درروز سه شنبه ۲۸ سپتامبر ۱۸۰ موشک بالیستیک ایران به سه پایگاه نیروی هوائی اسرائیل حمله کردند و خاورمیانه را به لبه ی پرتگاه جنگی خونبار و دردناک فرو بردند.
به نظر میرسد که ایران – در این ضد حمله ی معین - از خطر جنگی بزرگ سالم در رفته است ( این موضوع به هیچ وجه تاییدی بر سیاست ماجراجویانه ی ایران نیست. جمهوری اسلامی کشور ما را معرض خطری بزرگ قرار داده است، خطری که مسلما قابل جلوگیری بود.) امریکا اعلام کرده که تحریم های جدیدی علیه ایران برقرار میکند. با توجه به اینکه ما از قبل زیر تحریم های فراوان بوده ایم نمیشود انتظار دردهای جدیدی داشته باشیم. اقدام امریکا اهمیتی سمبلیک دارد.
واضح است که اسرائیل میخواهد با ایران وارد جنگ تمام عیار شود. البته اسرائیل امیدوار است که با این ترفند بتواند امریکا را هم درگیر کند. در شرایطی که به وجود آمده اند اسرائیل میخواهد – از فرصتی که به وجود آمده – استفاده کند و تمام معادلات کنونی خاورمیانه را به هم ریزد. جدا از خطاهای راهبردی جمهوری اسلامی باید تاکید کنیم که تا زمانی که اسرائیل به اهداف تجاوزگرانه ی کنونیش وابسته است وجود اسرائیل مهمترین عامل تنش در خاورمیانه است.
تا چند روز دیگر به یک سالگی جنگ غزه وارد میشویم. همان طور که انتظار داشتم جنگ با حزب الله (و ایران) جنایات اسرائیل در غزه را به زیر سایه برده و اسرائیل با راحتی بیشتری به جنگ غزه ادامه میدهد.
روزهای سرنوشت سازی در پیش داریم. جنگ غزه به راحتی به جنگ خاور میانه تبدیل شده است. نوع و چگونگی اختتامش نقش مهمی در تعیین و – امیوارم – در تثبیت فاکتورهای جدید معادله ی خاورمیانه دارند
افزودن دیدگاه جدید