جان سخت است
این هیولایِ چندسر
تنش از زرهِ آهنین است
دندانهایش قفل زده
بر شب
تنوره می کشد،
صبحگاهان آفتاب را می بلعد
تمام تنم زخمین است
از این هیولایِ چندسر
هنگام خواندنِ نغمه هایم
حنجره ام فریاد خشم است
دیریست فراموش کردم
چندمین بار است
خونم زمین سوخته را
آبیاری میکنم
دیروز،
زخمی دگر بر قلبم نشست
و از شمارش زخمهایم
باز می مانم،
انگار تمام نمیشوم
دیروز، تکه ای از من را
بی صدا و گُمنام
در گورستان (ویسنا)-۱
خاکم کردند
ستاره ها
شبها
بر چشمانم می نشینند،
و زخمهایم را
زیر نور مهتاب
با حریری آغشته به عطر گل سرخ
مداوا میکنند
اما من همچنان بیشمارم
وز خواندنِ نغمه هایم
دست بر نمی دارم،
۱- ماموران حکومت پس از قتل فجیع نیکا شاکرمی، جسدش را در گورستان روستایی به نام- ویسنا- به خاک سپردند، در صورتی که قرار بود توسط خانواده اش در گورستان صالحان خرم آباد به خاک بسپارند.
رحمان- ا ۱۴ مهر ۱۴۰
افزودن دیدگاه جدید