رفتن به محتوای اصلی

بعد از نیجر آینده فرانسه در ساحل به کشور چاد وابسته است

بعد از نیجر آینده فرانسه در ساحل به کشور چاد وابسته است

جمع آوری و خلاصه مصاحبه با نیاگال باگایوکو (Niagale Bagayoko)، متخصص سیاستهای بین‌المللی امنیت و رفرم سیستمهای امنیتی در غرب آفریقا، توسط پیر شالیه (Pierre Challier)

۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳ (La Dépêche) ترجمه مقاله مندرج در روزنامه فرانسوی لادپش

پس از موضع مصرانه رئیس جمهور (امانوئل مکرون) در برسمیت نشناختن  حکومت‌ نظامیانی که در ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۳ با کودتا قدرت را در نیجر به دست گرفتند) فرانسه سرانجام به ناچار سفیر خود در نیجر‌ را فراخواند و اعلام کرد که 1500 نظامی فرانسوی مستقر در نیامی را از این کشور خارج خواهد کرد) تحلیل شما از آن تغییر موضع ناگهانی چیست؟
این بدون شک یک شکست برای سیاست خارجی فرانسه در ساحل است.
نیجر سومین کشوری است که در دو سال گذشته موفق گردید تا فرانسه را مجبور به ترک خاک خود سازد.
اصرار سرسختانه فرانسه برای عدم فراخواندن سفیرش از نیجر، با بهانه عدم مشروعیت (قانونی) قدرت جدید، نه تنها شکست خورد، بلکه به وضوح نشان داد که جامعه بین المللی، آفریقاییها، اروپاییها و آمریکاییها با فرانسه (در این کارزار) همبستگی نشان نمی دهند.
فرانسه با توسل به تهدید به اقدامات نظامی نتوانست حمایتی را که به دنبالش بود به دست آورد.
تحت فشار شدید افکار عمومی در منطقه، کشورهای ساحل و غرب آفریقا که مخالف استفاده از زور برای تغییر حکومت در نیجر بودند، فرانسه به تدریج سیاستی مبتنی بر دیپلماسی را در پیش گرفت.

به فرانسه انتقاد می‌شود که سیاست «دو‌ پهلو» دارد. برای مثال در مورد چاد… آیا به سمت پایان حضور فرانسه در ساحل میرویم؟
این دیدگاه از سیاست "یک بام و دو هوا"  از این واقعیت ناشی می شود که از یک سو، فرانسه به دنبال اقدامات ضد قانون‌ اساسی از جانب گروهی از نظامیان در چاد - که در پشت سر آقای "محامت ادریس دبی (Mahamat Idriss Déby)، پسر دیکتاتور فانی سابق، قدرت را در این کشور به دست گرفتند - چشم خود را می بندد و از طرف دیگر با تصرف قدرت (از طریق یک کودتای نظامی) در نیجر سرسختانه مقابله می کند. در افکار عمومی این که فرانسه در عین حال‌ بر حمایت خود از دموکراسی‌ها پایبند است، نیز قابل فهم نیست. این تضاد علیه فرانسه عمل می کند‌ و آینده فرانسه را نه تنها در چاد بلکه حتی در سراسر ساحل به زیر علامت سوال می برد.
دلیل آن هم این است که فرانسه در ادامه اقدامات (نظامی) «گنجشک» (Épervier) خود که از سال‌های ۱۹۷۰ آن را شروع کرد، پایگاه اصلی و ستاد فرماندهیش را در جامنا (N'Djamena) مستقر کرده است. در مو‌قعیت کنونی فرانسه بر سر یک دوراهی قرار گرفته است: یا به حضور نظامی خود ادامه می دهد یا سیاستش را با ارزشهایی که بر اساس آن حرکت می کند، هماهنگ می کند.

آینده روابط دیپلماتیک با نیجر چگونه خواهد بود؟
اگر به مالی و بورکینافاسو نگاه کنیم، (متوجه می شویم که در این‌کشورها) سفرا تغییر نکرده اند.

برخی (دست) روسها و برخی دیگر (دست) آمریکاییها را (پشت این کودتا) می بینند. اما آیا این چین نیست که از این وضعیت سود می برد؟
این تا حدودی ساده انگارانه است، زیرا نباید فراموش کنیم که کشورهای آفریقایی امروز مصمم هستند که (رأسا) سرنوشت خود را با قدرتهای قدیم یا جدید تعیین کنند.
فرانسه در واقع منافع چندانی در (خرید) اورانیوم از نیجر ندارد، زیرا تنها 10 تا 15 درصد نیاز خود را از این کشور تأمین می کند. واقعیت امر این است که چین در حال حاضر دومین سرمایه گذار بزرگ در منابع نفت و اورانیوم نیجر است و سرمایه گذاریهای «پتروچاینا» به میلیاردها (دلار) می رسد.

توضیح: تمامی نوشته ها در داخل پرانتزا از جانب مترجم اند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید