با سياست حداقل انعطاف و خواست های حداکثری جمهوری اسلامی،
شکست مذاکرات وين، فاجعه بار خواهد بود!
دور هفتم مذاکرات در وین بدون نتیجه تمام شد و قرار است دور بعدی مذاکره، این هفته از سر گرفتهشود. تیم جدید جمهوری اسلامی دو بستهی پیشنهادی به ۴+۱ ارائه دادهاست و بسته سوم پیشنهادی نیز که هنوز محتوای آن روشن نیست، در راه است. سه دولت اروپائی آلمان، بریتانیا و فرانسه، بلافاصله پیشنویسهای پیشنهادی دولت رئیسی در دو حوزهی رفع تحریمها و مسائل هستهای را «مایهی ناامیدی و نگرانی» اعلام کردند. سخنگوی وزارت خارجهی آلمان اعلام کرد که در این دو بسته، تیم جدید جمهوری اسلامی «تقریبا تمام سازشهایی را که قبلا طی ماهها مذاکرات دشوار حاصل شده بود، نقض کرده است». دولت آمريكا جمهوری اسلامی را به وقت کشی متهم کرد. گفته می شود جمهوری اسلامی اين بار با خواست حداکثری رفع تحريم ها و حداقل انعطاف در مسائل هسته ای وارد مذاکره شده است و «جرح و تعدیلی» که در «کژکارکردها و اشتباهات» توافقات دولت روحانی وارد کردهاست، عملا از توافقات شش دور مذاکرهی قبلی عقبنشینی کردهاست. پیشنهادات جمهوری اسلامی نه تنها آمریکا و متحدان اروپائی آن، بلکه چین و روسیه را نیز شگفت زده کردهاست.
جمهوری اسلامی با اين دو بستهی پیشنهادی و سیاستی که در پیش گرفتهاست، عملا توافق و تفاهم در وین را منتفی می سازد؛ با ارائهی اين دو بسته، خواهان لغو همهی تحریمها است، اما حاضر به عقب نشینی از برنامهی توسعهی هسته ای و از جمله بالا بردن سطح غنی سازی تا شصت درصد نيست. روشن است که مخالفان برجام که اینک در مسند وزارت و تیم مذاکره نشستهاند، می خواهند زمان بخرند. اما پاسخ ۴+۱ و آمریکا هم به همان اندازه روشن است. آنها حاضر نيستند که بيش از اين، زمان را از دست بدهند و برای برنامه های جمهوری اسلامی فرصت بسازند.
تاکید بر خواست لغو یکبارهی تمامی تحریمهای بعد از خروج ترامپ از برجام و تضمین دولت آمریکا در مورد عدم خروج مجدد از برجام از يکسو، و تداوم نقض تعهدات برجامی از سوی ديگر، میتواند روزنهی کنونی برای برونرفت از بنبست مذاکرات را کور کند. خواست تضمین از آمریکا یا لغو کامل تحریمها، از طریق میانجی و همزمان امتناع از مذاکره با دولت آمریکا، آن هم با زیر سوال بردن نتایج بهدست آمده طی چندین ماه مذاکرهی غیر مستقیم، خود مانعی بر سر راه رسیدن به توافق از طریق ادامهی مذاکرات جاری در وین است.
گشایش در مذاکرات اتمی و رسيدن به توافق بدون مذاکرهی مستقیم با دولت آمریکا به عنوان طرف اصلی، بدون عقب نشينی از برنامهی هسته ای از جمله غنی سازی ۲۰ و ۶۰ درصدی و کنار گذاشتن خواست های حداکثری و پذیرش نتایج مذاکرات قبلی ممکن نخواهد بود. توافق بر سر تحریمها با ادامهی خصومت با آمریکا و امتناع از عادیسازی مناسبات با دولت آمریکا بسیار دشوار خواهد بود. تا زمانی که سیاست دشمن محور جمهوری اسلامی ادامه دارد، حتی در صورت توافق بر سر برجام هم تضمینی بر پایداری آن نخواهد بود. بدون تغییر سیاست خارجی کنونی جمهوری اسلامی و هموار شدن راه عادیسازی مناسبات با دولتهای دیگر از جمله آمریکا و مناسبات دوستانه با همسایگان، پایانی بر انزوای کنونی کشور متصور نیست و خطر تحریم و تهدید همواره پابرجا خواهد بود. فشار اقتصادی بر مردم ایران ادامه خواهد یافت. حتی اعلام توقف مذاکره برای رایزنی هم، بلافاصله انعکاس خود را در وضعیت بحرانی اقتصاد ایران و در افزایش قیمت ارزهای خارجی برجای می گذارد. ادامهی این بیثباتیها، تاثیر بلاواسطهای در افزایش بهای مایحتاج عمومی مردم دارد.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) بازگشت بر سر میز مذاکره و حل مشکلات از طریق دیپلماسی را بهترین گزینه برای برونرفت از بحران کنونی و اجتناب از درگیری و خطر جنگ جدید در منطقه میداند. اگر جمهوری اسلامی روی خواستهای حداکثری بايستد، مذاکرات وين متوقف و يا شکست بخورد، کشورهای ۴+۱ و آمريکا به اين دريافت برسند که جمهوری اسلامی قصد توافق ندارد و می خواهد زمان بخرد و از فاصلهی زمان گريز بکاهد، وضعيت تغيير خواهد کرد و راه برای صدور قطعنامهی جدید توسط آژانس مبنی بر نقض برجام، ارجاع پروندهی ايران به شورای امنيت، استفاده از مکانيسم ماشه و اعمال تحريمهای شديدتر باز خواهد شد. مذاکرات کنونی فرصت جديدی را برای دیپلماسی فراهم آوردهاست. اگر ديپلماسی کارساز نشود، راه های ديگر به ميان خواهد آمد، که برای مردم ایران می تواند فاجعه آفرين باشد. جمهوری اسلامی با فرصتسوزی در وین، دیگر قادر نخواهد بود، فقط تحریمهای اقتصادی را مسبب فقر و فلاکت مردم در ایران اعلام کند. اگر جمهوری اسلامی از فرصتی که برای ديپلماسی فراهم آمدهاست، برای بازگشت به برجام و رسيدن به توافق با طرف های مذاکره بهره نگيرد و هم چنان درجهت رسیدن به آستانهی ساخت سلاح هسته ای گام بردارد، کشور با بحران های فزاينده، با فلاکت هر چه بيشتر در زندگی اکثريت مردم و نیز با خطر حملهی نظامی روبرو خواهد شد.
هیئت سیاسی اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
۱۸ آذر۱۴۰۰ - ۹ دسامبر ۲۰۲۱
دیدگاهها
رفیق عباس گرامی بادروددر…
رفیق عباس گرامی بادرود
در پاسخ به سوالات شما:
۱- بارها در اظهار نظرهائی که حول این موضوع شدهاست، دولت آمریکا حاضر به بازگشت به برجام و لغو تحریمهای مربوط به آن هست. ولی از قرار معلوم بخشی از تحریمهای آمریکا در ارتباط با برجام نیست و مربوط به اتهام «نقض حقوق بشر» و «فعالیتهای تروریستی» و غیره است. هم چنین برخی دیگر از تحریمها از سوی کنگره تصویب شده اند. اطلاعات دقیقی از توافقات شش دور مذاکره در دست نیست، ولی گفته میشود بیش از ۹۰ درصد تحریمها میتواند با توجه به توافق قبلی لغو شوند. موضوع دیگری که آمریکا روی آن تاکید دارد، بازگشت متقابل جمهوری اسلامی به تعهدات خود در برجام از جمله در مورد غنی سازی اورانیوم و برداشتن موانع در مورد بازرسیهای آژانس انرژی اتمی از تاسیسات هستهای ایران است.
۲- مسائلی مثل تنش در مرزهای اوکراین، یا در رابطه با تایوان، موضوعاتی هستند که ربط مستقیمی به برجام و پروژهی هستهای ایران ندارند، ولی در رابطه با برجام هم می توانند موثر باشند. مسلما روسیه حاضر نیست بگذارد ناتو تا مرزهای آن بیاید و همهی جمهوریهای سابق اتحاد شوروی از جمله اوکراین وارد این پیمان نظانمی بشوند. این موضوع برای روسیه بسیار مهم است. همان طور که آمریکا هم در این عضوگیریها به دنبال منافع استراتژیک خود است. از طرف دیگر، چین هم تایوان را جزئی از خاک خود می داند و آمریکا تاکون حاضر به پذیرش آن نشدهاست. اما آن چه که روشن است با هر اختلافی در این موارد، آمریکا، چین و روسیه در این که برنامه هستهای جمهوری اسلامی در چهارچوب برجام بماند، متفقالقول هستند. روسیه وچین هم علاقهای در به هم خوردن توازن قوا در منطقه ندارند.
آبشخور اصلی دشمنی اسرائیل با جمهوری اسلامی، سیاستهای خود جمهوری اسلامی است. تهدیدهای دائم اسرائیل علیه جمهوری اسلامی، بدون زمینه در خود جمهوری اسلامی نیستند. جمهوری اسلامی نه فقط اسرائیل را به عنوان یک کشور عضو سازمان ملل به رسمیت نمیشناسد، متاسفانه سران آن از تریبونهای رسمی شعار نابودی آن را هم می دهند و به دنبال ایجاد «محور مقاومت» در برابر آن هم هستند. این تهدیدها آن روی سکهی تعیین زمان در مورد نابودی اسرائیل، توسط سران جمهوری اسلامی، تبدیل مبارزه با اسرائیل به «وظیفه»، توسط فرماندهان سپاه پاسداران یا شلیک موشک با شعار نابودی اسرائیل به زبان عبری است.
پرسیدهاید که :« آیا آمریکا و قبل از همه اسرائیل ، تحت اسم مبارزه با جمهوری اسلامی به دنبال نابودی ایران و تغییر ژیو پولیتیک منطقه هستند؟» میشود این سوال را به شکل دیگر هم مطرح کرد: آیا سیاست جمهوری اسلامی در جهت تقویت نقش ایران در ژئوپلتیک منطقه و خنثی کردن تهدید امریکا و اسرائیل درمورد ایران است؟ سیاستهای جمهوری اسلامی تاکنون فرصتها و امکانات توسعهی روابط با کشورهای دیگر را از ایران گرفته و خظر درگیری نظامی و جنگ را به یک خطر ادامهدار تبدیل کردهاست. متاسفانه جمهوری اسلامی در لحظهی کنونی متحدی جز نیروهای شبه نظامی مورد حمایت خود و در بهترین حالت رژیم اسد در سوریه ندارد. راه مقابله با تهدیدات اسرائیل و امریکا، تغییر سیاستهای تاکنونی و ایجاد رابطه با همسایگان و دیگر کشورها بر اساس منافع متقابل است. ما قادر به تغییر سیاست زورگویانهی آمریکا و اسرائیل نیستیم، اما قادر هستیم که مناسبات کشورمان با دیگر کشورها را تغییر دهیم و با اتکا به ارادهی آزاد مردم مناسباتی را که شایستهی ایران در منطقه و جهان است، با دیگران برقرار کنیم. آن گاه هیچ دولتی به خود اجازه نخواهد داد که ملت ما و کشور ما را تهدید کند. جمهوری اسلامی امروز نه ارادهی مردم ایران را نمایندگی میکند و نه منافع ملی کشور ما را.
این هم درست است، که اگر در چهل و سه سال گذشته جنگ، تحریم و تهدید نبود، که همه بهانهای در دست جمهوری اسلامی برای سرکوب مردم و وابسته دانستن جنبش آنها به «دشمن» بودهاست، خیلی از مسائل طور دیگری می بود. ولی به جای اگرها، باید به این فکر بود که امروز چه باید کرد. چگونه «به اتحاد» و اتکا به «دست توانای ملت و کارگران و زحمتکشان ایران» دست یافت و راه «رهایی ملت و کشور ایران از این نظام جهل و فساد و جرم و جنایت»را هموار نمود.
بهار گرامی، البته که کار…
بهار گرامی،
البته که کار شکنی جمهوری اسلامی طبعا «یگانه مانع» توافق نیست، ولی از جمله موانع ادامهی مذاکرات از آن جائی که متوقف شدهبود، هست. این مذاکرات در شش دور قبلی به توافقاتی منجر شده بود که به قول دولت قبلی، لغو بخش بزرگی از تحریمها فقط نیازمند امضا بود. هر چند نه از توافقهای قبلی و نه از پیشنهادات جدید اطلاع دقیقی در دست نیست. ولی آنچه که منتشر شده نشان میدهد تیم جدید جمهوری اسلامی بعد از ۵ ماه با پیشنهادات متفاوت بر سر میز مذاکره باز گشتهاست. این امر، ادامهی مذاکرات را دشوارتر کردهاست. طبعا شکست مذاکرات می تواند عواقب ناگواری برای کشور ما داشتهباشد.
طبیعی است که در برخورد به مذاکرات وین همه از جمله، اسرائیل و آمریکا هم اهداف خود را دنبال میکنند. هم در آمریکا و هم در اسرائیل نیروهای قدرتمندی مخالف توافق با ایران هستند. ما نمیتوانیم به آمریکا و اسرائیل تعیین کنیم که چه باید بکنند، ولی به کسانی که به نام کشور ما بر سر میز مذاکره نشستهاند، می توانیم و باید فشار بیاوریم که منافع کشور و مردم را قربانی این یا آن خواست خود نکنند. لغو تحریمها و پایان دادن به تشنج و تهدید اگر هدف باشد، رسیدن به آن بر سر میز مذاکره، بهترین راه ممکن است. نفع کشور ما در ادامهی مذکرات و پایبندی به توافقات و استقبال از بازگشت آمریکا به برجام و پایبندی همه به تعهدات در چهارچوب آن است.
روشن است که همهی مسائل پیچیده در رابطه با برجام و مناسبات کشور ما با دیگر دولتهای ذینفع در این مناقشه را یک جا نمیشود حل کرد، بخصوص که هنوز از مذاکرهی مستقیم با آمریکا، طرف تعیین کننده در این مذاکرات، اجتناب میشود و فعلا از طریق واسطهها کارها پیش میرود؛ مثل دور زن پر هزینهی تحریمها که به یک رویهی پر سود برای واسطهها در کادر جمهوری اسلامی تبدیل شدهاست. اگر درایتی باشد، گام به گام هم می شود به نتیجه رسید، لازم نیست همهی مشکلات یک جا حل شوند.
باید در نظر داشت که فقط دولت بایدن نیست که در بازگشت به برجام و لغو همهی تحریمهای آمریکا بعد از خروج ترامپ از برجام با مشکل مواجه است، این بازگشت در تیم دولت «یکدست» جدید هم هنوز حل نشدهاست. کسانی که همواره علیه برجام بودهاند و الان باید راه بازگشت به آن را هموار سازند، دست کمی از مخالفان برجام در آمریکا و در اسرائیل ندارند.
همانطوریکه که دوست قبلی…
همانطوریکه که دوست قبلی اشاره کردند ، در کار شکنی و چهره پلید و اهداف پلیدتر جمهوری اسلامی چه در ابعاد بینالمللی و چه در بعد ملی شکی نیست .
سوالاتی که قابل طرح است ، اینستکه ،
۱-چرا آمریکا حاضر به بازگشت به برجام توافق شده ، قبل از روی کار آمدن ترامپ نیست ؟
درحالیکه هم آمریکا و هم سایر کشورهای مذاکره کننده خود بهتر از هرکس میدانند، که در صورت چنین بازگشتی ، جمهوری اسلامی هیچ راهی بجز پذیرش و بازگرداندن بدون چون و چرای فعالیت انرژی اتمی خود به سطح قبل از لغو این توافقنامه ندارد .
۲- آیا میتوان از کشورهای روسیه و چین انتظار داشت ، که در مقابل تهدیدهای آمریکا و کشورهای عضو ناتو ، در مرز اوکراین ، دست روی دست گذاشته و هیچ عکس العملی نشان ندهند و یا نمیدادند؟
اگر پاسخ منفی است ، آیا میتوان در مقابل تهدید های دائم اسرائیل به بمباران کردن ایران بدون هرگونه مجوزی از طرف جامعه جهانی و سازمان ملل ، که خود بهتر از هرکس میدانند ، که آسیب بینندگان این سیاست قبل از هر چیز ملت ایران خواهد بود و به نابودی ایران منجر خواهد شد ، از جمهوری اسلامی انتظار داشت که حتی در حرف و شعار هم هیچ پاسخی ندهد؟
آیا آمریکا و قبل از همه اسرائیل ، تحت اسم مبارزه با جمهوری اسلامی به دنبال نابودی ایران و تغییر ژیو پولیتیک منطقه هستند ؟
چه بسا اگر آمریکا ، اسراییل و کشور های عضو ناتو چنین سیاستی را به پیش نمیگرفتند ، شاید تاکنون ملت ایران حساب خود را با این رژیم ضد حقوق بشر و مخالف آزادی و عدالت اجتماعی یکسره کرده بود !!
لذا نه یکطرفه قضاوت کنیم ، ونه استقلال و آزادی کشور خود را در تمکین به چنین قراردادهایی ببینیم .
رهایی ملت و کشور ایران از این نظام جهل و فساد و جرم و جنایت، تنها به اتحاد و دست توانای ملت و کارگران و زحمتکشان ایران میسر است.
شکی در کار شکنی جمهوری…
شکی در کار شکنی جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف حداکثری نیست. آیا این یگانه مانع از رسیدن به توافق است؟ نقش امریکا و اسرايیل در این زمینه را فراموش نکرده اید؟
افزودن دیدگاه جدید