رفتن به محتوای اصلی

گفتگو با یکی از فعالان سندیکایی در خوزستان

گفتگو با یکی از فعالان سندیکایی در خوزستان

گفتگو با یکی از فعالان سندیکایی در خوزستان

تشکر از اینکە پذیرفتید در این گفتگو شرکت کنید. مثل این کە موضوع خلع ید از امید اسدبیگی و لغو خصوصی سازی هفت تپە با وجود آن همە اعتصاب و فعالیت های درخشان کارگران و افشای اختلاسهای کلان اسدبیگی و تشکیل دادگاە برای محاکمە وی منتفی شدە و دادگاە رسیدگی بە جرائم اسدبیگی هم تعطیل شدە. در بحبوحە اعتصاب طولانی هفت تپە کە خواست اصلی کارگران لغو خصوصی سازی بود بە رغم برخی حمایتهای ظاهری از طرف رئیسی و چند نمایندە مجلس، شما بە سرانجام کار بدبین بودید، بە نظر می رسد بدبینی شما بیجا نبودە، حالا چشم انداز را چگونە می بینید؟

آرزو می کردم کە بدبینی من بە جا نمی بود و خواست خلع ید عملی می شد و خصوصی سازی لغو می شد. از این بابت خوشحال کە نیستم هیچ، ناراحت هستم. چشم انداز را هم مبهم می بینم.

 

چطور؟

من از ابتدا بر این باور بودم کە حساسیت حکومت روی خصوص سازی بالاست و در حکومت روی حفظ خصوصی سازی و ادامە آن توافق کامل وجود دارد و هیچ کدام از جناح ها از لغو و توقف خصوصی سازی حمایت نمی کند، چون همە از آن سهم می برند. قبل از هفت تپە هم در اکثر کارخانە های خصوصی شدە کارگران آنها اعتراض زیادی کردە بودند، ولی آیا بە استثنای چند مورد، بە آنها توجەای کردند؟ آن چند مورد هم کە توجە کردند، خلع ید انجام شد ولی آنها را هم یا بە یک نفر دیگر واگذار کردند، یا معلق بین زمین و هوا رها کردند، تا در زمان مناسب واگذار شان کنند. هر جا کە احساس کردند سمبە کارگران پر زور است با آنها مدتی بازی موش و گربە کردند تا التهابات را بخوابانند و قضیە را تثبیت کنند.

 

مثل هفت تپە؟

بلە سمبە در هفت تپە پرزور بود. چند اعتصاب پشت سرهم و یک اعتصاب هفتاد روزە کە همە کارگران در آن شرکت داشتند، کم کاری نبود. همچنین اعتصابی در سالهای بعد از انقلاب نمونە ندارد.

 

با کارگران در هفت تپە هم بازی کردند؟

بی بروبرگرد. بازی شان هم نسبت بە بقیە پیچیدەتر و مکارانە تر بود.

 

چطور؟

از کارگران و اعتصابشان برای تصفیه حسابهای جناحی مافیایی سوء استفادە کردند. بە یک توافقهائی هم رسیدند. توقف محاکمە اسدبیگی و آزاد گذاشتن او و غیب شدن ناگهانی بسیج دانشجویی و روحانیونی کە با ادعای مخالفت با فساد و طرفداری از حقوق مستضعفان در هنگام اعتصاب طولانی در جمع کارگران حاضر می شدند. حمایت معاون اول رئیس جمهور از اسدبیگی، سکوت آن دو سە نمایندە مجلس کە ادعای پیگیری پروندە اسدبیگی را داشتند همە و همه بە ما می گوید کە ساخت و پاختی بین آنها انجام گرفتە. اینها همە کارگران و خواستە شان را بە بازی گرفتند و آبها کە از آسیاب افتاد، دنبال سورچرانی شان رفتند.

 

ولی مگر طرح خواست خلع ید از اسدبیگی ابتکار خود کارگران نبود؟

چرا، عرض کردم از آن سوء استفادە کردند.

 

اعتصاب هفت تپە باعث افشای بخشی از فسادهای مرتبط با خصوصی سازی ها شد، پروندە فساد مالکان هفت تپە بە جریان افتاد، رئیس سازمان خصوصی سازی برکنار و بە زندان محکوم شد. از اینها مهمتر مخالفت با خصوصی سازی جان تازەای گرفت. خیلی ها هم از کارگران و خواستە هایشان حمایت کردند. اینها نتایج مطلوبی نیستند؟

چرا، منتهی سر کارگران در نهایت بی کلاە ماند. یعنی حمایتها هم بە اندازە کافی قوی نبود کە کارگران را بە خواستە شان برساند. یعنی بە عمل فرانروئید.

 

انتظار داشتید کە چند اعتصاب همبستگی با کارگران انجام می شد، یا مردم شهر اعتصاب می کردند، در شهرهای دیگر تظاهرات در حمایت از هفت تپە می شد؟

بلە، تا حدودی انتظار حداقل این بود. علل دیگری هم مانع بودند.

 

چە عللی؟

فساد حاکم بر ادارات و نهادهای حکومتی و آلودگی مقامات و مدیران ارشد بە فساد. موفقیت کارگران بە ضرر همە آن مقامات بود. بخش خصوصی و کارفرمایان هم بە سختی مشغول فعالیت علیە کارگران و جلوگیری از خلع ید از اسدبیگی و شرکا بودند. می ترسیدند دامن آنها را هم بگیرد و فضایی درست شود کە سراغ خود آنها هم بروند. صفوف طرفداران خصوصی سازی و فساد فشردە، که صاحب امکانات و رسانە و تشکیلات هستند از طرف همە حکومتی ها و اهل فساد حمایت می شدند. اما جبهە مخالفان خصوصی سازی، پراکندە و محروم از تشکیلات و امکانات است و تحت سرکوب هم قرار دارد. هنوز دست از سر اسماعیل بخشی و علی نجاتی بر نمی دارند. ٢٠ نفر دیگر را هم بعد از رها کردن اسدبیگی برای مجازات لیست کردند. با سپیدە قلیان ببینید دارند چه کار می کنند. این را هم لازم است گفتە باشم، فکر نمی کنم کە رئیس سازمان خصوصی سازی را، با آن همە تخلفاتی کە کردە، مدت زیادی در زندان نگه دارند. اصلاً شک دارم کە الان در زندان باشد.

 

راە حل چیست؟

راە حل کوتاە مدت ادامە اعتراض و اعتصاب است. کارگر امکان دیگری غیر اینها ندارد. راە حل درازمدت ایجاد تشکل و اتحادیە است؛ آن هم نە در سطح چند کارخانە، بلکه در سطح وسێع. انجام این کار هم بدون تبلیغ و ترویج وسیع بین کارگران میسر نیست. زمینە وجود دارد. اشغال کارخانە هم راهی است کە باید به آن فکر کرد.

 

یعنی می خواهی بگوئی کارگران هم بە دام بازیهای آنها افتادند؟

خیر، عرض کردم کە آنها با کارگران بازی کردند. اصلاً یکی از شگردهای مسئولان نامسئول فریبکاری در همە موضوعات کارگری برای دست بسر کردن کارگران و استفادە از اعتراضات برای روکم کنی در خود مسئولان میان خودشان است. شما ببینید سر همین ابلاغیە وزارت نفت در مورد اجرای طبقە بندی چقدر بامبول در می آورند کە اجرایش نکنند. یک سال گذشتە هنوز در بیشتر شرکتها زیر بار اجرای بخشنامە وزارت نفت نمی روند.

 

کارگر های هفت تپە الان چه می گویند؟

راجع بە چە؟

 

راجع بە این پروسەای کە در رابطە با خصوصی سازی پیش رفت؟

ناراحت و قدری هم مأیوس هستند.

 

یعنی آنقدر مایوس کە دیگە قضیە را رها کنند و دنبال آن را نگیرند؟

خیر، ولی مدتی طول می کشد. بستگی بە وضعیت و شرایط و تعداد اعتراضات سطح کشور و وضعیت سیاسی و رفتار مدیران شرکت دارد. تا حالا کە خوب رفتار نکردەاند. کارگرها هم در این مدت منفعل نماندەاند. هنگام احضار عدەای از کارگران فعال در حوزە صنفی و مطالباتی اعتراض کردند، سر کوتاە کردن مدت قراردادها در اول سال اعتراض شدیدی شد. هفتە گذشتە کارگران نیبر اعتراض داشتند. خواستە کارگران فقط خصوصی سازی نیست. افزایش دستمزد، پرداخت هر ماهە دستمزدها، مدت قراردادها و کلاً اجرای حقوق سندیکایی است. سندیکا را برای این چیزها درست کردیم.

 

خوب اینها همە مطالبات سندیکایی هستند کە از خود خصوصی سازی هم مهمتر هستند، این خواستە ها فکر نمی کنید در هفت تپە و بعضی واحدهای دیگر زیر سایە خواست خصوصی سازی کم رنگ شدند؟

خیر، لغو خصوصی سازی یک خواست محوری کارگران است. اصلا مخالفت با خصوصی سازی برای فراهم کردن شرایط خواستە های سندیکایی است و خودش هم یک خواست سندیکایی بسیار مهم است.

 

دلیل این کە کارگران این همە با خصوصی سازی کارخانە ها مخالفند چیست؟

خیلی از بدبختی ها و بی حقوقی های کارگران از وقتی زیاد شد، کە کارخانە ها را خصوصی کردند. صاحبان این کارخانە ها، نە با روابط تولید صنعتی آشنایی دارند، نە رفتار درستی با کارگران دارند. ما سر همە چیز با آنها اختلاف داریم. سر دستمزد، طبقە بندی، ساعت کار، ایمنی و بهداشت، بیمە، قرارداد های کار. هیچ کدام از اینها را آنها درست اجرا نمی کنند. همین موضوع پرداخت نکردن دستمزد و حقوق ها کە همیشە چند ماە از حقوق چندرغازی کارگر را گرو نگە می دارند. همین اسدبیگی می گفت پول برای دادن دستمزد نداریم. بعداً معلوم شد کە این آقا یک قلم یک و نیم میلیارد دلار یورو را این ور و آن ورکردە و چند صد سکە طلا را بە این و آن رشوە دادە تا هر بلایی کە خواست سر کارگر بیاورد و کسی هم هیچی به او نگوید.

یعنی وضع کارگران قبل از خصوصی سازی بهتر از بعد از خصوصی سازی بود؟

ببینید! خود شما هم کە می دانید، هیچ وقت وضع کارگر در این مملکت خوب نبودە. ولی هیچ وقت هم بە اندازە امروز بد نبودە. تا جایی کە عمر من قد می دهد. ما حتی در زمان جنگ ایران و عراق این قدر تحت فشار نبودیم. در زمان جنگ حقوق ما را سر هر ماە می دادند. البتە چند سال مزدها را زیاد نکردند، ولی با حقوقی کە می دادند می شد روزگار را آسانتر از امروز گذراند. بیشتر کارگرها یا دائمی بودند. عدەای هم فصلی بودند، کە اقتضای کارشان فصلی بود. از قرارداد سفید امضا خبری نبود. حق بیمەها بە موقع بە تأمین اجتماعی پرداخت می شد. اعتبار دفترچە های بیمە بیشتر بود. بیشتر هزینە دارو و درمان را بیمە می داد. هزینە دارو و دکتر این قدر گران نبود. ایمنی و شرایط بهداشتی محل کار بهتر بود. فشار و استرس هم کمتر بود. الان اگر یک نفر احتیاج بە عمل جراحی پیدا کند باید هست و نیست زندگی اش را بفروشد، شاید کفاف هزینە بیمارستان را بدهد یا ندهد. الان فقط اسمی از بیمە درمان باقی ماندە است.

 

کار فرما ها از طرفی می گویند تولید مقرون بە صرفە نیست و نمی توانند حقوق کارگران شان را زیاد کنند، از سوی دیگر مثل این آقای اسدبیگی برای حفظ مالکیت خود بە هر کاری دست می زنند. اینها متناقض با هم نیستند؟

ببینید! کارخانە ها قبلاً از بابت تولید سود خوبتری داشتند، تولید بیشتر و کیفیت محصولاتی کە تولید می شد هم بهتر بود. دلیل آن این بود، کە مدیریت ها خیلی با کیفیت تر از مدیران امروزی بودند. ماشین آلات تولیدی مثل امروز فرسودە نبود. مرتب ماشین آلات نو و مدرن تر را جایگزین ماشینهای فرسودە می کردند. وضع کارگران هم بهتر از امروز بود. این سرمایە داران کە الان کارخانە ها را مفت بە چنگ آوردەاند بە فکر تولید و نیروی کار نیستند. دلال صفت اند، تفکر و فرهنگ صنعتی ندارند،، به فکر نوسازی ماشین آلات و تکنولوژی مدرن نیستند، مثل ارباب ها با کارگر رفتار می کنند. اگر مدیریت کارآمد باشد، ماشین آلات فرسودە نباشند و کارگر از کار و مزد اش رضایت داشتە باشد، هم کیفیت محصول بالا می رود، هم هزینە تولید پائین می آید . اما چون هیچ کدام از این عوامل رعایت نمی شود، هزینە تولید بالا می رود، کیفیت کالا خوب نمی شود و نمی تواند در بازار رقابت کند. این ها اما می خواهند این ضعف هایشان را با پائین نگە داشتن دستمزد و سخت کردن شرایط کار کارگران جبران کنند. حجم تولید در همین هفت تپە در گذشتە خیلی بیشتر از الان بود، عدە خیلی بیشتری در این کارخانە کار می کردند و این همە درگیری هم وجود نداشت. با این وجود کارخانە های واگذار شدە سود خوبی می برند. اما الان دیگر سودشان از تولید نیست از جاهای دیگری است. به همین خاطر است کە با چنگ و دندان از سرمایە رانتی شان دفاع می کنند. بە بهانە حفظ کارخانە و اشتغال مرتب از دولت ارز می گیرند، اقساط بدهی هایشان را نمی دهند، کاری می کنند که حق بیمە شان را ببخشند، دستمزدها را نمی دهند تا کارگران را تحریک کنند. بعد می روند سراغ دستگاە های دولتی تا بە بهانە نداشتن پول برای پرداخت دستمزدها از آنها پول و کمک بگیرند. وضعیت تمام کارخانە های واگذار شدە بە افراد همین جور است.
اینها ارز دولتی گرفتە بودند کە ماشین آلات را نوسازی کنند و کارخانە را توسعە دهند، اما پولها از جای دیگری سر درآورد.

ادارات دولتی هم آن قدر در فساد غرق شدەاند کە نقش کارچاق کن اینها را پیدا کردەاند. درد برای گفتن بسیار است. هرچە بگویم کم گفتەام.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید