رفتن به محتوای اصلی

تیک تیک انفجار جمعیت زیر خط فقر!

تیک تیک انفجار جمعیت زیر خط فقر!

وضعیت تهی دستان جامعە کە تعدادشان نیز سال بە سال بیشتر می شود براستی غمبار است. اخیرا یکی از نمایندگان مجلس تشخیص مصلحت تعداد آنها را معادل یک چهارم جمعیت کشور اعلام کرد. در واقع تعداد این گروە از مردم بسی بیشتر و بە نظر می رسد مقصود این عضو تشخیص مصلحت از اعلام این رقم برای پوشاندن ابعاد واقعی فاجعە بودە باشد. کما اینکە یکی دو روز بعد از طرح قضیە حسین راغفر یکی از اقتصاد دانان مستقل و از منتقدان سیاستهای اقتصادی – اجتماعی رژیم در واکنش نسبت بە آمار این نمایندە نوشت:" اوضاع به مراتب بدتر و وخیم‌تر از آمار و ارقامی است که ارایه می‌شود. و افزود ٥٠ درصد جمعیت ایران،زیر خط مطلق فقر مطلق هستند و در ادامە گفت:

۵۰ درصد جمعیت ایران، زیر خط فقر مطلق!

"فقر و مصیبت‌های مردم بسیار پیچیده‌تر و عمیق‌تر از آن است که کسی بتواند این مصیبت‌ها را درک کند....

سیستم از افزایش رفاه برای مردم عاجز است"

کانال تلگرامی اتحاد بازنشستگان در گزارش کوتاەی کە منتشر کرد  از قول یکی از جامعە شناسان بنام میر ظاهر موسوی ،نوشت:"

درصد زنان سالمند تنها در ایران درآمد ندارند٧١

میرظاهر موسوی، جامعه‌شناس و سرپرست پژوهش «پيامدهای اجتماعی- اقتصادی زندگی زنان سالمند تنها» گفته است بر اساس یافته‌های این پژوهش بیش از ۹۰ درصد زنان سالمند تنها در ایران در سه دهک درآمدی نخست قرار دارند و ۷۱ درصد آنها هیچ منبع درآمدی ندارند. به گفته او ۱۳٬۵ درصد از زنان سالمند تنها درآمدی بیشتر از یک میلیون و کمتر از سه میلیون تومان دارند و درآمد ۳٬۵ درصد کمتر از یک میلیون تومان است. او گفت زنان سالمند تنهای ایرانی «به‌طور جدی مشكل معيشتی دارند و برای پرداخت هزينه‌های درمان و توانبخشی با چالش بزرگی رو‌به‌رو هستند"

. »

یکی از روزنامە ها نیز روز گذشتە از افزایش ١١ میلیون بە جمعیت فقیر کشور طی ١٠ سال خبر داد.

کمتر روزی است کە در یک یا چند رسانە گزارش مشابەای را نبینیم.

تصاویر پیرمردی کە در خیابان بساط کوچکی پهن کردە است، دختران و پسران دست فروش کم سن و سالی کە ١٢ ساعت از ٢٤ ساعت شب و روز شان را در پی سیر کردن شکمشان در حال تقلا هستند، زنان خرت و پرت فروشی کە در همە جا بساط محقرشان را پهن کردەاند و کودکان و زنانی کە مشغول حمل بارهایی هستند کە از وزن خودشان سنگین تر است. بە اینها همە اگر زنان و کودکانی کە تا کمر در سطل های زبالە برای یافتن پسماند های قابل خوردن و فروش خم شدەاند را اگر بیفزاییم مفهوم و معنی این آمار ها برایمان قابل فهمتر می شود.

پنجا درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور ما کە از امکانات و منابع و ثروتهای بالفعل و بالقوەای برخوردار است کە می شود با استفادە درست از آنها رفاە نسبی و زندگی توام با کرامت انسانی برای عموم مردم ایجاد کرد. بە راستی مایە شرمساری و سرافندگی ست.

تک بە تک جمعیت کشور باید از منابع و ثروتها و درآمد کشور سهمی بە اندازە هم داشتە باشند و امکان آن هم در کشور وجود دارد.

دولت وظیفە دارد، برای آنهایی کە قادر و مایل بە کار هستند کار شایستە با دستمزدی کە بتوانند با آن زندگی کنند ایجاد کند و یا آنهایی را کە بە هر دلیل بیکار هستند و یا شرایط جسمی و روحی روانی شان امکان کارکردن بە آنها را نمی دهد تامین کند.

مقصر اصلی فقر و بیکاری و همە ناهنجاری های ناشی از آن بە عهدە حکومت است. با ایجاد کار می شود بخشی از جمعیت زیر خط فقر و فقر مطلق را نجات داد و هم یک سیستم تامین اجتماعی فراگیر قابل قبول برای کسانی کە قادر بە کار نیستند بوجود آورد.

در بسیاری از کشورها کە منابع ما را ندارند سیستم های تامین اجتماعی فراگیر را بوجود آوردەاند. این در حالی است کە حکومت با غارت سرمایە ها تامین اجتماعی و تغییر قوانین کار و اجتماعی این سازمان را بسوی نابودی سوق می دهد. تظاهرات همە روزە بازنشستگان در همە شهرهای کشور گویای نارضایتی شدید بازنشستگان از وضعیت رقتبار زندگی شان دارد. این یعنی سیستم تامین اجتماعی بهمان دلایلی کە گفتە شد فشن شدە است و جوابگوی وضعیت امروز نیست.

همانطور کە ذکر شد تامین اجتماعی در یک شرایط اقتصادی – سیاسی مناسب و مصون از دست اندازی دولت می تواند سر پای خود بایستد. اما در شرایط کنونی نیز امکانات متعددی برای تامین بودجە تامین اجتماعی فراگیر در کشور و رهایی نیمی از جمعیت کشور از زیر خط مطلق فقر وجود دارد.

هزاران قطعە ملک و کارخانە و مزرعە و معدن، بعد از انقلاب ٥٧ مصادرە و بە دست حکومت افتادە است. این اموال در اختیار بنیاد مستضعفان برای کمک بە مستضعفان قرار گرفتە. ولی کیست کە نداند اموال و درآمدهای نجومی این بنیاد صرف همە چیز می شود الی مستضعفان.

بنیاد های دیگری هم هستند کە بخش دیگری از ثروتها را در اختیار گرفتەاند و نە حساب و کتابی بە کسی پس می دهند و نە مالیات درآمدهایشان را.

بنیادی کە بنام خمینی بودە و در اختیار خامنەای قرار دارد گفتە می شود بیش از ١٠٠ میلیارد دلار ثروت دارد یکی دیگر از منابع مالی است کە ظاهرا برای کمک بە فقرا شکل گرفتە، اما صرف امورات دیگری می شود. ثروت عظیم وقفی و اوقاف کە کارتل امام رضا تنها یکی از آنهاست و بە قصد اختصاص بە امور خیر وقف شدەاند از منابع دیگر برای تامین اجتماعی فراگیر است. همە این ثروتهای عظیم هم اکنون در دست روحانیون و وابستگان حکومتی قرار دارد و از آنها در اموری استفادە می شود کە ربطی بە امور خیریە ندارد.

اگر در کشور یک سیستم تامین اجتماعی مناسب وجود داشتە باشد کە زندگی مردم نیازمند را تامین کند چە نیازی بە سازمانهای خیریە است. آنهایی کە اموال خود را وقف کردەاند مگر اختیار آن را بە روحانیون سپردەاند تا هر طور کە خواستند از آن استفادە کنند؟

وجود پنجاە درصد مردم زیر خط مطلق فقر حکم یک بمب ساعتی را دارد کە تیک تیک دقیقە شمار آن را حاکمان و خالقان این جمعیت کە خودشان را بە کری زدەاند نمی خواهند بشنوند. این انفجار اگر زودتر فکری بە حال آن نشود رخ خواهد داد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید