازداشت شدگان هستند.

اگر چه مرگ دلخراش مهسا امینی شعله اعتراضات روزهای اخیر را روشن کرد، اما نارضایتی گسترده از شرایط موجود و چهار دهه برخوردهای خشونت بار نسبت به مطالبات مردم و بویژه سرکوب حقوق زنان و جوانان و مردم تحت ستم در سراسر کشور به خصوص در مناطق محروم شده کشور،  پیش زمینه این‌اعتراضات بود. در بستر تراکم انزجار و‌ خشم عمومی از این همه ظلم و ستم‌لجام‌گسیخته، مردم معترض و بالاخص جوانان کشور، میادین شهرهای بزرگ و‌ کوچک را به صحنه اعتراضات گسترده و سوزاندن روسری ها و برداشتن حجاب از سر تبدیل کرده و دانشگاهها در تهران، تبریز و چندین شهر دیگر با شعارهایی نظیر «ایرانی، ماشینتو خاموش کن»، که اشاره ای است به نیاز به اعتصابات عمومی و سراسری، و «زن، زندگی، آزادی» به اعتراضات پیوستند.

در کردستان اعتصابات و اعتراضات بسیار گسترده ای صورت گرفته است و‌‌ نیروهای سرکوب با شلیک‌مستقیم‌به مردم معترض در شهرهای مختلف کردستان دست به سرکوبی وحشیانه و کشتن معترضین زده اند.

در تهران نیز شاهد اعتراضات خیابانی و درگیری مردم با نیروهای سرکوبگر در مناطق مختلف شهر بوده ایم.در این میان عوامل اطلاعاتی و امنیتی با بهره بردن از صداوسیما که مورد نفرت اکثریت مردم میباشد با دروغ پردازی در مورد بیماری های ساختگی برای مهسا امینی در صدد سرپوش گذاشتن بروی این جنایت آشکار بوده اند که پدر و‌ مادر مهسا شجاعانه تمام دروغ پردازی و مستند سازی ها  را تکذیب کردند.

با این وجود مقامات حکومتی از سناریوسازیهای کاذب و‌ تکراری دست بر نمیدارند و ادعا کرده اند که در اعتراضات مردمی «ردپای مداخله برخی از سفارت‌خانه‌ها و سرویس‌های خارجی به وضوح مشاهده می‌شود». یادآوری میکنیم ‌که در حال حاضر دو‌ نفراز اعضای سرشناس سندیکای کارکران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و ‌حومه، و بسیاری از دیگر فعالین کارگری و معلمی شناخته شده و خوش نام، با همین سناریو سازی ها، دروغ پردازی ها و اتهامات بی پایه و اساس مشابه ماهها است که در بازداشت ناعادلانه به سر میبرند. همانطور که تمامی بازداشتیان کارگری و‌ معلمی نشان داده اند اعتراضات کارگری، معلمی و‌ دانشجویی، اعتراضات آزادیخواهانه و عدالت طلبانه زنان، از جمله علیه حجاب اجباری، و‌ مبارزات و‌اعتراضات دیگر گروههای برابری طلب در جامعه ریشه در گسترش بی عدالتی، فقر، فساد و‌سرکوب لجام‌گسیخته ابتدایی ترین حقوق کارگران، زنان، جوانان و کلیه اقشار زحمت کش و‌ محروم‌کشور دارد. اعتراضات روزهای اخیر در سراسر کشور در کف خیابان و‌ توسط زنان و‌ مردان و‌ فرزندان به ستوه آمده کشور ما و بدون اتکا به هیچ دولت و «سفارت خانه و سرویسهای خارجی» به پیش رفته اند. این دروغ پردازی ها و  سناریو سازیهای نخ نمای تکراری فقط برای گرفتن مجوز برای سرکوب جوانان محروم و معترض به ظلم و ستم‌حاکم در کشور است و‌ نشان میدهد که قصد دارند بار دیگر بطور فله ای دست به  بازداشت و شکنجه و‌ آزار معترضان آزادیخواه و حق طلب که از ستم و ظلم حاکمیت به ستوه آمده اند، بزنند. ما کارگران و‌ مردم زحمتکش و تحت ستم ایران خوب میدانیم که بانی و‌ مسبب تمام اعتراضات سراسری در کشور حاکمیت شما و مقامات ریز و درشتتان است.

سندیکای کارگران شرکت واحد انوبوسرانی تهران و‌ حومه بار دیگر  قتل فجیع مهسا امینی و سرکوب خونین معترضین به این‌چنایت آشکار که دنیا را تکان داد را قویا محکوم میکند. سرکوب باید فوری متوقف گردد. کلیه بازداشت شدگان باید فوری و بدون قید‌و‌شرط آزاد شوند، اعتراض و اعتصاب و دادخواهی حق بلامنازع مردم سراسر کشور است و‌ حاکمیت بداند که دیگر سرکوب و‌ دسیسه و سناریوسازیهای دروغین راه به جایی نخواهند برد و امواج سهمگین اعتراضات و اعتصابات سراسری به حق تمامی سرکوب گران را با خود خواهد برد.

اعلامیە سندیکای کارگران شرکت واحد

🔴 (https://t.me/syndicaTASAVIR/723)از مبارزات و‌ اعتراضات سراسری مردم حمایت می کنیم   (https://t.me/vahedsyndica/4854)

اعتراضات مردمی به قتل بیرحمانه مهسا (ژینا) امینی توسط نیروهای گشت ارشاد در پنجمین روز خود به بیش از ۸۰ شهر گسترش یافت. تعداد زیادی از مردم در اثر برخورد خشونت بار نیروهای امنیتی و انتظامی کشته، زخمی و بازداشت شده اند. عده ای همچنان مفقودالاثرند.  گروهی از فعالین مدنی، کارگری و‌ معلمی نیزدر میان بازداشت شدگان هستند.

اگر چه مرگ دلخراش مهسا امینی شعله اعتراضات روزهای اخیر را روشن کرد، اما نارضایتی گسترده از شرایط موجود و چهار دهه برخوردهای خشونت بار نسبت به مطالبات مردم و بویژه سرکوب حقوق زنان و جوانان و مردم تحت ستم در سراسر کشور به خصوص در مناطق محروم شده کشور،  پیش زمینه این‌اعتراضات بود. در بستر تراکم انزجار و‌ خشم عمومی از این همه ظلم و ستم‌لجام‌گسیخته، مردم معترض و بالاخص جوانان کشور، میادین شهرهای بزرگ و‌ کوچک را به صحنه اعتراضات گسترده و سوزاندن روسری ها و برداشتن حجاب از سر تبدیل کرده و دانشگاهها در تهران، تبریز و چندین شهر دیگر با شعارهایی نظیر «ایرانی، ماشینتو خاموش کن»، که اشاره ای است به نیاز به اعتصابات عمومی و سراسری، و «زن، زندگی، آزادی» به اعتراضات پیوستند.

در کردستان اعتصابات و اعتراضات بسیار گسترده ای صورت گرفته است و‌‌ نیروهای سرکوب با شلیک‌مستقیم‌به مردم معترض در شهرهای مختلف کردستان دست به سرکوبی وحشیانه و کشتن معترضین زده اند.

در تهران نیز شاهد اعتراضات خیابانی و درگیری مردم با نیروهای سرکوبگر در مناطق مختلف شهر بوده ایم.در این میان عوامل اطلاعاتی و امنیتی با بهره بردن از صداوسیما که مورد نفرت اکثریت مردم میباشد با دروغ پردازی در مورد بیماری های ساختگی برای مهسا امینی در صدد سرپوش گذاشتن بروی این جنایت آشکار بوده اند که پدر و‌ مادر مهسا شجاعانه تمام دروغ پردازی و مستند سازی ها  را تکذیب کردند.

با اینوجود مقامات حکومتی از سناریوسازیهای کاذب و‌ تکراری دست بر نمیدارند و ادعا کرده اند که در اعتراضات مردمی  «ردپای مداخله برخی از سفارت‌خانه‌ها و سرویس‌های خارجی به وضوح مشاهده می‌شود». یادآوری میکنیم‌که در حال حاضر دو‌ نفراز اعضای سرشناس سندیکای کارکران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه، و بسیاری از دیگر فعالین کارگری و معلمی شناخته شده و خوش نام، با همین سناریو سازی ها، دروغ پردازی ها و اتهامات بی پایه و اساس مشابه ماهها است که در بازداشت ناعادلانه به سر میبرند. همانطور که تمامی بازداشتیان کارگری و‌ معلمی نشان داده اند اعتراضات کارگری، معلمی و‌ دانشجویی، اعتراضات آزادیخواهانه و عدالت طلبانه زنان، از جمله علیه حجاب اجباری، و‌ مبارزات و‌اعتراضات دیگر گروههای برابری طلب در جامعه ریشه در گسترش بی عدالتی، فقر، فساد و‌سرکوب لجام‌گسیخته ابتدایی ترین حقوق کارگران، زنان، جوانان و کلیه اقشار زحمت کش و‌ محروم‌کشور دارد. اعتراضات روزهای اخیر در سراسر کشور در کف خیابان و‌ توسط زنان و‌ مردان و‌ فرزندان به ستوه آمده کشور ما و بدون اتکا به هیچ دولت و «سفارت خانه و سرویسهای خارجی» به پیش رفته اند. این دروغ پردازی ها و  سناریو سازیهای نخ نمای تکراری فقط برای گرفتن مجوز برای سرکوب جوانان محروم و معترض به ظلم و ستم‌حاکم در کشور است و‌ نشان میدهد که قصد دارند بار دیگر بطور فله ای دست به  بازداشت و شکنجه و‌ آزار معترضان آزادیخواه و حق طلب که از ستم و ظلم حاکمیت به ستوه آمده اند، بزنند. ما کارگران و‌ مردم زحمتکش و تحت ستم ایران خوب میدانیم که بانی و‌ مسبب تمام اعتراضات سراسری در کشور حاکمیت شما و مقامات ریز و درشتتان است.

سندیکای کارگران شرکت واحد انوبوسرانی تهران و‌حومه بار دیگر  قتل فجیع  مهسا امینی و سرکوب خونین معترضین به این‌چنایت آشکار که دنیا را تکان داد را قویا محکوم میکند. سرکوب باید فوری متوقف گردد. کلیه بازداشت شدگان باید فوری و بدون قید‌و‌شرط آزاد شوند، اعتراض و اعتصاب و دادخواهی حق بلا منازع مردم سراسر کشور است و‌ حاکمیت بداند که دیگر سرکوب و‌ دسیسه و سناریو سازیهای دروغین راه به جایی نخواهند برد و امواج سهمگین اعتراضات و اعتصابات سراسری به حق تمامی سرکوب گران را با خود خواهد برد.

چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

اعلامیە سندیکای کارگران نیشکر هفت تپە

در محکومیت  به قتل ژینا امینی

مهسا " ژینا " امینی دختر ۲۲ ساله ی سقز ی  که در روز سه شنبه ۲۲ شهریور توسط گشت ارشاد  در ایستگاه متروی حقانی تهران بازداشت شده بود بعد از دو ساعت پیکر نیمه جان او تحویل بیمارستان کسری داده می شود.

متاسفانه ژینا امینی  در عصر روز  جمعه ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۱ در بیمارستان کسری بر اثر ضربه مغزی جانباخت.

این اولین بار نیست که زنان جامعه ما مورد ضرب و شتم و بازداشت  قرار می گیرند، این اولین بار نیست که جان شیرین زنان و دختران این سر زمین قربانی سیاست های ضد زن و مرد سالارانه می شود، و متاسفانه تا زمانی که سرمایه سالاری و مرد سالاری حاکم باشد ما شاهد اینگونه فجایع خواهیم بود.

اما مردم ستمدیده در کردستان و  دیگر شهر ها ایران، دانشجویان و زنان مبارز  با اعتراضات تاکنونی خود نشان دادند که در مقابل این کشتار سیستماتیک خواهند ایستاد.

زنان و مردان ستم دیده می دانند که با  اتحاد و همبستگی  و مبارزه  مداوم می توانند به این ظلم و ستم و تبعیض  پایان دهند تا دیگر اربابان زور و ستم  نتوانند فرزندان ما را  به قتل برسانند.

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به خانواده مهسا امینی تسلیت گفته و خود را شریک از دست دادن فرزند دلبند آنها می داند.

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به قتل رساندن ژینا امینی را محکوم کرده و خواستار شناسایی ، معرفی و مجازات عاملان و آمران این جنایت بوده و خواستار لغو تمام قوانین ضد زن می باشد.

سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه

اعلامیە شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت

در محکومیت قتل مهسا امینی

قتل جنایتکارانه و بی رحمانه "مهسا امینی" دختر ۲۲ ساله اهل سقز توسط پلیس گشت ارشاد در تهران، موجی از خشم و نفرت از حکومت ظلم و جور را در جامعه برانگیخت.

زن ستیزی و خشونت علیه زنان از طریق اجرای قوانین ارتجاعی دینی یکی از ابزارهایی بوده که با استفاده از آن کوشش شده تا زنان را بیش از پیش به انقیاد درآورند.

علاوه بر این از وجود انواع تبعیض و نابرابری و استثمار زنان در محیط کار گرفته تا آزار و اذیت، توهین و تهدید به اخراج و حتی تجاوز به آنها تحت حمایت قوانین موجود و تحمیل فقر و تنگدستی برای سوء استفاده بیشتر، همواره آن ها را در موقعیتی فرودست تری قرار داده است.

تشدید این وضعیت اما زنان را بیش از هر زمان دیگری به مبارزه برای رهایی و بازستاندن حقوق پایمال شده خود مصمم ساخته، به گونه ای که اکنون ایفای نقش بارز و جسورانه زنان در جنبش های اجتماعی و اعتراضی و به خصوص در جنبش کارگران معلمان و بازنشستگان، موجب وحشت و هراس روزافزون حکومت شده و خواب از چشمانشان ربوده است.

تشدید فزاینده چرخه سرکوب و توحش جانیان حکومت، امروز جامعه را در شرایط عصیان و انقلاب قرار داده است و ضرورت

اتحاد عمل و همبستگی عملی برای پایان دادن به این شرایط جهنمی را برجسته ساخته است.

مهسا فرزند ماست، عضوی از خانواده ماست و مهسا ها بسیارند.

بنابراین نباید اجازه داد چنین فجایع و جنایاتی تکرار شود.

عاملین و آمرین آن باید محاکمه و دولت باید جوابگو شود.

گشتهای ارشاد این نیروی سرکوب باید فورا جمع شود.

حجاب اجباری لغو شود.

همه زنانی که به جرم تن ندادن به این اجبار در زندان هستند باید فورا آزاد شوند.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت ضمن ابراز همدردی با خانواده " مهسا " همه همکاران نفتی و همه کارگران مراکز کاری را برای این مهم به همبستگی بیشتر فرا می خواند.

در برابر این گونه جنایات نمی توان سکوت کرد.

باید در مقابل این شرایط ایستاد و فریاد اعتراض سرداد.

اعلامیە کانون مدافعان حقوق کارگر

قتل مهسا امیني جنبش اجتماعی ایران را از خشم به سازماندهی تبدیل کرد

داستان قتل ژینا (مهسا) امیني تجسم جامعه ای است که هر روز زنان اش با سرکوب بیدار می شود و با سرکوب و نگرانی نمی گذارند جامعه این ظلم را بخواب ببرد.

از بدو قدرت گیری جریانات مذهبی در ایران اولین دشمن بنیادگرای  حقوق زنان وحتی  پوشش آنها اعلام شد. بسیاری از افراطیون در سرکوب زنان هر گونه فساوتی را حق خود می دانستند چون زنان بخشی از دارایی آنها حساب می شوند. افراطیون از هر اذیت و آزاری کوتاهی نمی کردند حتی زدن پونز بر روی پیشانی زنان. زیرا کنترل کردن زنان یعنی داشتن امکان برای سرکوب هر حرکت دیگری در جامعه و کنترل جامعه زیر پوشش حق مذهبی و تئوریسین هایشان هم آن را بعنوان‌ نسبیت فرهنگی می فروختند.

با شروع گرفتن قدرت در کمیته های محلی - سرکوب قانونی شد، از خانه و محله ها شروع شد و به محیط های کار رسید و “ در ۱۰ تیر ۵۹ حجت الاسلام ری شهری رئیس وقت دادگاه انقلاب در بخشنامه ای نوشت از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویس های رفت و آمد جلوگیری به عمل آید.” ، آن سیاست سرکوب زنان هیولایی ساخته است که بدترین مکان های سرکوب را در اختیار دارد، از سال ۱۳۸۴ مسئولیت وضعیت پوشش زنان به نیروی انتظامی واگذار شده و هر سال بودجه هنگفتی خرج این دم و دستگاه مروج خشونت علیه زنان و جامعه می شود، نگاهی سطحی به عملکرد و سرنوشت کارگزاران این دستگاه(سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم ، سرتیپ پاسدار احمدرضا ، و سردار  رضا زارعی) که هرکدام در غارت مال و زندگی مردم پرونده دارند مشخص می کند که تا چه حد گشت ارشاد در جامعه نقش نه تنها سرکوب و ارعاب است بلکه امین و دلسوز جامعه نیستند و دشمنی برای امنیت و آسایش مردم هستند.

عکس العمل زنان در طول این تاریخ چه بوده است، بسیاری از خاطرات سیاسی زنان نشان می دهد که از سال ۵۸ فعالین زنان دستگیر شده اند و ۱۸۷ دختر زیر هیجده سال در سال‌های شصت به حکم دادگاه شرع اعدام شدند که یک نمونه آن “جنين هشت ماهه طاهره آقاخان مقدم در شكم مادرش تير باران شده است.” اینان به خیال خودشان  با ایجاد فضای رعب و وحشت چون دهه ۶۰ خواهند توانست بار دیگر مردم به سکوت و خاموشی وادار کنند در حالی که عملکرد امروزشان نه تنها گذشته خونبار شان را بدست فراموشی نمی سپارد بلکه نفرت و خشم مردم را افزون کرده و ستمگران در این آتش خشم مردم خواهند سوخت.

قتل مهسا اميني در برهه ای از تاریخ اجتماعی اتفاق افتاده است که دیگر جامعه به دو قطب تقسیم شده است. در زمانی که مردم با هر جرقه ای آتش خشم شان شعله ور خواهد شد و حکومت بخوبی از این موقعیت بشدت بحرانی که در آن گرفتار شده است با خبر است و به همین دلیل تلاش می کند با حکومت نظامی و گسیل نیروهای سرکوبش جامعه را در رعب و وحشت نگه دارد اما این حاکمان هرگز به عاقبت سیاستهای ضد انسانی شان فکر نمی کنند.

زنان بدون شک یکی از اصلی ترین نیروهای مبارزه با ظلم و ستم و دگرگونی جامعه ایران هستند و به همین دلیل همه نیروهای سیاسی و امنیتی حکومت خواهان ماندگاری این وضعیت می باشند و در یک موضوع متفق القول هستند که پذیرفتن حق زنان یعنی تغییر بنیادی در جامعه ایران بهمین دلیل هم دیگر نه تئوری های نواندیشان دینی جوابگوی این جنایت است و نه کسی حاضر به پذیرش دستگاه ارعاب (ارشاد) عمومی است. جامعه در مقابل این سرکوب سازمان یافته عمل سازمان یافته نشان می دهد. دیگر نمی توانند که حق زنان را زیر پوشش مبارزه با استکبار بیش از این نادیده بگیرند. دیگر نمی توانند حجاب را با چماق به زنان تحمیل کنند. اعتراضات سازمان یافته در تمامی جامعه نشان می دهد که برگی زرینی در حال رقم خوردن است و حتما این اعتراضات با مبارزات زحمتکشان   برای آزادی زنان گره می خورد و همه در این مسیر در کنار هم هستند. برداشتن حجاب زنان با کنار گذاشتن حجاب دروغین قدرتمدارانی گره خورده است که زیر پوشش دینی می خواهند جامعه را با ابزار مذهبی جدید سرمایه داری معاصر مذهبی ادامه دهند.

کانون مدافعان حقوق کارگر

۲۶ شهریور ۱۴۰۱

بیانیە اتحادیە آزاد کارگران

اتحادیه آزاد کارگران ایران

مهسا امینی دختر ۲۲ ساله‌ی اهل سقز که پس از بازداشت توسط مأموران گشت ارشاد به کما رفته بود، عصر جمعه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد.

مهسا به همراه خانواده‌اش به تهران سفر‌ کرده بود که با چنین سرنوشتی دردناکی روبرو شد. او غروب سه‌شنبه ۲۲ شهریور به همراه برادرش در ایستگاه متروی حقانی بود که بازداشت شد و تنها پس از دو ساعت پیکر نیمه‌ جانش را با آمبولانس به بیمارستان کسری منتقل کردند و در نهایت پس از ۳ روز جان باخت.

نیروی انتظامی در پی انتشار خبر این قتل و واکنش‌های گسترده‌ی مردمی به آن، درصدد لاپوشانی واقعه برآمد و طی اطلاعیه‌هایی اعلام کرد که هیچگونه بدرفتاری با مهسا صورت نگرفته است و او به طور ناگهانی دچار عارضه‌ی قلبی شده است. این تشبثات و ریاکاری‌ها نمی‌تواند مردم را فریب دهد چرا که، این نه اولین بار است که چنین جنایتی توسط ارگانهای سرکوب حکومت رخ میدهد و نه مردم به برخوردهای سرکوبگرانه‌ی اینان ناآشنا هستند.

خبر مرگ مهسا در عصر روز جمعه موجب خشم عمومی مردم در سراسر کشور شد و همزمان با واکنش‌های گسترده در فضای مجازی، دسته‌هایی از مردم معترض به سمت بیمارستان کسری راهی شدند، اما حکومت زن‌ستیز و ضد آزادی، پیشاپیش برای مقابله با هر تجمعی نیروهایش را به مسیرهای منتهی به بیمارستان کسری گسیل کرده بود.

این چرخه‌ی سرکوبِ حکومت که چهل و چهار سال است سایه‌ی سیاهش بر سر جامعه افکنده شده است، بی‌شک بیشتر از هر کسی خشم و خونخواری‌اش را علیه زنان به نمایش گذاشته است.

حاکمیتی جبری و تحمیلی به مردم ایران که تنها راه بقای خود را در غارت و چپاول تمامی ثروت‌های جامعه از یکسو و از سوی دیگر شدت بخشیدن به استثمار و انقیاد آحاد جامعه می‌دید، لاجرم گسترشِ اختناق و سرکوب و خفه کردنِ مردم را رکن جدائی‌ناپذیر از اِعمال قدرتش قرار داد.

برای همین، زن‌کُشی و انسان‌کُشی در ایران نه یک اشتباه و قصور و یا صرفاً بخاطر وجود “گشت ارشاد”، (که با مطالبه‌ی صرفِ برچیدن آن این روند خاتمه یابد)، بلکه جزو ارکان اصلی بقای حاکمیت است.

از این روست که جهنمی که بیش از چهار دهه به جامعه ایران تحمیل شده است، با هر درجه پیشرویِ اعتراضات مردم، از سوی حکومت داغ‌تر خواهد شد و لاجرم بخش‌های مختلف جامعه را به این نقطه خواهد رساند که باید به سوی مصاف نهایی برای تعیین تکلیف این وضعیت فاجعه‌آمیز گام بردارد.

ما بعنوان طبقه‌ی کارگر ایران، همواره بستر اصلی تعرضِ استثمارگرانه و انقیادطلبانه حکومتگران و شُرکایش بوده‌ایم و هر درجه آزادی‌ستیزی نهادهای سرکوب مستقیماً علیه ما کارگران و مزدبگیران نیز عمل کرده و خواهد کرد.

از این رو و همانطور که بارها تاکید کرده‌ایم، اعلام می‌کنیم که ما کارگران ایران در صف اول مبارزه برای آزادیخواهی در کنار زنان به ستوه آمده از این منجلاب ضدبشری هستیم و خواهیم بود.

همکاران و همسرنوشتان در سراسر کشور!

کارگران مراکز بزرگ و تولیدی و صنعتی، کارگران صنایع نفت و پتروشیمی، کارگران صنایع فولاد، کارگران ایران‌خودرو و تمامی مزدبگیران سراسر کشور!

پایان دادن به این وضعیت جهنمی که برای ما ساخته‌اند و هر روز عزیزانمان را به کام مرگ و نابودی می‌کشاند در دستان توانمند شماست. نگاه جامعه و مردم به دستان شماست که با خواباندن چرخ‌های تولید به جهنم موجود پایان دهید.

گذر از وضعیت فاجعه‌آمیز موجود در  قدم اول در گرو اتحاد کارگران و مزدبگیران با دیگر جنبش‌ها و هر صدای آزادیخواهانه‌ای در جامعه است و دوم، گام نهادن به مصافی نهایی برای دست بردن به ریشه و خلاصی از جهنم موجود  است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۶ شهریور ۱۴۰۱

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید