دنیز ایشچیتنها ارتجاع حاکم بر جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و جناح نفتی، مالی و نظامی حاکمه بر آمریکا از طرف دیگر از کوبیدن بر طبل جنگی بهره می برند. آنهایی که در ایران از طریق کشتار فرزندان مردم با تفصیل ارتجاعی فرستادن آنها به بهشت، به سرکوب هر گونه حرکت مدنی و غارت ثروتهای ملی مردمی میپردازند، و آنهایی که با ویرانی کشورها و کشتار مردم آنها جیبهای سرمایه داری کلان نفتی، مالی و نظامی را پر مینمایند، از طریق تجارت و سوداگری جنگی سودهای کلان و هنگفتی را میبرند.
فرید اشکان
بهزاد کریمیآری، این جناب مترسک نشسته بر مسند وزارت امور خارجه کشور ما، متاسفانه و آشکارا دارد تاریخ ما را در جهت تعلقات ولایت فقیه معمار "عمق استراتژیک" و "هلال شیعی" و طبعاً هم "اقتصاد مقاومتی" فقر آفرین لازمه آنها تفسیر میفرماید و نه که آن را در وجود عوارض و مصیبتهای انسانی آن باز خوانی کند. قبلاً
کوین کونارتچند هفته مانده به انتخابات پارلمان اروپا کوین کونارت، رئیس سازمان جوانان حزب سوسیال دموکرات آلمان، با هفتهنامه معتبر دیسایت مصاحبه کرده و در این مصاحبه، که خلاصه آن را در ادامه میخوانید، از سوسیالیسم دموکراتیک دفاع و ایدههایی چون عمومی- اشتراکی کردن شرکتهایی مانند بی.ام.و.، اجتماعی کردن سود کارخانهها و شرکتها و تغییر قانون حق مالکیت بر خانهها و … را مطرح کرده است .
علی پورنقوینه موضع ظاهراً رسمی هیئت حاکمۀ امریکا دایر بر این که جمهوری اسلامی 12 شرط اعلام شده توسط پمپئو را بپذیرد و به پای میز مذاکره بیاید، و نه موضع جمهوری اسلامی دایر بر نفی مطلق مذاکره یا حتی گونههای "دیپلماتیک تر" آن، به صورت "مذاکره با دولت کنونی، نه" یا مذاکره به شرط برگشت آمریکا به برجام، هیچ کدام راهی به دهی نمی برد. برونرفت از این وضعیت انفجاری نیازمند سیاستی است معارض این هر دو سیاست، که درعین حال بتواند گوشهای شنوائی را در میانۀ معرکه - یعنی مشخصاً در میان طرفهای اصلی معرکه، پیدا کند.
بهزاد کریمیدوم اما "بلوک" سازی است از ترکیب ولی فقیه و سپاه پاسداران. ما از نیمه های دهه 70 به درستی بر افزایش شتابناک سهم و نقش نهاد پاسدار انقلاب اسلامی در نظام جمهوری اسلامی انگشت گذاشتیم و در ادبیات خود گفتیم و نوشتیم که چنگال های آن در حوزه های نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی همچنان و بیش از پیش بر جان این کشور فرو می رود و خواهد رفت.
جمعی از کنشگران و فعالان سیاسیاکنون که سرنوشت میلیونها انسان، طبیعت پیرامون آن و نیز سرنوشت نسلهای آینده، بازیچهی مطامع و مقاصد اقلیتی زورگوی و جنگ افروز شده است، باید با رساتر کردن فریاد مخالفت با هیولای انسانخوار جنگ، در جلوگیری از فاجعه کوشید. این، وظیفه تاخیرناپذیر همه انسانهای شرافتمند صلحطلب در ایران، منطقه و سرتاسر جهان است.
The Left Party of Iran (People's Fadaian) believes that the main cause of this dangerous situation is the destructive policies and practices of the IRI, especially its expansionist policy in the region. With its actions, the IRI has created a suitable atmosphere for international and regional threats, the US hegemonic government complicity with the reactionary countries in the region, excessive economic sanctions and military intervention against our country.
سعید رهنماانگلس اضافه میکند که جنگ خیابانی در آینده در صورتی موفق خواهد شد که این تعادل نامطلوب توسط عوامل دیگری جبران شود. (نکتهای بسیار مهم که در قیامهای وسیع خیابانی سالهای اخیر در خاورمیانه شاهد بودهایم.) و اضافه میکند، «طنز تلخ تاریخ همه چیز را وارونه میکند. ما ‹انقلابیها’، ‹شورشگران› با اتخاذ روشهای قانونی وضعیت بهمراتب بهتری از پیگیری شیوههای غیرقانونی و قیام، داریم.»
سعید رهنماتاریخ سوسیالیسم لحظات مهمی را پشت سر گذاشته که یکی از حساسترین و سؤالبرانگیزترین آنها لحظهای است که در دومین کشور صنعتی پیشرفتهی جهان، آلمان، بهدنبال شکست در جنگ جهانی اول و انقلاب ۱۹۱۸، قدرت دولتی به دست سوسیالیستها میافتد. یک دهه بعد نیز سرمایهداری جهانی با بزرگترین بحران سراسری خود در معرض فروپاشی قرار میگیرد، و در هیچ یک از این دو مورد سوسیالیستها نمیتوانند کاری از پیش ببرند، و سرمایهداری به حیات خود ادامه میدهد، و قدرت جهانی خود را گسترش میدهد. این رویدادها را چهگونه میتوان توضیح داد؟