سند سیاسی پیشنهادی موسوم به «برنامه ۷ امضا»، بههیچوجه قصد جایگزینی سیاست رسمی حزب چپ ایران یا انکار دستاوردهای گذشتهی آن در حوزهی اتحادها و سیاستورزی ارتباطی را ندارد. بلکه این سند، با نگاهی به تحولات داخلی و بینالمللی، تلاش میکند با شفافسازی برخی مفاهیم و تاکید بر گفتمان فدرال دموکراتیک سکولار، بهروزرسانی ضروری در چشمانداز سیاسی حزب ارائه دهد.
۱. هدف از ذکر مشخص جمهوری فدرال دموکرات سکولار چیست؟
ذکر عنوان «جمهوری فدرال دموکرات سکولار» در سند، نه بهمعنای طرد شکلهای دیگر جمهوریخواهی، بلکه تلاشی برای مشخصتر کردن چشمانداز آلترناتیو در برابر جمهوری اسلامی است. هدف این بوده است که در شرایط حاد مرکزگرایی، ستم ساختاری و تبعیض ملی، نیاز به تمرکز بر راهحلی مشخص و شجاعانه بیشتر حس میشود.
در واقع، ما فدرالیسم را پاسخی دموکراتیک به بحران مزمن تمرکز قدرت، انکار حقوق ملیتها و عدم توازن جغرافیایی میدانیم. این نگاه بههیچوجه مانع همکاری با سایر نیروهای جمهوریخواه نیست، بلکه میتواند گامی به سوی شفافیت در مذاکرات اتحادها باشد.
۲. آیا این سند «همگامی» را نفی میکند؟
خیر. سند ۷ امضا در تقابل با همگامی نوشته نشده و همچنان بر ارزش همکاری با نیروهای جمهوریخواه باور دارد. تفاوت در فرمولبندی آلترناتیو، بهمعنای قطع همکاری نیست. همانطور که تاکنون در همگامی نیروهایی با تفاوت دیدگاه (از مشروطهخواهان سابق تا جمهوریخواهان غیرچپ) حضور یافتهاند، وجود یک گفتمان فدرالمحور نیز نباید باعث طرد یا حذف شود، بلکه بخشی از تنوع سالم سیاسی در اپوزیسیون است.
۳. دربارهی دغدغهی "تبدیل حزب به نیروی قومی"
طرح جمهوری فدرال دموکرات سکولار، بههیچوجه بهمعنای قومی کردن حزب یا پیوستن به «گفتمان ملی-قومی» نیست. نگاه فدرالیستی در سند ۷ امضا مبتنی بر عدالت و توزیع برابر قدرت است، نه بر پایهی قومیگری یا جداسری. این مدل از فدرالیسم در چارچوب همبستگی ملی، تمامیت ارضی و تعامل برابر میان مناطق مختلف ایران تعریف شده است.
بنابراین، این سند نه تنها پلهای حزب با نیروهای سراسری را قطع نمیکند، بلکه میتواند ابزار روشنی برای اعتمادسازی میان نیروهای مرکز و پیرامون، ستمدیدگان و نیروهای دموکراتیک باشد.
۴. چرا «انقلابی»؟
تعبیر «آلترناتیو دموکراتیک و انقلابی» برآمده از تحلیل وضعیت کنونی ایران است. ما در آستانهی یک دگرگونی بنیادین قرار داریم و تجربهی جنبش «زن، زندگی، آزادی» نشان داد که جامعه وارد فازی از رادیکالیسم دموکراتیک شده است. تاکید بر «انقلاب» در این سند، نشانهی بسته بودن درها بر اصلاحپذیری رژیم است، نه رد امکان ائتلاف با نیروهایی که مسیر دیگری میپیمایند.
همچنین، معنای «انقلابی» در این سند، نه خشونت، بلکه تحول ساختاری در نظام قدرت و گذار به دمکراسی است. بنابراین، جایی برای اتحاد میان نیروهای معتقد به تحول بنیادین، چه چپ، چه جمهوریخواه، چه عدالتخواه، باز گذاشته شده است.
۵. در مورد نقد واژهها: طبقات، ترقیخواه، عدالت اجتماعی
کاربرد واژههایی مانند «طبقات ترقیخواه» یا «عدالت اجتماعی» به معنای محدود کردن دامنهی اتحادها نیست، بلکه تأکید بر ریشههای اجتماعی مبارزه برای دموکراسی و عدالت است. سند بهروشنی تاکید دارد که شکلگیری آلترناتیو بدون نقش فعال کارگران، زنان، روشنفکران، اقلیتها و حاشیهنشینان ممکن نیست. در عین حال، پذیرای گفتوگو با تمامی نیروهای آزادیخواه، حتی آنانی که خود را «غیرچپ» میدانند، نیز هست.
جمعبندی
سند ۷ امضا پیشنهادی برای یک بازنگری مسئولانه و شجاعانه در صورتبندی آلترناتیو سیاسی حزب چپ ایران است. این سند بر آن نیست که سیاست اتحادها را محدود کند، بلکه میخواهد با شفافسازی خطوط اصلی آلترناتیو، از سیاست اتحاد گریزان از واقعیت بهسوی اتحاد آگاهانه حرکت کند.
ما باور داریم که حزب چپ ایران باید همچنان نقش پل ارتباطی میان نیروهای سراسری و ملی را ایفا کند، اما برای ایفای مؤثرتر این نقش، نیازمند داشتن زبان سیاسی روشنتر، پاسخگوتر و متناسب با شرایط پیچیده امروز جامعه ایران است.
افزودن دیدگاه جدید