رفتن به محتوای اصلی

موج دوم بهار عربی؟ (1)

موج دوم بهار عربی؟ (1)

موج تظاهرات و مبارزه در پنج کشور عرب، الجزایر، سودان، مصر، لبنان وعراق را در بر گرفت و به جای خود یاداور موجی بود که در 2011 بسیاری کشورهای عرب را در گرفت. توجه داشته باشیم که درموج اول، چهار کشور الجزایر، لبنان، عراق و سودان ساکت بودند. این بار، دلائل و اهداف با هم تفاوتهائی داشتند، همگی آنها از یک جنس نبودند.

فساد – اکثر اعتراضات علیه فساد افسار گسیخته ای بود که همچون بختک بر جهان عرب سوار است. سودان - درسودان تنها در منزل شخصی عمرالبشیر -رهبر بر کنار شده سودان - 86 ملیون دلار بصورت اسکناس پیدا کردند.

عراق - در عراق عمده تظاهرات علیه فساد دستگاه و محافل حکومتی و بی کاری مفرط جوانان بوده است. در چند سال گذشته عراق هر سال نفت بیشتری صادر میکرده و صحبت از صد میلیارد دلار در سال می شود که باید به مصرف بازسازی زیرساختهای عراق برسد. اما هنوز هم عراق برق کافی تولید نمی کند و امریکا مجبور شده قبول کند که برق مورد نیاز را از ایران وارد کنند.

لبنان – اقتصاد لبنان در هم شکسته است. قرضهای لبنان بیش از تولید نا خالص کشور شده است. طرفه آنکه گفته می شود اکثر قروض از منابع داخلی، میلیاردرهای لبنانی و بانکها تامین شده اند.از یک دست به دولت وام داده اند و همان پول را، در فساد دولتی، به جیب خودشان ریخته اند ولی با دست دیگر بهره همان پول را از جیب مردم لبنان می گیرند.

وجوه مشترک – اعتراضات الجزایر دیرپا نبودند. در مصر هم اعتراضات در زمانی که رئیس جمهور السیسی برای اجلاس سالانه به نیویورک رفته بود در گرفت و پس از دوره کوتاهی فروکش کرد. ولی سه کشور سودان، لبنان و عراق دارای وجوه مشترکی بودند:

نقش مذهب ( سنی، شیعه و مسیحی ) به مراتب کم رنگتر از موج اول بود.

نقش زنان در موج دوم به مراتب قویتر و روشنتر از موج اول بود.

درهر سه کشور، این موجی از مبارزات مسالمت آمیز بود .همگی در فکر بودند که از تکرار تجربه تلخ سوریه احتراز کنند. کوشش می شد بهانه ای بدست حکومت محلی – برای منجرف کردن مردم و روند مبارزه – ندهند.

وجوه افتراق – با وجود اشتراکات، تفاوتهائی هم در کشورهای مختلف دیده می شوند.

سودان – پس ازچندین ماه مبارزه سالمت آمیز، و علیرغم تلفات فراوان، رهبران جنبش به اهداف قابل دسترسی خود وفادارماندند. آنها خواهان دولتی "برای دوران گذار" شدند و در این دوره سه ساله خواستار واگذاری امور به تکنوکراتها (عمدتا استادان دانشگاهها) شدند.

رهبری جنبش شامل وسیعترین طیف مبارزین می شد. از یک طرف اتحادیه های مهندسین و دکترها بودند ولی جبهه رهبری شامل احزاب میانه رو و رادیکال (مثل حزب کمونیست) می شد و در همان حال شامل شورشیانی می شد که در جنوب به جنگ مسلحانه با دولت مرکزی درگیر بودند. اختلاف نظر بین اجزای این جبهه وجود داشت که مخصوصا در جریان توافق اولیه ( در اتیوپی) مشاهده شد. این توافق با اعتراضات حزب کمونیست و سایر نیروهای رادیکالتر جبهه روبرو شد. رهبری جبهه، توافق اولیه را پس گرفت و در دور بعدی مذاکرات توانستند به توافق مقبولتری دست بیابند.

علیرغم وحشیگریهای نیروهای دولتی ، مخصوصا یکانهائی که سابقا به نام جنجوید شناخته می شدند، رهبری جنبش به مذاکره با دولت مرکزی ادامه داد و بالاخره حاضر شد با سران ارتش به طرحی توافق کند که مبنایش مشارکت در قدرت بود.

هم اکنون دوره "گذار" شروع شده است و به نظر می رسد ارتش هنوز هم به قرارهای معهود وفادار مانده است ولی احتمال پشت کردن به صلح و مصالحه، دور از انتظار نیست. هنوز هم این نگرانی وجود دارد که این مبارزه به دستاورد ماندنی و ملموسی منجر نشود.

لبنان و عراق – این دو کشور با سودان تفاوتهائی دارند که مخصوصا در زمینه همگونی (یا فقدان همگونی) قابل مشاهده است (البته سودان هم در جنوب کشور با نژاد "افریقائی) وگروههای مسیحی روبروست ولی اکثریت با "عرب" نژاد "های مسلمان شمال سودان است).

لبنان و عراق هر دو دارای اقلیتهای بزرگ ملی یا مذهبی هستند و ساختار کشو.ر در هر دو مورد فدرالی/ کانتونی است.

عراق از سه گروه کردهای شمال، و عرب شیعه و سنی در جنوب تشکیل می شود. لبنان نه تنها تفاوتهای مذهبی شیعه و سنی را داراست بلکه شامل مسیحیان مارونیت و دروزها هم می شود. این ترکیب نسبتا پیچیده منجر به بده بستانهائی شده است که ساختار سیاسی چیزی شبیه کانتونهای فدرالی می شود.

با اطلاعاتی که تا کنون عمومی شده اند می توان گفت که هم در عراق و هم در لبنان، تظاهرات مردم خودبخودی بوده اند.در لبنان شاهد بودیم که مردم عاصی شده از فساد دولتی، از همه اقشار و گروههای اجتماعیش، به خیابان ریختند و برای اینکه نشانن دهند که به دسته و گروه معینی بستگی ندارند، همه آنها پرچم لبنان را حمل می کنند

اینچنین همبستگی سراسری در عراق مشاهده نشده ولی توجه داشته باشید که در اینجا عمدتا شیعیان (در صدرسیتی بغداد و بصره ) یعنی در مراکز قدرت دستگاه حاکم به تظاهرات پرداختند.

البته نمی توان دخالت گروه های مخالف یا قدرتهای خارجی را منتفی دانست ولی به نظر می رسد که تظاهرات در هر دو کشور، خود بخودی بوده اند. مسلما بعد از شروع مبارزه، همه مخالفین دولت حاضر سعی می کنند سوار این موج شوند ولی اینگونه اتفاقات از اصالت مبارزات کنونی نمی کاهند.

میتوان آتش پراکنی به کنسولگری ایران را "دخالتهای خارجی" دید ولی احساست ضد دخالت ایران درعراق، قدرتمند است و تظاهرات علیه ایران می توانند نتیجه طبیعی همین دخالتها باشند.بالاخره باید از برخورد مقتدی صدر نام برد. ایشان رهبر مذهبی/ ملی بخشی از شیعیان است و گزارشهای متعددی از مخالفت وی با دخالتهای ایران در دست هستند.

دوضعف کلی در مبارزه عراق و لبنان دیده می شوند.

اولین ضعف در فقدان رهبریست. مقتدی صدر ( و تا حدودی آیت الله سیستانی) کوشیده که سوار این مبارزه شود ولی تا کنون شواهد کافی از درجه موفقیت ایشان دیده نشده است.

فقدان رهبری روشن دال بر اصالت مبارزه است ولی لزوماً ضامن موفقیت مبارزه نیست. این ضعف،عامل مهمی در ضعف دوم مبارزه است. درعراق و لبنان ،مردم هیچ اعتمادی به دستگاه حکومتی و به وعده های آنان ندارند. در هر دو کشور مردم خواهان سیستمهای سکولار و رفع سهمیه بندی ملی/قومی یا مذهبی شده اند.در نگاه اول این خواسته باید مورد تایید باشد . سهمیه بندی موجود امکانات بیشتری برای فساد (و حاشای فساد) در اختیارد سته بندیهای موجود می دهد. هر گروه که زیر فشار قرار بگیرند می توانند بقیه را مسئول فساد بدانند ولی واقعیت وضعیت لبنان و عراق، وجود نوعی از سهمیه بندی ( کردها، سنی ها و شیعیان در عراق و همین طور اهل مذاهب گوناگون در لبتان) چنین سیستمهائی را طلب می کنند. علاوه بر آن، موضوع توازن قوا است. نیروهای قدرتمند و فراوانی مدافع سیستم فدرالی هستند و – حتی اگر از بین بردن سیستم در آینده درست باشد، در حال حاضر "سنگ بزرگ" است.

نمی توان از قبل روشن کرد که ادامه این مبارزات به کجا می انجامد ولی اگر راه حلی برای ضعف های کنونی پیدا نشود، یا به هر نحول وضعیت کنونی تحول پیدا نکند، مبارزه اصیل کنونی فروکش خواهد کرد.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید