رفتن به محتوای اصلی

آیا "تضمین اشتغال" اشتغال را تضمین می کند؟ بخش بیست و هشتم

آیا "تضمین اشتغال" اشتغال را تضمین می کند؟ بخش بیست و هشتم
تحلیل انتقادی برنامه های دولت به عنوان "کارفرمای ملجأ نهائی"

نتیجه: تأمین حق کار

آنچه گفته شد به این معنا نیست که "تضمین اشتغال"، البته در فرمولاسیونی متواضعانه تر، فاقد الگویی برای تأمین موفقیت آمیز و عملی حق کار نیست. یک مدل تحقق چذیر مستلزم حذف دو ویژگی "تضمین اشتغال" است؛ دو ویژگی ای که به ویژه مشکل ساز اند: الف) ایجاد تمایز بین مشاغل تحت پوشش "تضمین اشتغال و دیگر مشاغل اصلی در بخش عمومی و ب) این الزام که مشاغل تحت پوشش "تضمین اشتغال" مشاغلی موقتی اند. یک برنامۀ قابل اجرا برای تضمین اشتغال باید مشاغلی شبیه به مشاغل مرسوم در بخش عمومی را فراهم کند، یعنی مشاغلی برای رفع یک نیاز معین و برای مدت زمانی معین، ولو همیشگی. کوئیگین (Quiggin) "یک برنامۀ سیاستگزاری برای اشتغال کامل" را پیشنهاد کرده است که هدف آن شامل "تضمین اشتغال" برای بیکاران طولانی مدت از طریق اشتغال مستقیم آنان [در بخش خصوصی] و یارانه دستمزد به کارفرمایان است. پیشنهاد او این است که این مشاغل "عمومی - یارانه ای" برای یک سال دوام داشته و با طرحهای آموزشی برای بیکاران همراه باشند. استدلال او این است که چنین طرحی اشتغال را به عنوان یک حق عمومی برای شهروندان [استرالیائی] تثبیت می کند و در عین حال نوعی "تعهد متقابل" واقعی را بین کارگران بیکار و دولت به بر می آورد. کوئیگین پیشنهاد خود را کمابیش در بافتاری مشابه آنچه میتچل در نظر دارد، طرح کرده است؛ یعنی در دوره ای، پس از رکود اولیه دهه 1990، که نرخ بیکاری در استرالیا بالا بود. بنابراین پیشنهاد او پاسخی کمتر رادیکال به بیکاری اما تحقق پذیرتر به شرایط پیشگفته است.

چنین برنامه ای طبعاً گروهی محدودتر و "دشوارتر" از بیکاران را استخدام می‌کند، زیرا بیکاران طولانی مدت نسبت به بیکاران کوتاه مدت نرخ اشتغال مجدد بسیار پایینتری دارند. این برنامه همچنین "گروه هدف"اش را برای یک مدت معین و قابل برنامه ریزی به استخدام درمی آورد. این کیفیت امکان برنامه ریزی پروژه ها را بر اساس دسترسی به اطلاعات لازم در مورد تعداد و توانائیهای کارگران در دسترس فراهم می آورد، کیفیت کار انجام شده را بهبود می بخشد و، از آنجا که از کارگران انتظار می رود آموزشها و مهارتهای دریافتی را فوراً به کار گیرند، ارزش سرمایه گذاری در برنامه های آموزشی و مهارتی را افزایش می دهد.

قانون فراگیر استخدام و آموزش (CETA) که بین سال‌های 1973 و 1983 در ایالات متحده به اجرا درآمد، کمابیش دارای همین مضمون بود و تا یک سال آموزش و اشتغال مستقیم در بخش دولتی را برای بیکاران طولانی مدت فراهم می کرد. داده‌های مربوط به شرکت کنندگان در این برنامه نشان می دهند که CETA به نحو دقیقی هدف گزاری شده بود و دستاوردهای مثبت قابل توجهی را برای ذینفعان آن، چه در کوتاه مدت و چه در میان مدت به بار آورد. قابل ذکر است که داده های مربوط به برنامه های بازار کار فعال سوئیس، که ترکیبی از اشتغال عمومی مستقیم و مشاغل یارانه ای موقت اند، نشان می دهند که از این دو منبع اشتغال، یارانه های شغلی در افزایش نرخ اشتغال مجدد مؤثرتر اند.

یک برنامۀ "تأمین حق کار"، که بر این پایه طراحی شده باشد، می تواند به بسیاری از جنبه های مثبت "تضمین اشتغال" تحقق بخشد، از جمله:

  1.  صدیق این واقعیت است که بیکاری یک مشکل اجتماعی است و نه فردی؛
  2. با بیکاری مستقیماً از طریق ایجاد شغل مبارزه می کند؛
  3. تأثیر محسوسی بر چرخۀ رونق – رکود – بحران در پیشگیری از آن خواهد داشت.

چنین برنامه ای واجد نقاط ضعف "تضمین اشتغال" نخواهد بود، زیرا سعی نمی کند تمام معیارهای "چهارضلعی غیرممکن" را برآورده کند. مهمترین تفاوت بین این برنامه و "تضمین اشتغال" عدم وجود سیاست استخدام "همه" است. بلکه واجدان شرایط محدود به بیکاران طولانی مدت اند. اثر جنبی این کیفیت این است که کارگران مشغول به مشاغل مرسوم را نیز از ترک شغل در بازار کار معمولی و روی آوردن به کار "آسانتر" تحت پوشش "تضمین اشتغال"مانع می شود. یک سیستم سخاوتمندانه برای بیمه بیکاری، همراه با تأمین حق اشتغال، مطابق با رئوسی که فوقاً تشریح شدند، دوره‌های کوتاه بیکاری را قابل تحملتر می‌کند و در عین حال تضمینی است برای آن که هیچ‌کس در درازمدت بیکار نماند.

* در متن حاضر اصطلاح تضمین اشتغال در معنای عام آن منظور است، و "تضمین اشتغال" (در داخل گیومه) در معنای خاص آن، که در بخش 1 این مقاله چنین تعریف شده است:

  1. "تضمین اشتغال" ظرفیت بینهایت منعطفی را برای نیروی کار فراهم می آورد: یک امکان همگانی برای همه، بدون هیچ آزمونی، یا با این و آن محدودیت زمانی یا محدودیت عددی.
  2. دستمزد این برنامه برای کارگران، حداقل دستمزد است. از این قرار این برنامه کارگران تحتانی در بازار کار را استخدام می کند. بنابراین با دیگر کارگران در بازار کار به رقابت برنمی خیزد و فقط کارگرانی را استخدام می کند که در غیر این صورت بیکار خواهند ماند. دستمزدها به نحو "برونزا" تثبیت شده اند، به این معنا که توسط دولت تعیین می شوند و بنابراین افزایش دستمزد به منظور حفظ کارگران رخ نمی دهد.
  3. "تضمین اشتغال" نوعی اشتغال کامل "سست" است، به این معنا که کارگران آزادند، زمانی که چشم انداز شغلی بهتری وجود دارد، "به میل خود" از آن بیرون روند و به بازار کار معمولی بپیوندند. بنابراین نیروی کار تحت پوشش این برنامه نسبت به شرایط اقتصاد به طور معکوس تغییر می کند. برنامۀ "تضمین اشتغال" به طور خودکار تنظیم می شود تا نیروی کار لازم مشاغل معین را فراهم کند؛ بنابراین موجب تقاضای اضافی برای نیروی کار نمی شود.
  4. کارگران برنامه، کارهای اجتماعی مفیدی را انجام می دهند، اما نه کارهای مرسومی را که مداوماً توسط "خط اصلی" در بخش عمومی انجام می شوند. طرفداران "تضمین اشتغال" طیف تقریباً نامحدودی از فعالیت‌ها را پیشنهاد می کنند که می تواند به کارگران برنامه سپرده شود. از آن جمله اند: مراقبت از کودکان و سالمندان، طرحهای محیط زیستی، فعالیت‌های جمعی و خدمات اجتماعی از طریق بخش غیرانتفاعی. شرط انجام یک پروژه در چارچوب "تضمین اشتغال" این است که پروژه به نحوی دارای یک منفعت اجتماعی باشد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید