رفتن به محتوای اصلی

پروژه رهبرتراشی، راه رهائی مردم از شر جمهوری اسلامی نيست!

پروژه رهبرتراشی، راه رهائی مردم از شر جمهوری اسلامی نيست!
اعلاميه ۶ سازمان سياسی جمهوری خواه پيرامون سخنرانی آقای رضا پهلوی

کشور ما در شرايط فوق العاده دشواری به سر می برد. پيامدهای سياست ها و کارکردهای مخرب جمهوری اسلامی در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی، ايران را با بحران های دامنه  داری روبرو کرده است. جمهوری اسلامی نه قادر به حل بحران های متعدد و اداره کشور است و نه به تغيير تن می دهد. مديريت ناکارآمد حکومت، فساد ساختاری، تورم لجام گسيخته و تحريم های اقتصادی..... زندگی اکثريت مردم کشور ما را به فلاکت کشانده است. گروه های گسترده ای از مردم از اين وضعيت به ستوه آمده و عليه حکومت به اعتراض برخاسته اند. جنبش های مطالباتی و خيزش های خيابانی صحنه سياسی کشور را دگرگون و زمينه های  تحولات اجتماعی و سياسی را فراهم می سازند. در هفته های گذشته، اعتراضات مردم عليه گرانی و بدنبال آن تظاهرات خيابانی مردم در آبادان و تعدادی از شهرها و دادن شعار عليه خامنه ای، روحانيت و سپاه، وضعيت جديدی را شکل داده است. 

اين وضعيت شرايط مساعدی را برای همکاری ها در صفوف اپوزيسيون فراهم آورده است. در اين ميان آقای رضا پهلوی در دو نوبت به صحنه آمده و در نوبت اول خود را به عنوان "صدای اعتراض مردم" قلمداد نموده و تلاش کرده اعتراضات مردمی را به سود خود مصادره کند. ايشان در نوبت دوم در قامت رهير و با رویکرد پوپولیستی فرمان بسيج داده است. در اين نوبت چهار کانال تلويزيونی در خارج از کشور برنامه های عادی خود را قطع کرده و سخنرانی آقای رضا پهلوی را پوشش دادند. در روزهای بعد هم در بخش اخبار و برخی برنامه ها بطور کم  سابقه ای به اين موضوع پرداختند. 

برخلاف آنچه آقای رضا پهلوی گفت که نمی خواهد رهبر بشود، او در اين سخنرانی در جايگاه يک رهبر اقتدارگرا و پوپوليست قرار گرفت، گروه های مختلف جامعه را مورد خطاب قرار داد، اپوزيسيون را حذف کرد و کوشيد "فرمان هدايت اعتراضات" را به دست گيرد. 

پوشش زنده و همزمان چند کانال تلويزيونی و تلاش او برای قرار گرفتن در قامت رهبر، نشان دهنده اين است که محافل قدرتمندی در خارج از کشور با بهره گيری از امکانات رسانه ای، می خواهند در شرايط بحرانی کشور آلترناتيو دلخواه خود را بسازند و آقای رضا پهلوی را به عنوان رهبر آن معرفی کنند. دستمايه آن ها شعار گروه هائی از مردم در اعتراضات است که در حاشيه شعارهای مردم عليه حکومت و در راس آن علی خامنه ای، شعار "رضا شاه روحت شاد" سر می دهند و سلطنت طلبان در خارج از کشور با ياری تعدادی از رسانه ها آن را به عنوان شعار اصلی مردم جا می زنند و بگونه ای تصويرسازی می کنند که گويا مردم خواهان بازگشت سلطنت هستند و به آقای رضا پهلوی به عنوان ناجی رهائی کشور از شر جمهوری اسلامی می نگرند. در اعتراضات کارگران، معلمان و بازنشستگان و اعتراضات مردم اصفهان و خوزستان، شعاری به نفع سلطنت و رضاشاه شنيده نشد. مردم عمدتا خواست های خود را مطرح می کنند و خشم خود را از بی لیاقتی مسئولین حکومتی نشان می دهند. در برخی از اعتراضات از جمله در اعتراضات دانشجويان بعد از شليک موشک به هواپيمای مسافربری، شعارهائی عليه سلطه شاه و شیخ سر داده شد.

آقای رضا پهلوی سال ها است که مدعی دفاع از دموکراسی است. اما حرف‌های مبهم و تعارض بین عمل و سخن و بویژه عملکرد حامیان و نزدیکان او، ادعایش را با تردید  مواجه ساخته است. او در سخنرانی اخير خود اپوزيسيون را کنار گذاشت و خود را تنها پشتیبان مبارزات مردم قلمداد کرد. پدر ایشان نيروهای اپوزيسيون را چنان سرکوب کرد که در سال ۵۷ هیچ نیروی سیاسی قدرتمندی وجود نداشت که توان مقابله با روحانیون تشنه قدرت را داشته باشد. آقای رضا پهلوی در دو سخنرانی اخير نشان داد که قصد بازگشت به حکومتی اقتدارگرا از نوع گذشته را دارد. در حالی که دموکراسی با نفی اپوزيسيون هم خوانی ندارد. وجه مشخصه دموکراسی وجود جامعه مدنی قدرتمند و احزاب سياسی است.   

اين حق آقای رضا پهلوی است که خود را رهبر حاميان سلطنت اعلام کند. ولی اين حق او نيست که با نفی اپوزيسيون و بهره گيری از رانت رسانه ها، مدعی رهبری مردم در اعتراضات و در گذار از جمهوری اسلامی شود و کاريکاتوری از رهبری خمينی را تکرار کند. جامعه ايران تفاوت کيفی با سال ۵۷ دارد. جامعه متکثر ايران، پذيرای چنين پروژه ای نيست. 

ما ۶ سازمان سياسی جمهوری خواه، ضمن اينکه جمهوری اسلامی را مانع اصلی تحقق آزادی، دموکراسی و عدالت در ایران و مسبب شرايط اسف بار فعلی می دانیم، مخالفت خود را با هر نوع نهاد مادام العمر در نظام سیاسی آینده ایران ابراز می کنيم و معتقديم "پروژه رهبرتراشی"، تماميت خواهی مبتنی بر مناسبات جامعه توده ای، تخريب جريان های جمهوری خواه دموکرات و فعالين سياسی در داخل و خارج کشور توسط سلطنت طلبان و اشاعه فرهنگ انحصارطلبی، به استقرار دموکراسی در کشور نمی انجامد. به باور ما در پرتو گفتگو و تعامل طيف های مختلف نيروهای سياسی و همکاری و ائتلاف طيف های همگرا و در نهايت توافق بر سر پرنسيپ های دموکراتيک و الزامات گذار از جمهوری اسلامی است که  دستيابی به دموکراسی امکان پذير می شود. 

هیئت‌های سیاسی ـ اجرائی

اتحاد جمهوری‌خواهان ایران

جبهه ملی‌ایران ـ اروپا (سامان ششم)

حزب چپ ایران (فدائیان خلق)

حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران

سازمان‌های جبهه ملی‌ایران در خارج از کشور

همبستگی جمهوری‌خواهان ایران

۱۹ خرداد ۱۴۰۱ (۹ ژوئن ۲۰۲۲) 

 

دیدگاه‌ها

بنائیان

تصور میکنم نه حزب الهی ونه شاه الهی هیچکدام توان فهم این حرف ساده را ندارند که عامل اصلی تحمیل جمهوری اسلامی ایران به ما مردم ایران  سهم  هردو شاهنشاه چه اولی وچه  دو می بیش از 80 درصد است زیرا هردوپادشاه (مستند به کتاب خاطرات سیدمحمدعلی شوشتری ونوشته های شاه آخری|) که واقعا خودشان خزب الهی بوده اند وبه هیچ کس جز به آخوندها ودر بهترین حالت به امثال علی شریعتی به هیچ انسانی اجازه کار روشنگری نمیدادند ومحصول این حکومت ها ما مردمی بودیم که عکس آقای خمینی را در ماه دیدیم
 

ش., 11.06.2022 - 16:02 پیوند ثابت
علی

آقای پهلوی فقط اپوزیسیون را نادیده نگرفته بلکه سودای حذف و سرکوب آنها را دارد. سلطنت خواهی دارای بدنه اجتماعی متشکل و سازمان یافته ای نیست و اصولا بدنه فعال سیاسی اقبالی به آنان ندارد، اما خطر آنجا است که با بهره گیری از تجارب پدر و پدربزرگ پری بلنده ها و شعبان بی مخ های آماده کار دارند که به زعم خودشان با تکیه به آنها می توانند تشکل های صنفی- سیاسی و جامعه مدنی را سرکوب نمایند. دریغ که چنین شود.

جمعه, 10.06.2022 - 09:08 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید