مقدمه
کشور ما با ابرچالش های پرشمار، گسترش جمعیت زیر خط فقر، تورم بالای ۴۰ درصدی، افزايش فاصلهی طبقاتی بین دهکهای بالا و پایین درآمدی کشور و شکاف گسترده بین نگاه واپسگرا و ظهور خردهفرهنگهای جدید مواجه است. بیش از ۸۰ درصد مردم ایران از وضعیت موجود ناراضی و خواهان تغییرند. جمهوری اسلامی با توسل به سرکوب و قوهی قهریه، در مقابل تغيير ايستادهاست. ادامهی وضع موجود، موجوديت کشور را با مخاطره روبرو ساختهاست. جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، با آگاهی از اين مخاطره و ضرورت تغييرات بنيادين ساختار قدرت، برای گذار از جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی، سمت گيری کردهاست. اما برکناریِ جمهوری اسلامی لزوماً به استقرار دموکراسی نمی انجامد.
شرط لازم برای استقرار دمکراسی در کشور، گذار خشونتپرهیز از جمهوری اسلامی است، اما شرط کافی برای تداوم آن ایجاد نظام سياسی مبتنی بر جمهور مردم و سازوکارهای بازدارنده در برابر بازسازی استبداد و اقتدارگرائی، بهعنوان مانع بزرگ دموکراسی در ایرانِ پس از نهضت مشروطه است که ريشه در نظام سلطنت و ولايت فقيه دارد. تجربهی انقلاب بهمن ۵۷ می آموزد که صرف مخالفت با نظام استبدادی کافی نیست و باید پايبندی به موازین جهانی حقوق بشر، حقوق شهروندی، تبعیض ستیزی و رواداری ملاک قرار گیرد. علاوه برآن، از تمامیتخواهی، برتریطلبی (تحميل هژمونی) و مناسبات سیاسی مبتنی بر اختناق و سرکوب پرهيز شود.
به باور ما، بيش از يک قرن و نيم تلاش پر فراز و فرود، زمان برای تأسیس نظام جمهوری در ایران فرارسیده است. نظام جمهوری سکولاردمکرات این قابلیت را دارد که با درانداختن طرحی جدید برای بنیان دولت ـ ملت، به بحران تشکیل «دولت ملی» در تاریخ معاصر ایران پایان دهد.
جمهوری برای ما فقط یک ساختار و شکل سیاسی حکومت نیست، بلکه هدفِ سياسیِ راهبردی ما و اساس نظام حکمرانی آيندهاست که مبتنی بر حق انتخابکردن و انتخابشدنِ آزادانهی همهی شهروندان، حکومت اکثریت، با رعایت حقوق اقلیت و بر پایهی رفع هرگونه تبعيض و تأمين حقوقیِ برابرِ همهی شهروندان کشور، فارغ از تعلق اتنيکی، جنسیت، گرايش جنسی، مذهب، عقیده و مرام آنان است. "جمهوری" هیچ حق و بنیان دیگری، از جمله موروثی و الهی را، بهرسمیت نمی شناسد. ما بر مخالفت با هر نوع نهاد مادامالعمر در نظام سیاسی، و بر گردش ادواری و مستمرِ تمامی ارکان قدرت در آیندهی ایران تأکید داریم.
فعالیت ما در حوزهی جمهوریخواهیِ سکولاردمکرات، مبتنیبر اقداماتی چون "تقویت گفتمان جمهوری خواهی در عرصهی عمومی ایران" و "تبيين تفاوتها با حکومت دینی در هر شکلی و زيان های بازسازی نهاد سلطنت" است. ما بر "ضرورت افزایش همگرائی و انسجام در صفوف نیروهای جمهوریخواه"، "تقویت بلوک جمهوری خواه در اپوزیسیون، و ایجاد ثقل نيروهای جمهوری خواه" تأکيد داريم. همچنین، برنامهی عمل ما شامل سرفصلهائی چون "همکاری با نیروهای جمهوری خواه داخل کشور"، "حمايت و تقويت جنبش های اجتماعی"، "جنبش مطالباتی"، "انجمنهای تخصصی و تشکلهای کارآفرينان"، "نیروهای جامعهی مدنی و خيزش های خيابانی" است. "برخورد فعال با مسائل جاری سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران"، "ارائهی راهکار برای حل مشکلات کشور، قبل و بعد از دوران گذار، از طریق تأمينِ موازنه بین فعالیت های کوتاهمدت و درازمدت با هدف کاهش مخاطرات کشور و فراهمشدن زندگی بهتر برای مردم " و "فعالیت نظری، گفتمانی و سیاسی برای طرح راهکارها و مباحث راهبردی برای پاياندادن به انسداد ساختاری و بن بست سیاسی"، بخشهای دیگری از فعالیت مشترک ما را تشکیل میدهند.
مخالفت با نفرتپراکنی و انتقامگیری کور، و دعوت به مدارا و رواداری سیاسی و فرهنگی، پای بندی به عدمخشونت، هم بهلحاظ نظری و هم در عرصهی پراتیک، از مفاهيمِ محوری سیاستورزی ما هستند. به باور ما، رنگین کمان جامعه ایران، برای بقا و رشد، نیازمند ارتقاء فردی و جمعیِ تابآوری در مواجهه با نظرات مختلف، در عین رعایت کثرتگرایی در تمامی حوزههای سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگیاست. رعایت موازین حقوقبشری، از هم اکنون و پس از تغییر نظام، و انجام دادخواهی در چارچوب رعایت آئین دادرسی عادلانه و حقوق متهم، جملگی سنگبنای اصلی شکلگیری نظام قضائی و سیاسی ایران در آينده بايد باشد.
ما برای استقرار دموکراسی در کشور، به جنبش فراگير و نيرومند «زن، زندگی، آزادی» و جنبش های مطالباتی متکی هستيم و تأکيد داريم بر مبارزهی سياسی خشونت پرهيز و تقويت جنبش های مدنی، پيوندخوردن جنبش های اجتماعی با همديگر، استمرار و گسترش اعتراضات و اعتصابات، و فراروياندن آن به یک جنبش اعتراضی سراسری، سازمان يافته و قدرتمند، در کنار بهره گيری از ظرفیتهای موجود در چارچوب رهیافت تاکتیکی. ما مخالف بدیلتراشی و آلترناتيوسازی توسط دولت های خارجی و متکیشدن اپوزيسيون به آن ها هستيم، و بر محوریت نیروهای سیاسی، مدنی و اجتماعی داخل کشور و رهبری برخاسته از مبارزات مردم تأکید داریم. ما باور داریم که استقرار یک جمهوری سکولاردمکرات می تواند تنها با تحزب و رقابت سالم احزاب و سازمان های سیاسی شکل بگیرد و از راه طرح و گسترش این گفتمانها در جامعه تقویت شود.
در چارچوب نکات طرحشده، ما ۵ حزب و سازمان سياسی، با آگاهی از اوضاع بحرانی کشور و لزوم گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری سکولاردموکرات، ضمن تأکید بر ضرورت شکل گيری همگامی نيروهای سياسی جمهوريخواه دموکراتیک و عرفی (سکولار)، با ارائهی اين مبانی، می خواهيم روند همکاری را گسترش دهیم.
مبانی همگامی
۱. ما از نظام حکمرانی جمهوریِ دمکراتیک دفاع میکنیم، مخالف حکومت فردی، موروثی، دینی و ایدئولوژیک هستیم، باورمندیم به تفکیک قوای قانونگذاری، قضائی، اجرایی و استقلال قوهی قضائیه، قضات، و دستگاه های ارتباط جمعی (مطبوعات، انتشارات، رادیو و تلویزیون و نیز رسانههای مجازی)، اصل تناوب قدرت، انتخابیبودن مجلس و رئیسجمهور، حفظ یکپارچگی سرزمینی/تمامیت ارضی ایران، تمرکززدایی و تأمین حق دمکراتیکِ برابریِ حقوق اتنیکی، جدائی دین و دولت (در معنایی معادل state و با ساختاری سکولار- لائیک)، تکثرباوری یا پلورالیسم سیاسی، تنوعپذیری فرهنگی و اتنیکی، قوامیافتن جامعهی مدنی و توسعهی سیاسی، استقرار دولت مدرن، سکولار، دمکرات، قانونمدار و کارآمد.
۲. ما بر حقوق برابر شهروندان، تنوع سبک زندگی و اجرای بیخدشهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر و پروتکل های الحاقی آن تأکید داریم. تبعیض های نهادينهشده مسئلهای جدی در کشور ماست که مهمترینِ آنها حقوق زنان است و در کانون کنش های ما قرار دارد. ما بر امنیت قضائی شهروندان پای می فشاریم و بر این باوریم که تمام شهروندان، بدون استثناء، در مقابل قانون از حقوق برابر برخوردارند؛ هیچ فردی بالاتر از قانون نیست و هیچ فردی نباید به خاطر جنسیت، گرايش جنسی، قومیت، عقیده، ایمان، باورهای مذهبی یا سیاسی و سبک زندگی از حقوق شهروندی خود محروم شود.
۳. آزادی زندانيان سياسی، آزادی های سیاسی و اجتماعی، فعالیت آزادانهی احزاب سیاسی، آزادی رسانه ها، آزادی عقیده، بیان، مذهب، هنر، ادبیات، گردش آزاد اطلاعات، حق دسترسی مردم به اطلاعات، آزادیهای آکادمیک و استقلال دانشگاهها، برگزاری اجتماعات، تظاهرات، آزادی تشکل و سازمان یابی گروه های اجتماعی، تقویت و تشکیل سندیکاهای کارگری، نهادهای صنفی، ازجمله معلمان، وکلا، هنرمندان و سازمان های مردم نهاد (سمن) و تأکید بر ظرفیت آنها برای حل مشکلات اجتماعی بهموازات نهادهای دولتی جزو اصول مسلم برنامهی عمل ما محسوب می شوند. ما شکنجه، اعدام و قصاص را طرد و محکوم میکنیم، خواهان حذف مجازات اعدام از قوانین جزائی کشور هستیم، و کلیهی مجازات های مغایر با ارزش های انسانی را نقض حقوق انسانی میدانيم. به اعتقاد ما، دور باطل طرد و حذف و انتقام گيریهای سياسی بايد به پايان رسد.
۴. رعایت حقوق بشر و استقرار دموکراسی در کشور مستلزم رفع هرگونه تبعیض جنسیتی در تمامی ابعاد و تأمین برابری حقوق همگان است. ما تأکید داریم بر تضمین حقوق زنان، الجیبیتیکیو (LGBTQ) و دگرباشان جنسی در خانواده و جامعه، پایانبخشیدن به هرگونه تبعیض جنسیتی، مبارزه با خشونت علیه زنان، الجیبیتیکیو (LGBTQ) و دگرباشان جنسی، و فراهم آوردن امکانات لازم برای رشد استعدادها و توانائیهای آنان در حوزهی اشتغال، آموزش و دیگر عرصههای زندگی فردی و اجتماعی.
۵. کشور ما نیازمند اقتصادی شکوفا برای تأمین رشد و توسعهی مستمرست. توسعهی اقتصادی از طریق رشد بخش مولد اقتصاد ملی، سرمایه گذاری و کاربست تکنولوژی جدید، حفظ محیط زیست، رفاه اجتماعی همگانی، فقرزدائی، قوانین بینالملی کار، ارتقاء راندمان کار، کاهش هزینه های تولید، بهکارگیری نیروهای متخصص و مدیران کارآمد و توزیع عادلانهی درآمد امکانپذیرست. اقتصاد ما باید از یک اقتصاد مصرفی، رانتی، غیررقابتی و توزیعی به اقتصادی مولد، ثروت زا، رقابتی، دانش محور و در پیوند با اقتصاد جهانی گذر کند؛ دگرگونی ساختار نظام مالیاتی، پایاندادن به انحصار در حوزه های مختلف اقتصادی و اختصاص درآمد نفت و گاز در خدمت ایجاد اشتغال، بالابردن توليد و توسعهی زیرساخت های کشور ازجمله اهداف ماست.
۶. نظام سیاسی جمهوری اسلامی یکی از فاسدترین نظام های جهانیاست. مديريت ناسالم، رانتخواری، معافيت مفسدان اقتصادی از مجازات همگی تجلیبخش فساد ساختاری آن است. ولایت فقیه از گسترش رانت بهعنوان عاملی برای فساد، حامی پروری و حفظ نظام استفاده می کند. نگاه ایدئولوژیک و تقدم آن بر تخصص و شایسته سالاری موجب گسترش باندهای مافیایی و مروج فساد اقتصادی شدهاست. ما تأکید داریم بر مبارزه عليه فساد، شفافيت سياسی، اقتصادی و حقوقی، نظارت رسانه ها، اتحادیهها، مجامع صنفی و سازمان های غیردولتی بر فعالیت های اقتصادی دولت، بنیاد ها و توانمندسازی جامعهی مدنی.
۷. آزادی، عدالت اجتماعی، توسعهی اقتصادی و سياسی همگی لازم و ملزوم يكديگرند. ما خواستار ايجاد امنيت اجتماعی و فرصتهای برابر برای دسترسی همگان به مسکن، بهداشت، ممنوعيت کار کودکان، آموزش رایگان و امکانات رفاهی هستيم؛ و پای می فشاریم بر تأمین اجتماعی همه جانبه و فراگیر، شامل بیمه های درمانی، بیکاری، از کارافتادگی و توانمندسازی گروه های کم درآمد جامعه، حق کار مبتنی بر کرامت انسانی و کاهش فاصلهی طبقاتی. ما از آزادی فعاليت اقتصادی، و ایجاد اشتغال پشتیبانی می کنیم.
۸. کشور ما با یک بحران بزرگ محیط زیستی مواجهاست و برای خروج از این بحران، به اقدامات بنيادين نیاز دارد؛ از يکسو، با خشکسالی، سدسازی های بی رويه، کاهش سفره های آب زیرزمینی، فرسایش خاک، خشکشدن تالاب ها، کوچکترشدن دریاچه ها و تنگناهای کشاورزی، و از سوی دیگر، انواع آلودگی های زیست محیطی، بهویژه آلودگی هوا روبهروست که حیات ملت ایران را به طور فزاینده ای با خطرات جدی مواجه کردهاست. صدها شهر در تأمین آب آشامیدنی دچار محدودیت ها و مشکلات بسیار هستند. ما بر اختصاص بودجهی ضروری، تجدیدنظر در سیاست های بلندمدت تولید انرژی و مصرف منابع آب، گسترش همکاری های منطقه ای و بین المللی در این راستا تأکید داریم.
۹. همبستگی ملی ایرانیان، در گروی تأمین و تضمین حقوق برابر همهی اجزاء تشکیل دهندهی ملت ایران قرار دارد. از میان برداشتن نابرابری و تبعیض اتنیکی و مذهبی و ديگر اشکال نابرابری، ازجمله شروط ضروری گذار ایران به دموکراسی و توسعهی پايدار و حفظ یکپارچگی سرزمینی کشور است. سیاست توزیع متوازن قدرت از طریق واگذاری امور محلی از سطح روستا تا استان به نهادها و مسئولان منتخب مردم و مبتنی بر تساوی حقوق شهروندی و کاهش فاصلهی سطح زندگی پيرامون با مرکز، میتواند همبستگی ملی را ريشه دارتر و حاکميت دموکراتيک را تثبيت و تضمين کند. ما به ترویج آزادانه و شکوفائی تمامى زبان هاى رایج در میهنمان بهعنوان میراث فرهنگی، گنجینهی ملى و نمادهای هويت ملى مردم ايران باور داریم و زبان فارسی را به عنوان زبان مشترک ایرانیان در سراسر کشور می شناسيم.
۱۰. مبانی سیاست خارجی ما، بر تأمین امنیت و منافع ملی، استقلال سیاسی و تأکید بر سیاست خارجی مبتنیبر صلح، احترام متقابل، دوستی میان ملتها، همکاری با همسایگان، برقراری مناسبات عادی با همهی کشورها ازجمله با امريكا و اسرائيل، عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها، خروج از مناطق بحرانی منطقه، مخالفت با دخالتها و تعرضات سیاسی و نظامی از سوی قدرتهای خارجی در امور داخلی ایران، مبارزه برای برقراری صلح، نابودی سلاح های کشتار جمعی، منع تولید آنها در سطح منطقه و جهان، مبارزه با هرگونه سلطه طلبی و دفاع از تماميت ارضی کشور در برابر تهديدات خارجی استوار ست.
«همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران»
اتحاد جمهوریخواهان ایران
جبهه ملی ایران ـ اروپا
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
همبستگی جمهوریخواهان ایران
۱۱ فروردین ۱۴۰۲ برابر با ۳۱ مارس ۲۰۲۳
دیدگاهها
ده ها بار در ابراز دیدگاه…
ده ها بار در ابراز دیدگاه براین مقاله یا اعلامیه گفته ام که کل این ۵ نهاد یا تشکل خلاصه میشود در۲ جناح جبهه ملی و فدائیان خلق ، جبهه ملی که آمتحان خود را در قالب خوش خدمتی بسرکردگی مهدی بازرگان عزیز جهت هرچه بهتر استقرار آخوندی بکار بست و باعث سرنوشت امروزی ملت شد . اتفاقا در آن دوران هم چریک فدایی همپا و هم جهت با همین جبهه ملی بود . اینکه بعد از ۴۴ سال خفقان باز صدای ایندو ودیگر سگان شریک دزد و رفیق قافله بگوش میرسد نه از سر دلسوزی برای ملت بلکه بجهت کمک به ایمن سازی محیط سیاسی کشور برای حکومتی است که در ۵۷ پایه گذاری نموده اند.
دوستان گرامی در این سالهای…
دوستان گرامی در این سالهای طولانی طرح های بسیاری برای گذار از نظام اسلامی مطرح شده ولی از نیروی مادی برای تحقق این ایده ها در قالب یک حزب یا سازمان ووو برای اتحاد و عمل حتی در خارج از کشور خبری نیست آیا وقت آن نرسیده که حرف و نظر را در عمل تجربه کرد۰
درود. این گام نخست اتحاد…
درود. این گام نخست اتحاد فرخنده است. مانده ام چرا مانند دورهی حکومت استبدادی قبل در خارج از کشور سازمانی
یکپارچه و قوی چون کنفدراسیون نداریم که جمهوریخواهان سکولار رهبری آن را داشته باشند تا این روزها کاملن به چشم آیند. متآسفانه سلطنت طلبها به هر دلیلی و با هر ابزاری توانسته اند جولان دهند. عرصهی عمل ( حضوری) و تبلیغات وسیع تأثیر بسزایی دارد اما این جبهه هنوز نتوانسته سهم بسزایی در این مهم داشته باشد. فراموش نکنیم که نمیشود انتظار داشت مه مردم فریب نخورند. در غیبت سالیان اخزاب و سازمانهای مترقی و جور و ظلم جمهوری ، نسل امروز بی تحقیق و تفکر تنها برای خلاصی متوسل به هر نیرویی میشود که جلو چشمش است و دایم حرکتش را در عرصه عمل میبیند. کلاوس هاووس و اعلامیه و بیانیه هرچند مفید است اما چاره یاز نیست. عوام نمیشنوند، نمیبینند ،نمیخوانند و تنها آنچه رسانه ارایه میدهند را میبینند بنابراین باید آن قدر قوی در خارج از کشور حضور داشت و در داخل عرصه فضای مجازی را با برنامههای هماهنگ پر کرد که نگاهها این اتحاد. ا ببینند. حرفها را بشنوند آنگاه است که دست دروغگویان رو میشود
دوست ارجمند قاسم مهرآور؛با…
دوست ارجمند قاسم مهرآور؛
با درود و سپاس. کامنت نخست شما دیشب ساعت 19:46 وارد بخش کامنتها شده است. یعنی کمتر از 24 ساعت، و نه 2 روز. تأخیر در انتشار هم به دلیل بروز برخی مشکلات فنی بوده است و دلیل دیگری نداشته است.
با احترام
درودلطفن بفرمایید چرا کامنت…
درود
لطفن بفرمایید چرا کامنت ها را درج نمی کنید.
الان دو روز است در انتظار تایید و درج ان هستم. تا کنون دوبار برای دو مطلب مختلف کامنت گذاشتم اما درج نشده است. مطلب ناجوری هم ننوشته بودم. اررومند شده بودم که سایر سازمان ها و احزاب هم به این جبهه بپیوندد و ....
اما افسوس!!!!
درود.بی شک شرط نخست پیروزی و…
درود.
بی شک شرط نخست پیروزی و تحقق "جمهوری دموکراتیک و سکولار" در ایران تشکیل یک جبهه ی متحد و قوی است. اتحاد عمل این پنج جریان سیاسی، برداشتن گامی مهم در همین راستا است.
اما جای پرسش دارد که میزان موفقیت و توده گیر شدن این پنج جریان سیاسی در غیاب جریان ها و حزب هایی مانند: حزب دموکرات کردستان ایران، عدم تایید عملکرد جبهه ملی خارج از کشور توسط جریان داخلی جبهه ملی، حزب توده ایران، حزب کمونیست کارگری و سایر جریان های چپ و غیر چپ تا چه حد خواهد بود؟
همچنین این پرسش را می توان از سازمان ها و حزب هایی که در این جبهه حضور ندارند پرسید. آنان نیز باید پاسخگو باشند که تا چه حد به توفیق خود در امر مبارزه با جهموری! ولایی و سپس استقرار حکومت جمهوری دموکراتیک و مردمی باور دارند.
به امید تشکیل جبهه واحد مردمی، دموکراتیک ، تکثر گرا و مرکز زدا.
افزودن دیدگاه جدید