رفتن به محتوای اصلی

آیا "تضمین اشتغال" اشتغال را تضمین می کند؟بخش بیست و پنجم

آیا "تضمین اشتغال" اشتغال را تضمین می کند؟بخش بیست و پنجم
تحلیل انتقادی برنامه های دولت به عنوان "کارفرمای ملجأ نهائی"

4. تضمین اشتغال در عمل: واقعیتهای سیاسی و اداری
ملاحظات سیاسی

در یک جامعه دموکراتیک، تداوم برنامه های رفاه اجتماعی مشروط به حمایت گروه های خاص ذینفع و نیز عموم مردم است. بنابراین باید پیامدهای سیاسی بالقوۀ این قبیل برنامه ها را در نظر گرفت. در بخشهای قبلی این نوشته برخی موضوعات ناظر بر پیامدهای سیاسی ذکر شده اند: تأثیر منقی این دست برنامه ها روی دستمزد کارگران شاغل در بخشهائی مثل بهداشت، ایمنی کار به طور کلی و کارگران "تضمین اشتغال"، پرداخت دستمزد برای انجام کارهای "دلبخواهی"، و تضعیف کار سازمانیافته در بخش دولتی. گروه های ذینفعی که در اثر این عوامل بالقوه در برابر"تضمین اشتغال" مقاومت خواهند کرد، عبارتند از: صاحبان مشاغل خاص (مانند مراقبت از کودکان، مراقبت از سالمندان، کارکنان خدمات رفاهی عمومی و غیره)، گروه هائی از جماعات محلی که نگران امنیت عمومی اند، کسانی که با ترم عمومی "مالیات دهندگان" نامیده می شوند (و از نظر سیاسی توسط گروه های ایدئولوژیک مختلف مانند احزاب سیاسی، گروه های عمل و اتحادیه های بخش عمومی نمایندگی می شوند). مخالفت احتمالی این گروه ها با (یا حداقل تردیدهای جدی در مورد) یک برنامۀ "تضمین اشتغال" به این یا آن شکل موجب فعال شدن ناسازگاریهائی می شود که زیر نام چهارضلعی غیرممکن توضیح داده شدند. هرچه مدیران بیشتر تلاش کنند، تا ضمن حفظ مشاغل تحت پوشش "تضمین اشتغال" به عنوان مشاغل نیازمند مهارت کم و تولیدوری کم، به نگرانیهای اتحادیه ها و کارگران در مشاغل مشابه پاسخ دهند، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها این برنامه را بیحاصل ارزیابی کنند. در این بخش به اختصار سایر پیامدهای سیاسی "تضمین اشتغال" بررسی خواهند شد.

انگ زدن به کارگران "تضمین اشتغال": حامیان"تضمین اشتغال" اغلب "تعیین می کنند" که جامعه، دنیای کسب و کار، و دیگر کارگران چگونه نگاهی به "تضمین اشتغال" باید داشته باشند. آنها معتقدند که کارگران "تضمین اشتغال" در معرض انگ زدنهای کمتری نسبت به بیکاران قرار دارند، زیرا دستمزدشان به ازای کار است و جنبۀ تأمینی ندارد. بنابراین ترجیح جامعه به اشتغال را به عنوان وسیله ای برای کسب درآمد برآورده می کند. در نگاه نخست این استدلال پذیرفتنی است، اما ساختار اجتماعی و سیاسی "انگ زنی" را نادیده می گیرد. باور نسبتاً رایج دایر بر این که بیکاران تنبل اند و به خرج جامعه زندگی می کنند، در تناقض کامل با شواهدی است مبنی بر این که"نیواستارت" (Newstart: برنامۀ مساعدۀ اجتماعی استرالیا، برای بیکاران 22 ساله و بیشتر که به سن بازنشستگی نرسیده اند) یک مساعدۀ ناچیز است که ابداً به عنوان یک استاندارد پایه زندگی کافی نیست. چنان که ویندشاتل (Windschuttle) نشان می‌دهد، رسانه‌ها نقش فعالی در انگ زدن به بیکاران به عنوان «تن آسایان» ایفا می کنند؛ هم برای بازارگرمی و هم به عنوان بخشی از تلاش سیاسی برای تضعیف حمایت از برنامه های بازتوزیع ثروت. از آنجا که پیشداوری نسبت به بیکاران مبتنی بر واقعیات نیست، نباید انتظار داشته باشیم که واقعیتها آن را تغییر دهند. 

همچنان که ایدۀ "تضمین اشتغال" تأکید دارد، اگر بیکاری از میان برداشته شود، طبعاً تلقی فرهنگی از "کار" در برابر "تأمین" نیز تغییر خواهد کرد. در این صورت محتملاً ممکن است، کارگران "تضمین اشتغال" به عنوان کسانی دیده شوند که در "کار به معنای واقع" شرکت نمی کنند، و تنبل و پرتوقع اند؛ کما این که کارگران برنامه‌های "نیو دیل" نیز غالباً چنین قضاوت شدند. شغلی که بتوان آن را بلافاصله به دست آورد، بدون آن که "نیازی به داشتن مهارت و تقویت آن باشد، و بدون آن که برایش زحمتی به خودت بدهی"، می تواند پاداش به کسانی تلقی شود که برای "گام گذاشتن" در بازار کار معمولی هیچ کوششی نکرده اند. حتی کم نیستند مشاغلی در بخش دولتی، که گرچه دائمی و مهم اند، اما غالبأ به عنوان "باری به هرجهت" مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند. به ویژه مشاغل "تضمین اشتغال" می توانند در معرض این دست قضاوتها قرار گیرند هرگاه – و چنان که پیشتر نشان داده شده است، زیرا - عمدتاً مشاغلی ساده، ناضرور و "بیفایده" باشند و هستند. جای تعجب نخواهد بود اگر گروه‌های سیاسی، اجتماعی و رسانه ای مخالف با "تضمین اشتغال" آن را با موفقیت به عنوان ننوئی برای بیکاران و عاملی برای افزایش "دقت نظر" کارگران اهل "ادای شغلی" معرفی کنند.

بهره برداری از کاستیها و اشتباهات "تضمین اشتغال" برای اهداف سیاسی: کارزار رسانه ای و سیاسی سازمانیافته علیه برنامه دولت کارگر استرالیا برای عایقکاری خانه ها، که در سال های 2007-2013 پیش برده شد، نشان می دهد که می توان به خوبی از اندکی اشتباه برای تخطئۀ یک برنامۀ بزرگ دولتی استفاده کرد. طبعاً در یک برنامۀ بزرگ و چندوجهی مانند "تضمین اشتغال" حوادثی رخ خواهند داد: یک کارگر یا شهروندی از عموم مردم به سختی مجروح یا کشته می شود، برخی از کارهای "تضمین اشتغال" به نحوی غیراستاندارد انجام می شوند، یک کارگر با سابقۀ کیفری در مجاورت افراد آسیب پذیری مانند کودکان به کار گمارده می شد، و از این دست. حتی در برنامه های بسیار کوچکتری چون کارهای داوطلبانه، جوادثی منجر به جراحت و مرگ شده اند. هر یک از این حوادث ارزش "خبری" و اعتراض خواهد داشت، زیرا "تضمین اشتغال" یک برنامه بدیع و ناگزیر موضوع مناقشۀ سیاسی خواهد بود.

* در متن حاضر اصطلاح تضمین اشتغال در معنای عام آن منظور است، و "تضمین اشتغال" (در داخل گیومه) در معنای خاص آن، که در بخش 1 این مقاله چنین تعریف شده است:

  1. "تضمین اشتغال" ظرفیت بینهایت منعطفی را برای نیروی کار فراهم می آورد: یک امکان همگانی برای همه، بدون هیچ آزمونی، یا با این و آن محدودیت زمانی یا محدودیت عددی.
  2. دستمزد این برنامه برای کارگران، حداقل دستمزد است. از این قرار این برنامه کارگران تحتانی در بازار کار را استخدام می کند. بنابراین با دیگر کارگران در بازار کار به رقابت برنمی خیزد و فقط کارگرانی را استخدام می کند که در غیر این صورت بیکار خواهند ماند. دستمزدها به نحو "برونزا" تثبیت شده اند، به این معنا که توسط دولت تعیین می شوند و بنابراین افزایش دستمزد به منظور حفظ کارگران رخ نمی دهد.
  3. "تضمین اشتغال" نوعی اشتغال کامل "سست" است، به این معنا که کارگران آزادند، زمانی که چشم انداز شغلی بهتری وجود دارد، "به میل خود" از آن بیرون روند و به بازار کار معمولی بپیوندند. بنابراین نیروی کار تحت پوشش این برنامه نسبت به شرایط اقتصاد به طور معکوس تغییر می کند. برنامۀ "تضمین اشتغال" به طور خودکار تنظیم می شود تا نیروی کار لازم مشاغل معین را فراهم کند؛ بنابراین موجب تقاضای اضافی برای نیروی کار نمی شود.
  4. کارگران برنامه، کارهای اجتماعی مفیدی را انجام می دهند، اما نه کارهای مرسومی را که مداوماً توسط "خط اصلی" در بخش عمومی انجام می شوند. طرفداران "تضمین اشتغال" طیف تقریباً نامحدودی از فعالیت‌ها را پیشنهاد می کنند که می تواند به کارگران برنامه سپرده شود. از آن جمله اند: مراقبت از کودکان و سالمندان، طرحهای محیط زیستی، فعالیت‌های جمعی و خدمات اجتماعی از طریق بخش غیرانتفاعی. شرط انجام یک پروژه در چارچوب "تضمین اشتغال" این است که پروژه به نحوی دارای یک منفعت اجتماعی باشد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید