"بە روحانی رای میدهم؛ برای دوام برجام، برای مهار فقر و بیکاری" فرخ نگهدار ٢٨ اردیبهشت ٩٦
روزنامە "مستقل" در هفتە گذشتە گفتگویی با آقای نگهدار انجام داد*؛ در این گفتگو کە با نام مرضیە حسینی و با عنوان "انتخابات ١٤٠٠ نباید بی رونق برگزار شود" منتشر شد، واکنشهای انتقادی زیادی را بە دنبال داشت و بحثهایی را به وجود آورد کە همچنان ادامە دارند. این اولین بار نیست کە برخی از روزنامەهای مجاز داخل کشور با نگهدار مصاحبە میکنند. پیشتر نیز روزنامەی "انصاف نیوز" با فرخ مصاحبەای انجام داد کە آن هم با نقدهای عدەای از جریانات و کنشگران سیاسی مختلف روبرو شد. نقدهایی کە بە مصاحبە ایشان با یک روزنامە داخلی منتسب بە جریان قالیباف بود و هم نسبت بە حرفهایی کە نگهدار در مصاحبەاش با روزنامە مذکور گفتە بود. علاوە بر روزنامەهای انصاف نیوز و استقلال، نگهدار مصاحبە دیگری هم با "تاریخ ایرانی" انجام دادە است. علت مراجعە این روزنامەها بە نگهدار همانطور کە مرضیە حسینی خبرنگار استقلال در پیشانی مصاحبە نوشتە، ظاهرا به دلیل مواضع سیاسی نگهدار و تفاوت آن با مواضع سایر کنشگران سیاسی اعلام شدە است.
نگهدار البتە بعد از اعتراضات و واکنشهایی کە نسبت بە مصاحبەاش انجام گرفت، در توضیحی کە در کارآنلاین، نشریه اینترنتی سازمان اکثریت کە ایشان هم از اعضای آن هستند منتشر شد، نوشت: "متن زیر متن کامل پاسخ های من به 6 سوال آقای علی نظری سردبیر و مدیر مسئول محترم روزنامه مستقل است. این مصاحبه روز دوشنبه 18 دی ماه در صحفه اول و عکس اول و با تیتر «انتخابات 1400 نباید بی رونق برگزار شود» منتشر شد. اما چنین جمله ای در هیچ بخشی از مصاحبه من نیامده است و سر دبیر آن را خود راسا انتخاب کرده است. در عین حال متاسفانه پاراگراف آخر در پاسخ به پرسش سوم نیز به طور کامل از مصاحبه حدف شده است. این پاراگراف ارتباط تنگاتنگ میان «نوع برگزاری انتخابات 1400» و «امکان مذاکره و توافق با 1+5» را توضیح می دهد."
با این همە وقتی کسی در مقام منتقد حکومت با یک روزنامە مجاز داخلی در اوج سرکوب و بگیر و ببند مصاحبە میکند و از میان همە کنشگران سیاسی اپوزیسیون و منتقدان حکومت روزنامە وی را برای گفتگو انتخاب مینماید، باید بداند و میداند هم، کە ممکن است بە بهانە مصاحبە از قول او چیزی را بنویسند کە نیت اصلی روزنامە از رجوع بە او همان بودە است.
روزنامە استقلال با زدن این تیتر در واقع با یک تیر چند هدف را نشانە رفتە است. اولین و اصلیترین نشانە، تبلیغ و تلاش برای انتخابات ١٤٠٠ ریاست جمهوری است کە میدانند رغبت و انگیزەی مردم برای شرکت در آن حتی بە مراتب کمتر از مشارکت ١٠ درصدی در انتخابات مجلس است. انتخاباتی کە رژیم میخواهد آنرا فرمایشیتر از تمام دورەهای گذشتە برگزار کند. اما برای تزئین و تبلیغ آن بە کمک گرفتن از امکانات مختلف، منجملە بعضی کنشگران غیرخودی کە سابقە حمایت از انتخابات فرمایشی را دارند نیازمند است. نگهدار کسی است کە از انتخابات جمهوری اسلامی در هر حال و شرایطی دفاع کردە و میکند و عادت هم ندارد کە انتقاد تند از مواضع حکومت، حداقل در مصاحبە با یک روزنامە مجاز داخلی نماید. آقای نگهدار متاسفانە در این کار هم یدی طولا و هم مهارت قابل توجهی برای تبلیغ انتخابات دارند. به همین دلیل انتخاب تیتر مصاحبە توسط سردبیر هم خیلی بیربط نیست.
مواضع تاکنونی نگهدار در مورد انتخابات و شرکت وی در انتخابات گذشتە و تبلیغ و دعوت از مردم بە شرکت در انتخابات، و همچنین جملە آخر مصاحبە فرخ با مصاحبە کنندە کە میگوید: "نگرانی عمده من این است که انتخابات ۱۴۰۰ نه تنها در کاهش سطح نارضایی عمومی بیاثر باشد، بلکه بر حدت و عمق آن بیافزاید."، نشان میدهد کە گفتە او از لحاظ معنایی چندان با تیتر انتخاب شدەی گفتگو، مغایر نیست.
مقصود دیگر از مصاحبە، دامن زدن بە اختلافات بین نیروهای اپوزیسیون و انداختن آنها بە جان یکدیگر و ایجاد توهم در مورد رابطە فرخ با حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و برخی دیگر از سازمانهای چپ و القای آن است کە گویا مواضع آنها نسبت بە شرکت درانتخابات ١٤٠٠ مثبت و مشابە نگهدار است.
تناقض رفتاری فرخ کە خود را کنشگر سیاسی رفرمیست معرفی میکند و در همان حال عضویتاش در سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) بر کسی پوشیدە نیست، بە نوبە خود بە سردبیر روزنامە کمک میکند تا نهایت استفادە را از این مصاحبە ببرد. هم از این رو بود کە حزب چپ اعلامیەای منتشر نمود و در آن عدم عضویت نگهدار در حزب چپ را اعلام نمود و روشن کرد کە مواضع حزب تنها از طریق ارگانها و مسئولین منتخب حزب اعلام میشوند.
فرخ خودش همە این چیزها را میداند ولی تن بە آن میدهد. تکذیب بخشی از مصاحبە در نشریە کارآنلاین توسط نگهدار تاثیر چندانی در استفادە تبلیغاتی روزنامە استقلال و بهرەبرداری حکومت از آن ندارد. واکنش با تاخیر فرخ نشان میدهد او خودش هم بە نظر میرسد مخالفتی با این تیتر ندارد و علت تکذیب آن بایستی بە دلیل واکنشهای بعدی نسبت بە مصاحبە و مندرجات آن و از همە مهمتر موضوع انتخابات باشد. آنچە مسلم است این است کە بە رغم نادرست از کار درآمدن تحلیلهای سیاسی فرخ از نقش و تاثیر انتخاباتی کە در جمهوری اسلامی برگزار میشوند، او هنوز دست از این سیاست و تشویق مردم بە شرکت در انتخابات برنداشتە و حتی نگران بایکوت انتخابات فرمایشی و ضدمردمی ١٤٠٠ است. انتخاباتی کە خود او هم میداند فرمایشیتر از همە انتخابات تا کنونی میخواهند برگزارش کنند و نتیجەاش را از پیش تعیین کردەاند.
نگهدار متاسفانە جزو سیاسیونی است کە انتقادپذیر نیستند و حاضر نمیشوند از خطاهای سیاسی خود، ولو اینکە ضربات سنگینی بر مردم وارد کردە باشند، انتقاد کنند. او از مشوقان مردم بە شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و رای دان بە روحانی بود، شعارش هم این بود: "به روحانی رای میدهم؛ برای دوام برجام، برای مهار فقر و بیکاری"
کدام یک از اینها عملی شدند؟ جز این است کە در زمان روحانی تەماندەی قوانین اجتماعی حمایتی از میان برداشتە شد، دستمزدها زیر خط فقر فریز شدند، رکورد تورم شکستە شد، زندگی دەها میلیون کارگر و زحمتکش بە زیر خط فقر و بقا سقوط کرد، غارت و فساد و سرکوب بیشتر شد، آمار بیکاری پیش از شروع اپیدمی کرونا نسبت بە گذشتە افزایش یافت؟
شاید گفتە شود روحانی میخواست ولی خامنەای نگذاشت. این هم خلاف واقع است. روحانی و فراکسیون طرفدار وی در مجلس و دولت اگر چە در برخی زمینەها با دار و دستە خامنەای اختلافاتی بر سر منافع و برخی سیاستهایشان داشتە و دارند، ولی بە یک اندازە در به وجود آوردن وضعیت اقتصادی- اجتماعی حاکم بر کشور سهیماند. بین برنامەهای اقتصادی - اجتماعی آنها تفاوت اساسی وجود ندارد. در حفظ استبداد و سرکوب هم از مشی واحدی پیروی میکنند. سە برابر کردن قیمت بنزین، ٦ برابر کردن قیمت دلار و سرکوب جنبش و خیزشهای اجتماعی را با هم انجام دادند.
سیاستهایی کە جامعە را بە فلاکت و بینوایی کشاندە، سابقەای طولانیتر از تشدید تحریمهای اقتصادی دارند. حالا بیاییم و فرض کنیم کە نگذاشتند روحانی برنامەهایش را پیش ببرد و اگر میگذاشتند روحانی تخیلات آقای نگهدار و همفکرانشان را میتوانست عملی کند. در آن صورت این سوال در مورد رفسنجانی و خاتمی پیش میآید و اینکه شرکت در انتخابات و رای دادن بە کسی کە در عمل قادر بە اجرای برنامە و وعدەهایش نیست بە چە کار مردم میآید؟ رئیس جمهور بعدی مگر میتواند سرنوشتی متفاوت با روحانی، احمدی نژاد، رفسنجانی، خاتمی، بنی صدر و بقیە داشتە باشد؟ گرە کار در همینجاست کە رئیس جمهور نمیتواند نقشی غیر از کارگزار ولی فقیە داشتە باشد. اگر کسی مثل بنی صدر هم پیدا شود کە نخواهد از ولی فقیە و دستورات ابلهانەاش پیروی کند، یا کشتە خواهد شد و یا مجبور میشود جانش را بردارد بە تبعید برود. رفسنجانی شخص دوم مملکت بعد از خمینی مگر به چه روزی مبتلا شد؟ با این اوصاف تشویق مردم بە شرکت در انتخابات، فریب مردم و کمک بە حکومت سرکوبگر نیست؟ آقای نگهدار در پارگراف منتشر نشدە همین مصاحبە برای خالی نبودن عریضە اشارەای هم به بدتر شدن فلاکت زحمتکشان میکند اما نامی از فاعلین این فلاکت نمیبرد زیرا اگر نام ببرد، سیاست خودش را با نام بردن نفی کردە است. او ظاهرا هنوز خودش را طرفدار حقوق محرومین و زحمتکشان میخواند ولی دریغ از اینکە در میان نوشتەها و مصاحبەهای ایشان برای یک دفعە هم کە شدە، اعتراضی بە رفتار سرکوبگرانە حکومت نسبت به کارگران و دیگر زحمتکشان نمودە باشد!
از نظر من دعوت بە مشارکت در انتخابات و رای دادن بە مجریان سیاستهای بانک جهانی و نئولیبرالیسم در ایران، مشارکت در بینواسازی کارگران و زحمتکشان است. روحانی نزدیک بە ٨ سال مجری چنین سیاستی بودە است. نتیجەاش اینهمە فقر و فلاکت و بیحقوقی است کە گریبان طبقە کارگر را گرفتە و آنها را محتاج نان شبشان نمودە است. رئیس جمهوری کە از دل انتخابات فرمایشی بعدی بیرون بیاید، هر کس کە باشد، اگر بدتر از روحانی نباشد بهتر نخواهد بود. مردم در بین انتخابات آخر ریاست جمهوری و انتخابات مجلس با تحریم انتخابات، بلوغ سیاسی خود را بە نمایش گذاشتند و نشان دادند امیدی بە تغییر و اصلاح حکومت از طریق انتخابات فرمایشی ندارند و خواهان گذر از این نظام مافیایی و ناکارآمد هستند.
نگرانی شما آقای نگهدار در مورد بیرونقی انتخابات ١٤٠٠ بجاست. مردم این بار حتی کمتر از انتخابات مجلس در آن شرکت میکنند. آبروی خودتان را بیش از این در راه انتخابات بیرونق خرج نکنید. به فکر مردمی باشید کە در آستانە انتخابات، نە تنها با آنها مصاحبە نمیکنند، بلکە دستە دستە دستگیر و روانە سیاە چالشان میکنند. بە کارگران، معلمان، پرستاران و زحمتکشانی بیندیشید کە همە روزە در اعتصاب و اعتراض هستند. همین دیروز هفت دانشجو و هفتە گذشتە چند کارگر را دستگیر کردند. در طول همین یکی دو هفتە اخیر ٦ نفر را اعدام کردند، چند هفتە پیشتر سە عضو کانون نویسندگان را بە زندان فرستادند. فضا، فضای سرکوب و استبداد است. فضای انتخاباتی نیست. معلوم است ماهیت انتخاباتی کە در این فضا انجام شود چیست! فضای انتخابات پررونق نیست، فضای مصاحبە با روزنامەهای حامی انتخابات فرمایشی نیست. فضا، فضای جنبشی است. این فضا را دریابید! بە این هم بیندیشید کە چرا با وجود این همە متفکر و مبارز دلسوز بیخ گوششان، روزنامەها برای انعکاس نظراتشان در مورد انتخابات بە آنها مراجعە نمیکنند. ایکاش وقتی برای مصاحبە با شما آمدند، حداقل این را از آنها سوال میکردید تا بە انگیزەشان پی میبردید. رفرمیست کە هستید باشید، ولی مگر معنی رفرمیست بودن خلاصە میشود در چانە زنی بی فرجام با سران حکومت؟
-------------------------
* انتخابات ۱۴۰۰ نباید بی رونق برگزار شود (mostaghelonline.com)
دیدگاهها
باز هم یه متن دیگه که هیچ…
باز هم یه متن دیگه که هیچ راهکار عملی برای برون رفت از وضع موجود ارائه نمی ده و فقط به نفی راهکار های دیگران می پردازه
ایکاش آقای نگهدارموضعشان…
ایکاش آقای نگهدارموضعشان راخیلی قبل ترعنوان میکردند.هیچ ایرادی نداردکه یک چپ راه رفرمیسم راانتخاب کندبلاخره دردنیا چپ رفرمیست هم داریم ولی آقای تگهدارخیلی دیراین موضوع راعنوان کردند.
افزودن دیدگاه جدید