سرکوبی که جمهوری اسلامی از نخستین روزهای جنبش "زن، زندگی، آزادی" در کردستان پیشه کرده بوده است، در هفتۀ جاری و خاصه از روز یکشنبه این هفته ابعاد هول انگیزی یافته و به واقع به یک سرکوب تمام عیار تبدیل شده است. اخبار و تصاویر واصله از کردستان – خاصه از شهرهای پیرانشهر، جوانرود و مهاباد – حاکی اند از مقابلۀ آشکارا دشمنانه و با سلاح سنگین نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی علیه مردم بی سلاح این شهرها؛ علیه مردمی که ابداً محدود به جوانان نیستند.
این دیگر واقعیت محرزی است که جمهوری اسلامی تاکتیک خود را برای مقابله با جنبش جاری، بر سرکوب مناطق ملی، خاصه کردستان و بلوچستان، و نیز شهرهای کوچک، نهاده است و قدری "مدارا" با برآمدها در شهرهای بزرگ و کلانشهرهای کشور. اما این واقعیت، توضیح تمام سبعیت جمهوری اسلامی در مواجهۀ خونبار با مقاومت مردم کردستان نیست. واقعیت مکمل یا حتی شاید مقدم، همانا دشمنی کین ورزانۀ جمهوری اسلامی با کرد و کردستان از بدو تأسیس این "جمهوری" است. کردستان چه در تاریخ جمهوری اسلامی و چه در امروزش، همواره بر حقانیت ادعائی آن خط بطلان کشیده است. به چشم جمهوری اسلامی، جنبش کنونی نیز آتشی است افروخته به تقصیر کردستان.
"کردستان، چشم و چراغ ایران"! این شعار بدیعی است، که از نخستین روزهای جنبش "زن، زندگی، آزادی" در سراسر میهن مان طنین انداخت، و ابطال تقلای مداومی شد که جمهوری اسلامی برای شکاف انداختن بین کردستان و باقی ایران به خرج می داده است. این شعار اعتبار جاودانه خواهد یافت هرگاه در این روزها باز طنینی سراسری یابد و جمهوری اسلامی بالعینه ببیند که کردستان تنها نیست.
کردستان، چشم و چراغ ایران!
کردستان، چشم و چراغ ایران!
افزودن دیدگاه جدید