۱
پس از بمباران ۸۵ هدف در ۷ نقطه عراق و سوریه جو بایدن اعلام نمود؛ حملات نظامی دیگری در خاور نزدیک در دستور است و آنچه امروز آغاز شده در زمان و مکان های دیگر به انتخاب ما ادامه خواهد یافت. او در یک اظهار نامه کتبی اعلام نمود؛ "ایالات متحده خواهان تشنج در خاورنزدیک و هیچ جای دیگر دنیا نیست، اما همه کسانی که خواهان صدمه و زیان به ما باشند، باید بدانند؛ اگر شما به آمریکائی صدمه بزنید، ما واکنش نشان خواهیم داد."
این منطق دیپلماتیک قابل فهم است، اما آیا این فقط مصداق دکترین دفاعی آمریکا باید باشد؟ همه کشور ها چنین ادعایی دارند!
شاید این موضع گیری جو بایدن در این لحظه مشخص قابل درک باشد، چرا که او از یک سو تحت فشار افکار عمومی آمریکا و بویژه شخصیت ها و جناح های تندرو جمهوری خواه درون آمریکا قرار دارد و از سوی دیگر اعلام کرده که خواهان کنترل تشنج در منطقه و حتی کاهش ابعاد آن است، به همین دلیل او از وارد شدن به یک جنگ تمام عیار در منطقه اجتناب میکند. درعین حال موضع تاکنونی آمریکا در سازمان ملل و شورای امنیت در مخالفت با آتش بس و قطع جنگ در غزه، عملا همراهی با نتانیاهو و ادامه جنگ بوده و از اینرو به اظهارات بایدن میتوان با تردید نگاه کرد. اما حتی این تردید، هیچ مشروعیتی برای حملات گروه های موسوم به مقاومت اسلامی به پایگاههای نظامی آمریکا فراهم نمیکند! به این دلیل ساده که در شرایط پر آشوب منطقه، همچون یک بشکه باروت، هر حمله نظامی حتی کوچک از جانب هر نیروئی، میتواند به جنگی بزرگ و خانمانسوز در منطقه بدل شود، که به زيان منافع ملی و امنیت همه کشور های منطقه است!
بدون شک برقراری صلح پایدار در منطقه در گرو تضعیف افراط گرائی در هر شکل و تقویت مواضع عادلانه و عقلانی از سوی همه نیروهای درگیر میسر خواهد شد. از اینرو تلاش دولت های منطقه از یکسو و از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا که خود مدعی "تشنج زدایی" در منطقه است و همه قدرت های ذی نفود و ذینفع در منطقه باید در سمت تلاش برای آتشبس، قطع جنگ و توافق روی چگونگی تشکیل دولت فلسطینی و صلح پایدار باشد.
۲
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که دخالتی در حمله اخیر به پایگاه آمریکا و کشته شدن ۳ سرباز آمریکایی ندارد. حتی جریانات موسوم به نیابتی در عراق و سوریه اعلام دوری و برائت از این عملیات کرده اند. اما افکار عمومی جهان بویژه غربی، همه جا صحبت از نقش نیروهای طرفدار "ایران" یا مورد حمایت جمهوی اسلامی میکنند و این یعنی کشاندن پای ایران و اعلام مسؤلیت جمهوری اسلامی در قبال عملیات این قبیل گروه هاست. بدون شک فاصله گیری جمهوری اسلامی از این جریانات در خدمت کاهش خطر جنگ علیه ایران است، اما تا زمانیکه جمهوری اسلامی امنیت را، در داشتن عمق استراتژیک و اتکا به محورمقاومت بداند، نه تنها با این درک قادر به تامین امنیت ملی نیست که به زیان آن و مغایر منافع ملی کشور عمل میکند. امنیت ملی امری است داخلی که با تأمین رضایت و معیشت مردم با یک حکمرانی خوب تعریف میشود.
۳ فوریه ۲۰۲۴
مهدی ابراهیم زاده
دیدگاهها
باسلام حدمت رفیق ابراهیم…
افزودن دیدگاه جدید