رفتن به محتوای اصلی

مبارزه خشونت آمیز، یا دفاع مشروع ؟

مبارزه خشونت آمیز، یا دفاع مشروع ؟

مدتی است که می خواستم نکاتی را در مورد  مبارزه خشونت پرهیز  و مبارزه خشونت امیز  مطرح کنیم. 
وقتی مقاله بهروز خلیق را خواندم  به این تصمیم راغب‌تر شدم. 
واقعیت این است که اگر از این جنبه به مسئله نگاه کنیم خیلی از تفاوت‌ها و توافق‌ها در مورد  بحث براندازی و گذار روشن‌تر خواهد شد. موضوعاتی که ذهن مرا بخود جلب نموده، تعریف واقعی از مباحث زیر است که تصورات جمعی ما از این مقولات چگونه است:
مبارزه مسالمت امیز و تفاوت آن با مبارزه خشونت پرهیز؟ آیا بین آنها تفاوت وجود دارد؟
ارزیابی شما از دفاع مشروع چیست؟
انواع و اقسام مبارزه مسلحانه  چریکی و سازماندهی مبارزه مسلحانه  توده ای ؟
آیا به این اصل معتقد هستیم که در روزهای نهایی و پایانی جمهوری اسلامی  ممکن هست(تاکید میکنم ممکن است) که توده ها با تسخیر مسلحانه پایگا های رژیم را تسخیر کنند.  ایا ما موظفیم آنها را از دست زدن به این کار برحذر کنیم؟ یا اساسا منفعل برخورد خواهیم کرد؟ درست است که ما نباید تبلیغ مبارزه خشونت امیز و یا در سازماندهی آن بکوشیم  اما با توجه به سبوعیت رژیم اسلامی  این امر محتمل است و ما باید تکلیف خود را بدانیم. 
اینها و سوالات مشابه مدتی است  که در بین مبارزان علیه جمهوری اسلامی در جریان هست. 
ما نمیتوانیم فقط با گفتن مبارزه خشونت پرهیز  از تعریف این مفاهیم رایج  پرهیز نمائیم. 
امیدوارم هرگز برای پیروزی بر رژیم استبداد دینی  این مفاهیم کاربرد عملی نداشته باشد، اما واقعیات زندگی اجتماعی  با آرزوهای ما سازگار نخواهد بود  و غالبا ما را در مقابل عمل مشخصی قرار خواهد داد که علارغم میل باطنی ناچاریم عکس العمل انجام دهیم. 
اگر یک تیم تروریستی رژیم به خانه  فردی در خارج از کشور  حمله ور شوند و شما فرصت  تماس با پلیس را نداشته باشید اما بتوانید از خود و خانواده با سلاح سبک یا حتی گرم دفاع کنید و احیاناً  یک یا دو نفر از آنها را بهلاکت برسانید از این کار خودداری میکنید و صبر میکنید تا شما را ترور کنند.  آیا  در انصورت شما قاتل نمی شوید  آیا این کار یک دفاع مشروع و جایز است؟
وقتی دختری را در کنار خیابان به قصد کشت  میزنند آیا همسر، برادر و حتی دیگر مبارزان که نسبتی با او ندارند باید منفعل عمل کنند و فقط به دادن شعار اکتفا نمایند. میدانیم که بارها در همین جنبش مهسا این اتفاق افتاد  و بعضی لباس شخصی ها  هم به قتل رسیده اند و هنوز رژیم به این بهانه دارد اعدام میکند. 
اگر این دفاع مشروع نیست پس چیست؟
تکلیف ما در زمان انقلاب ۵۷ معلوم بود و برای همه اینها پاسخ روشنی داشتیم. اما وقتی در چند دهه اخیر مبارزه مسالمت امیز بر روی میز مبارزان مدنی از جمله حزب چپ گذاشته شد با یک شناخت حداقلی انرا پذیرفتیم اما هیچوقت در مورد این مقولات صحبتی نشد و هر کدام از ما برداشت مشخص خود را نسبت به مبارزه خشونت پرهیز داشته ایم. اگر ما بتوانیم به یک فهم نسبتا مشترک  در تعریف  این مقولات برسیم  آنوقت خیلی راحتر میتوانیم نسبت به گذار و براندازی به اتفاق نظر برسیم. 
اسماعیل
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید