به مناسبت سالگرد دوی ریبندان و تاسیس جمهوری کردستان در سال ۱۳۲۴ بهپیش مصاحبهای با آقای هاشم احمدزاده از صاحب نظران در این زمینه انجام دادهاست، که متن مصاحبه در زیر آمده است. با تشکر از ایشان برای پاسخ به سوالات ما و طرح ارزیابی و نقطه نظرات خود در این رابطه.
با درود به شما آقای هاشم احمدزاده !
در آستانه ۷۷ مین سالگرد بنیانگذاری جمهوری کردستان هستیم. علاقه مند هستیم برای روشنی انداختن به بخشی از تاریخ مبارزات طولانی مردم برای رفع تبعیض های ملی و قومی در ایران و بهشکل ویژه در کردستان، پرسش های زیر را به قصد انتشار در «به پیش» سایت حزب چپ ایران(فداییان خلق) در چند محور با شما در میان بگذاریم. پیشاپیش از شما سپاسگزاریم.
پرسش: تاسیس جمهوری کردستان توسط قاضی محمد در سال ۱۳۲۴ یعنی حدود دو سال بعد از پایان جنگ جهانی اول اعلام شد. کدام بسترهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در آنزمان اعلام جمهوری را ضروری ساخته بود؟
پاسخ: وقوع جنگ جهانی دوم و آرایش نیروهای متحدین و متفقین در سطح بینالمللی و منطقەای تاثیرات قابل توجهی بر وضعیت سیاسی در ایران گذاشت. متعاقب ورود نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی و کشور انگلستان بە مناطق غربی ایران شرایط خاصی در این مناطق بوجود میآید کە بە شکلگیری نیروهای اجتماعی و سیاسی جدید سرعت میبخشد. تا آنجا کە بە اعلام جمهوری کردستان در ٢٢ ژانویەی ١٩٤٦ یعنی تقریبا شش ماە بعد از پایان جنگ بر میگردد، مجموعەای از عوامل خارجی، داخلی و منطقەای موثر بودەاند. تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بعد از جنگ جهانی اول و در نهایت بە قدرت رسیدن رضا خان شرایطی را در کردستان ایران ایجاد میکنند کە در آن قشر نوینی از روشنفکران کرد در چارچوب برآمدن اقشار میانی خردەبورژوازی شکل میگیرند کە با استفادە از شرایط منتج از جنگ جهانی دوم و خلاء قدرت برآمدە از حضور نیروهای شوروی در منطقە سازمانهای مدرنی را بنا مینهند. یکی از این تشکیلاتهای مدرن کۆمەڵەی ژیانەوەی کردستان (سازمان احیای کردستان) میباشد کە در سپتامبر سال ١٩٤٢ در مهاباد تاسیس میشود و در تابستان سال بعد شروع بە انتشار ارگان فکری خود بە نام نیشتمان (میهن) میکند. در سپتامبر سال ١٩٤٥ این سازمان جای خود را بە حزب دمکراد کردستان میدهد کە در ٢٢ ژانویە ١٩٤٦ (دوم بهمن) در شهر مهاباد تاسیس جمهوری کردستان را اعلام میکند.
پرسش: هدف از اعلام جمهوری در کردستان چه بود و چه مناسباتی با حکومت مرکزی برقرار میکرد؟
پاسخ: علیرغم برداشتهای متفاوت از اهداف اعلام جمهوری کردستان، خوانش همەجانبەی نشریات منتشرە از طرف حزب دمکرات کردستان در آن مقطع نشان میدهد کە انگیزەی اصلی بانیان و موسسان جمهوری کردستان احقاق حقوق دمکراتیک شهروندان کردستان بودەاست. اقدامات فرهنگی وسیع جمهوری در حیات یکسالەی آن نشان میدهد کە رهبران این حزب پیش از هر چیز خواستار احقاق حقوق ملی و دمکراتیک مردم کرد در چارچوب جغرافیای ایران بودەاند. وقایع آذر ماە کە در آن حکومت مرکزی بە آذربایجان و کردستان یورش میآورد و واکنش مسالمتجویانەی رهبری جمهوری مهاباد و شخص قاضی محمد از اهداف آشتیجویانە و مسالمتآمیز بانیان جمهوری کردستان حکایت میکند. متاسفانە اهداف جمهوری کردستان و نیات بانیان آن در سایە شوم جنگ و رقابت نیروهای خارجی قرار میگیرد و فرصت حل مسئلە فراهم نمیشود.
پرسش: کدام نشانه ها را میتوان سراغ گرفت که جمهوری کردستان که به جمهوری مهاباد نیز از او یاد میشود از حمایت مردم کرد در ایران برخوردار بوده است؟
پاسخ: همە اسناد موجود در آن زمان و امنیت جاری در دوران زمامداری جمهوری کردستان و روابط حسنەای کە با حکومت ملی آذربایجان در تبریز داشتەاند نشان میدهند کە مردم در قلمرو این جمهوری از ارگانهای سیاسی و حقوقی آن حمایت میکردەاند. اسناد و مدارک موجود در کنسولگریهای بریتانیا و شوروی سابق در ایران بە خوبی مهر تائید بر این ادعا میزنند. برای مثال میتوان از کتاب آرچی بالد ڕزولت، وابستەی سیاسی سفارت آمریکا در ایران نام برد کە خود از مهاباد دیدار کردە و با قاضی محمد گفتگو میکند. گزارش مثبت روزولت از اوضاع سیاسی و اجتماعی از آرامش و رضایت مردم خبر میدهد. در سالهای اخیر خاطرات زیادی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی کرد چاپ و منتشر شدەاند کە همگی حکایت از مردمیبودن جمهوری کردستان در مهاباد دارند. در این خاطرات منتشرشدە آدمی بە ندرت موردی را میبیند کە حکایت از مخالفت مردم با جمهوری داشتە باشد. ادبیات منتشر شدە از طرف ادیبان و شاعران شناختە شدەی کرد کە تا دهەها بعد از سرکوب جمهوری از طرف رژیم فعال و مورد احترام مردم کرد بودند همین امر را ثابت میکند.
پرسش: جمهوری کردستان نزدیک به ۱۱ ماه تداوم حیات داشت. کدام برنامه ها و اقدامات اقتصادی، رفاهی، آموزشی و ... را تصویب و از میان آنها کدام ها مجال اجرا یافتند؟
پاسخ: مرور خاطرات کسانی کە در سالهای استقرار جمهوری کردستان زندگی میکردەاند نشان میدهد کە علیرغم حیات کوتاە جمهوری، دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی آن فراوان بودەاند. تدریس و آموزش بە زبان کردی از مهمترین دستاوردهایی بودە است کە هنوز هم بە آن ارجاع دادە میشود. اجباری کردن آموزش و پرورش همگانی، کمک بە خانوادەهای بیبضاعت برای فرستادن فرزندانشان بە مدارس از اقدامات مهم جمهوری کردستان بودە است. آزادیهای اجتماعی و برداشتن گامهای جدی برای آزادی زنان با توجە بە بافت و ساختار سنتی جامعە از اقدامات قابل توجە جمهوری کردستان بودە است. انتشار گستردە کتاب و روزنامە بە زبان کردی و تاسیس رادیو و پخش برنامە بە زبان کردی از اقدامات ارزندەی جمهوری کردستان بودە است. در مدت تقریبا یکسالەی زمامداری جمهوری کردستان امنیت اجتماعی و آزادی بیان بسیار قابل توجە بودەاست. حسن همجواری و همزیستی مسالمتآمیز میان حکومت ملی آذربایجان و جمهوری کردستان برگ درخشانی از تاریخ آن دورە میباشد. در آن مقطع تقریبا هیچ گاە دعوا و کشمکشی میان مردم کرد و آذری/ترک در میان نبودە است. تا آنجا کە بە برنامەهای اقتصادی و کشاورزی مربوط میشود با توجە بە مدت زمان کوتاه حیات جمهوری کردستان، دستاوردها آنچنان قابل توجە نبودەاند. مثلا بر خلاف حکومت ملی آذربایجان در جغرافیای تحت حکومت جمهوری کردستان نشانی از رفرم و اصلاحات ارضی دیدە نشدە است. بە نظر میرسد مدت زمانی کوتاه زمامداری جمهوری کردستان و بافت رهبری آن امکان و فرصت برنامەریزی درازمدت اقتصادی را متاسفانە از آن سلب میکرد.
پرسش: تجربه جمهوری کردستان در این روزها که جنبش انقلابی «زن – زندگی – آزادی» همه لایه های اجتماعی از شهرهای بزرگ تا شهرها و دهکده های کوچک را متاثر نموده و بیشترین حمایت بین المللی را بخود جلب کرده است، چه درس آموزی هایی برای ما دارد؟
پاسخ: آنچە در کردستان امروز میگذرد نمیتواند تحت تاثیر دستاوردها و آرمانخواهیهای جمهوری کردستان نباشد. بە نظر میرسد کە تحولات گستردەی اجتماعی و فرهنگی طی دهەهای اخیر بر اصرار مردم کرد در مبارزە برای تحقق خواستەهایشان افزودە است. در حقیقت حضور گستردەی زنان و جوانان و خانوادەهایشان در صحنەی مبارزە در طی چند ماە اخیر ادامەی سنت مبارزاتی مردم کرد بودە است. علیرغم فشار و سرکوبهای همەجانبەی رژیم، مردم دمی از مبارزە برای تحقق خواستەهای دمکراتیک خود عقبنشینی نکردەاند. تجارب گرانبهای مردم از مبارزات پیشینیانشان در دوران جمهوری کردستان و ادامەی آن مبارزە از طرف بخش قابل توجهی از مبارزان کرد بدون هیچ شکی بە نسل جدید انتقال یافتە است. نسل جدید هم با استفادە از دستاوردهای تکنیکی و مدرن و تجارب زیستەی خود بر دامنەی این مبارزات و پیشبرد آن اصرار داشتە و دارد.
پرسش: احزاب کردستانی در کنار خواست فدرال و یا خودمختاری که مشخصا به رفع تبعیض ملی برمیگردد بر ضرورت دمکراسی نیز تاکید دارید. این تاکید برای چیست و رابطه ی این دو را چگونه تبیین می کنید؟
پاسخ: بە نظر میرسد کە نمیتوان تصور امکان کارکرد یک سیستم فدرال، خودمختار یا هر شکلی از حکومت را در بخشهای متفاوت ایران داشت بدون اینکە در کشور یک نظام دمکراتیک برقرار باشد. دیالکتیک رابطەی دمکراسی در ایران و احقاق حقوق دمکراتیک همەی اقشار جامعە را نمیتوان بە هیچ وجە نادیدە گرفت. تنها در صورت استقرار دمکرسی رادیکال در ایران میتوان بە تحقق حقوق دمکراتیک ملیتهای ایران امیدوار بود. این نکتەای است کە احزاب کرد همیشە بر آن اصرار ورزیدەاند و از میان شخصیتهای سیاسی کرد میتوان بە زندەیاد دکتر عبدالرحمان قاسملو اشارە کرد کە چقدر در تدوین و ترویج رابطە دمکراسی و حقوق مردم کرد و سایر ملیتهای ایران تلاش میورزید.
پرسش: در یک مقایسه ی تاریخی جایگاه زن کرد در سه مقطع تاریخی سالهای ۱۳۲۴ - ۱۳۲۵ و بعدتر میان سالهای ۱۳۵۷ - ۱۳۶۰ و در هم اکنون را چگونه فورموله می کنید؟
پاسخ: در سالهای دهەی بیست علیرغم محدودیتهای شدید اجتماعی زنان کرد حضور نسبتا چشمگیری در عرصە مبارزە داشتند. در زمان جمهوری کردستان برای اولین بار سازمان زنان کردستان تاسیس میشود و بخشی از زنان کرد فعالانە در آن شرکت میکنند. در مقطع انقلاب بهمن حضور زنان کرد در عرصەهای مختلف مبارزە بسیار چشمگیرتر میشود و زنان بسیاری در صفوف اول مبارزە ظاهر میشوند. در سالهای متعاقب انقلاب سازمان کوملە در جذب زنان بە صفوف پیشمرگان خود گام بلندی بر میدارد و برای اولین بار زنان مسلح در سطح بسیار گستردەای همدوش مردان وارد مبارزە میشوند.
آنچە هم اکنون در کردستان میگذرد نشان از حضور بیسابقەی زنان در عرصە مبارز دارد. در چند دهەی اخیر شمار زنان تحصیلکردەی کرد بسیار فزونی یافتە است. اکنون دیگر شمار زنان با تحصیلات بالای دانشگاهی در کردستان بە دەها هزار نفر رسیدە است. زنان کرد در عرصەهای فکری و عملی و ادبی حضور پررنگی در جامعە دارند. آنچە بە نام انقلاب ژینا در کردستان ورد زبان همە شدە است تنها نشانگر بخشی از این واقعیت شورانگیز است.
پرسش: جنبش «زن – زندگی – آزادی» همبستگی سراسری با "کردستان چشم و چراغ ایران" را رو آورد و موجب احترام به احزاب کردی شد بهطوری که مردم بیش از گذشته آماده شنیدن حرف و مواضع احزاب کردستانی هستند. چرا در چنین شرایط مناسبی هنوز شاهد این رویکرد برنامه ای از جانب احزاب کردی نیستیم که به مردم ایران توضیح دهند که کردها چه می خواهند؟
پاسخ: متاسفانە احزاب کرد در این عرصە حق مطلب را ادا نکردەاند. بە نظر میرسد حضور سیاسی و دیپلماتیک نیروهای کرد در عرصەی راهبردی و رهبری مبارزەی سراسری مردم ایران در انطباق با حضور فراگیر و گستردەی مردم کرد در خیابانها نیست. اگر بخشی از این امر بە ویژگیهای اپوزیسیون ایرانی برمیگردد، نمیتوان از کمکاری احزاب کرد در این زمینە گلایە نکرد. بە نظر میرسد کە احزاب کرد باید بە طریقی بە رابطەی تحقق خواستەهای منطقەای خود با دگرگونیهای سراسری بیشتر توجه کنند و در جستجوی مکانیسمهایی باشند کە با طرح روشن و صریح خواستەهای خود پشتیبانی وسیع مردم ایران را بەدست بیاورند. تلاش برای همفکری و همراهی با نیروهای ایرانی خواهان دمکراسی و آزادی باید بیش از پیش فزونی یابد.
بنا بە اهمیتی کە مسئلە کرد و دیگر ملیتهای ایران در پیشبرد امر دمکرسی دارد باید امیدوار بود کە نیروهای سیاسی کرد و سراسری بیش از پیش بە بحث و روشنگری در این زمینە بپردازند تا باشد راه حلی فراخور خواستەهای مردم کرد و تحقق دمکراسی و آزادی در ایران یافتە شود.
پرسش: سنت دوی ریبندان را در مبارزه ی جاری به چه شکل میتوانیم پاس بداریم؟
پاسخ: در واقع این سنت چندین دهە است کە بە بخشی اساسی از فرهنگ مردم کرد تبدیل شدەاست. دوم بهمن جایگاهی خاص در فرهنگ و ادبیات کردی پیدا کردەاست. جشن و سرور و پایکوبی مردم کرد در این مناسبت از واقعەی دوم بهمن یک روز تاریخی ساختە است کە همەسالە با شکوه فراوان در بین کردها جشن گرفتە میشود. این سنت همانطور کە سالهای بعد از سقوط جمهوری کردستان نشان دادە است رویدادی الهامبخش برای ادامە مبارزە در راه تحقق مطالبات ملی و دمکراتیک بودە است. جنب و جوش فراگیر مردم کرد در ماههای اخیر در کردستان نشان از تدوام این سنت دارد. در سخنان پدران و مادرانی کە فرزندان خود را در ماههای اخیر از دست دادەاند بە کرات بە این سنت و سنتهای دیگر مبارزاتی مردم کرد اشارە میشود. تاکید بر آرمانهای دمکراتیک و آزادیخواهانە و حقطلبانە جمهوری کردستان سنت دوم بهمن را پاس میدارد. آن پدری کە در حوادث ماههای اخیر پسرش جانش را از دست داد در مراسم تشیع جنازەاش بسیار شاعرانە بانگ بر میآورد کە پسرش در سالروز تاسیس جمهوری متولد شدە و برای همین او اسمش را کومار (جمهوری) گذاشتە بود، نمونەای گویا از این سنت است.
افزودن دیدگاه جدید