دو روز مانده به دور دوم ظاهرا انتخابات ریاست جمهوری، رهبر نظام اسلامی در پی سکوتی معنادار، فرد مورد نظر خویش و همچنین سیمای سیاسی آینده کشور را با مهارت تمام و فقط چند جمله، حکم نمود!
سخنان اخیر خامنهای را شاید بتوان پارامتر مهم و تعیین کنندهای به حساب آورد که دارای مولفه های زیر است:
۱- بعد نخست سخنان خامنهای پذیرش شکست و گلایه از شهروندان برای پشت کردن بالای ۶۰ درصدی به صندوق های رای بود. او خود پیش از این بارها می گفت، شرکت زیر ۴۰ درصدی مردم کشورهای اروپایی، ننگی ست برای این دولتها و نشانه عدم مشروعیت آنها! حال، آش را میخواهد بگونهای سر بکشد که دهان نسوزد. پس تمامی هنر خویش به کار گرفته است تا افکار حامیان حکومت را، بی خیال از این شکست، آنگونه که میخواهد شکل بدهد.
اینکه رای زیر ۴۰ درصد مایه خجالت نیست، باید طبیعی تلقی شود. اینکه بهقول او اهل سیاست و جامعه شناسان بعدها «تحلیل» خواهند کرد. او اما نگفت این «تحلیل» چقدر برایش جدی ست و با آن چه خواهد کرد. به سهل از آن گذشت چون همانگونه که خود گفت، خویش میدانست، رویکرد اکثریت مطلق شهروندان، بدیل آتش به جان جامعه است. می داند نیاز به کار کارشناسی نیست. می داند هر ایرانی از این همه ظلم و جنایت و فساد و سرکوب، جانش به لب رسیدهاست. او میداند در تاریخ نامش ردیف جلادان اعصار، به نحس خواهد ماند که در خیابانهای شهر چشم کور میکرده است!
۲- نکته دوم در سخنان رهبر نظام اسلامی، زبان اقتدار و خط و نشان امنیتی بود. همانند زبان و فرهنگ بازجوهای شکنجه گاهها. خامنهای تاکید کرد، ما میدانیم مخالفان نظام چه کسانی هستند و می دانیم چه می گویند. آنها از چشم ما پنهان نیستند. لحن خامنهای در ادای این کلمات، نمایش تازیانه مقامات امنیتی را میمانست. این تهدید نا آشکار، نشانه تداوم بیشتر داغ و درفش و تازیانه و اعدام است.
۳- سومین نکته قابل پیش بینی در سخنان خامنهای، خط و ربط به وزارت کشور بود که آرای دو کاندیدا را میبایست با چه ارقامی و چگونه اعجازی انتشار دهد. اشارههای پنهان او این بود که برای دور دوم به کمتراز ۵۰-۶۰ درصد رضایت نخواهد داد.
۴- و بالاخره اینکه، در ذات افکار آقای علی خامنهای قرار نیست چیزی تغییر کند. بعد از «انتخابات» در بر همان پاشنه خواهد چرخید و دروازه بان این در، جز «دکتر» سعید جلیلی نمی تواند باشد. آقای خامنهای اگر چشم به انتصاب دکتر پزشکیان داشت، نیک میدانست در این سخن پراکنی قبل از پایان «انتخابات» لازم میآمد، پیشاپیش به چکامهای از عزم به تغییر سیاست ها اشاره داشته باشد، تا مبادا کسی این «اراده» را به حساب آقای پزشکیان بنویسد. سید علی خامنهای خودکامه تر از آن است که اجازه دهد نا آشنایی از راه برسد و جدا از «اراده رهبر» پرچم تغییر هوا کند.
اگر قرار است سیاستهای فعلی حکومت، در غیاب خامنهای نیز ادامه پیدا کند و دشمنی با غرب، سرکوب، فساد و چپاول و تبعیض و تحقیر همچنان تداوم یابد، رئیس جمهور اگر گوش به فرمان هم هست، اما چالشی نباید باشد. وزارت کشور اگر بهجای جلیلی، پزشکیان را از صندوق بیرون بکشد. یا باید به ادعاهای پزشکیان تردید کرد و یا باید پذیرفت که «رهبر» پوست انداختهاست!
اما هیهات که، ایران گرفتار در چنگ اهریمنی ست که به خواب سالیان فرورفتهاست و جز تازیانه و دار و مرگ رسمی نمیشناسد!
مصطفی مدنی
۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۳ ژوئیه ۲۰۲۴
افزودن دیدگاه جدید