«ما خواهان بازديد هيئت بين المللی تعیین شده از طرف شورای حقوق بشر سازمان ملل از ایران برای بررسی وضعیت زندانهای کشور و دیدار اين هيئت با زندانيان سياسی و خانوادههای قربانيان فاجعه اخير هستيم.»
در آذر ماه سال ۱۳۶۷، پس از حدود ۵ ماه بیخبری و دلهره و نگرانی جانفرسا در پشت درهای بسته ی زندانها، برای دانستن این که پس از ممنوع الملاقات کردن عزیزان مان در داخل زندانها چه میگذرد، سرانجام [زندانبانان] رژیم اسلامی با تلفن زدن به خانه ها یا به صورت حضوری در جلوی زندانها به خانواده های زندانیان اطلاع دادند فرزندانشان را اعدام کرده اند. به عده ای ساکی تحویل دادند و خانوادهها را تهدید کردند که حق برگزاری مراسم و سوگواری ندارند. نه تنها به خانواده ها پیکرعزیزانشان را تحویل ندادند، بلکه محل دفن آنان را نیز نشان ندادند و توضیح ندادند که چرا و چگونه زندانیانی که حکم زندان داشتند، سالها از حکم خود را هم پشت درهای بسته گذرانده بودند، به یکباره اعدام شدند.
مادران و خانواده های خاوران با برگزاری مراسم در خانهها، رفتن به خاوران، و با گردآوری اسامی اعدام شدگان، تلاش رژیم برای انکار و لاپوشانی این جنایت را نقش بر آب کردند. در دی ماه سال ۶۷ خانوادهها نامه یی به حبیبی وزیر دادگستری نوشتند و کپی آن را به دفتر سازمان ملل در ایران، دفتر سازمان ملل در آمریکا و دیگر سازمانهای حقوق بشری و مقامات رژیم هم فرستادند. این نامه به اجمال توضیح میدهد هزاران زندانی سیاسی که قبلا محاکمه شده، دوران محکومیتشان را طی میکردند و عده ای حتی حکمشان هم تمام شده بوده، به صورت ناگهانی و بدون هیچ توضیحی اعدام شدهاند. سپس به ادعای بیاساس تبانی زندانیان با عملیات نظامی در مرزها پاسخ و توضیح داده که شرایط سخت و پلیسیحاکم بر زندانها و ملاقاتهای پشت شیشه یی چند دقیقه یی به وسیله تلفنهاییکه کنترل میشدند، امکان چنین همکاری یی را نمیداده است. سپس خانوادهها سؤال کرده اند که "اگر این جنایت قانونی بوده چرا آن را پنهان میکنید؟ چرا اجازه بازرسی یک هيئت بیطرف از زندانها و رسیدگی به چند و چون این کشتار را نمیدهید؟ کدام محکمه، به چه اتهامی، در چه تاریخی، حکم اعدام عزیزان ما را صادر کرده است؟ کدام قانون اجازه داده است که حکم اعدام دسته جمعی صادر کنند؟" در پایان خانوادهها خواستههای خود را مبنی بر اعلام علنی اسامی همه کشته شدگان، تاریخ محاکمه دوباره و دلیل و چند و چون آن، محل دفن، و دادن وصیت نامهها مطرح کرده، مینویسند: "به دليل اين كه اين اقدام ناقص صريح اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی و اعلاميه جهانی حقوق بشر است، ما عليه مسئولان اين فاجعه دردناک اعلام جرم می کنیم و خواهان آن هستيم كه اينان بازداشت و در يک محکمه علنی محاکمه گردند. ما خواهان موافقت جمهوری اسلامی، با بازديد يک هيئت بين المللی برای بررسی وضعیت زندانهای کشور و اجازه دیدار اين هيئت با زندانيان سياسی و خانوادههای قربانيان فاجعه اخير هستيم." این نامه همه ارکان نظام را زیر سؤال برده و خواستههای حقوقی و انسانیخود را مطرح کرده وسندی تاریخیو پرچمی است که همه خانوادههای جانباختگان - جدای از تعلقات سیاسی، مذهبی، یا اجتماعیشان - توانستند در زیر آن جمع شده و متحدانه در مقابل رژیم جمهوری اسلامی بایستند. این نامه هنوز هم خواست ما است و برای رسیدن به آن تلاش میکنیم؛ چرا که دادخواهی حق ما است و کشف حقیقت سبب میشود ریشههای این جنایت شناسایی شده و گامی پایه ای و ضروری به سمت عدالت خواهی است. دادخواهی همچنین کمک می کند ترتیبی داده شود که در آینده چنین جنایتهاییبر نسلی دیگر روا داشته نشود. ما باید به انکار حقایق تاریخی، انکار حقوق بشر، و انکار ظلمی که به جانباختگان و خانوادههای آنان رفته پایان داده و به دنبال کشف حقیقت، و ترمیم روانی قربانیان باشیم.
ما دادخواهان خاوران،شادمانی عمیق خود را از قطعنامه [شورای حقوق بشر] سازمان ملل و دستور تشکیل یک کمیته حقیقت یاب مستقل اعلام می کنیم و ازتمام افراد و سازمانهای حقوق بشری که با تلاشها، ارائه مدارک، بحث و گفتگو با نمایندگان کشورهای مختلف و ارائه بیانیه در شورای حقوق بشر سازمان ملل به تصویب این قطعنامه کمک کردند، قدردانی می کنیم. امید که این جلسه تاریخی و قطعنامۀ سازمان ملل، درس عبرتی برای جنایتکاران و مستبدان حاکم بر ایران و سراسر جهان شود و بدانند که هیچ جنایتی بدون پاسخگویی و مجازات نخواهد ماند.
به امید رهایی میهنمان از چنگ اهریمنان، به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و به امید این که به زودی در ایران آزاد آمران و عاملان جنایتهای ۴۴ ساله جمهوری اسلامی ایران را در دادگاه هایی عادلانه و علنی محاکمه و مجازات کنیم تا بتوانیم جلوی سرکوب، تکرار خشونت و جنایت در ایران را بگیریم.
شادباش قطعنامۀ شورای حقوق بشر سازمان ملل
افزودن دیدگاه جدید