بیش از یک سال از شروع جنگ غزه میگذرد. در این مدت ( علاوه بر کشته شدگان در لبنان و در ساحل غربی) بیش از 43000 فلسطینی در غزه کشته شده اند. شعله های جنگی که در غزه شروع شد تدریجا به دریای سرخ و لبنان کشیده شده اند و زبانه های آتش جنگ به ایران هم سر میزنند . این جنگ باز هم ادامه دارد. به اعتبار بین المللی اسرائیل لطمه وارد شده و بیش از آن به اعتبار بین المللی امریکا ضربات هر روزه بیشتری وارد میشوند ولی هنوز به راه حل مرضی الطرفین نرسیده اند.
هنوز هم راه حلی برای غزه به نظر نمیرسد... راه حل واقع بینانه و عملی ای که انتظارات اسرائیل و امریکا – و از سوی دیگر انتظارات اعراب و فلسطینیها - را بر آورده کند ( راه حلی که در آن نه سیخ بسوزد نه کباب). راه حلی عملی که بدون تغییر فاکتورهای موثر کنونی به صلحی دیرپا دست بیابیم پیدا نمی شوند.
بسیاری از ناظران ادامه این جنگ را به اهداف شخصی ناتانیاهو وابسته میدانند . ولی در واقع، فقدان راه حل برای غزه زمینه ای میسازد که به ناتانیاهو فرصت میدهد تاکتیکهای شخصی خود را اضافه کند.
پس از حمله ی هوائی اسرائیل به ایران (25 اکتبر 2024) ، به نظر میرسد که هر دو (یا سه طرف) تفاهم کرده اند که به صورت ظاهر با هم در بیافتند ولی از جنگ خونین و سرتاسری احتراز کنند. هنوز هم برنامه ی مقابله طرفین ادامه مییابد ولی رفتارشان "کنترل شده " است. هیاهوی ناتانیاهو (که نقشه ی خاورمیانه را تغییر میدهیم) در حد همان هیاهو (شعار) باقی میماند. ممکن است مقابله ی ایران و اسرائیل در مراحل خاصی صفحه ی اول روزنامه ها بشوند ولی تا زمانی که راه حل قطعی غزه ظاهر نشود جنگ کنونی ادامه پیدا میکند.
چهار گزینه ی عمده در مورد "روز بعد" وجود دارند که همگی با دو مشکل اصلی – قوای نظامی و مسئولیت پر هزینه ی بازسازی غزه روبرو هستند.
اسرائیل تمامی غزه را به خرابه ای غیر قابل اسکان تبدیل کرده و بازسازی غزه نیازمند میلیاردها دلار سرمایه گذاری اولیه است. کدام مرجع تعهد میکند این هزینه ی سنگین را به عهده بگیرد. اسرائیل حاضر نیست این بار سنگین را تعهد کند و کشورهای عربی (هوادار امریکا) هم شرط و شروطی دازند که برای اسرائیل (تا لحظه ی کنونی) قابل قبول نبوده اند.
گزینه ی اول- اشغال غزه به وسیله اسرائیل. این راه حل مورد علاقه ی راست افراطی – در اسرائیل – است ولی با حجم عظیمی ازمشکلات بین المللی روبروست. تا زمانی که راه جل عملی دیگری سر بلند نکرده است میتوان انتظار داشت که در عمل این گزینه جا بیافتد ولی هزینه ی بین المللی این اقدام برای اسرائیل بسیار زیاد است. البته رقبای امریکا بدشان نمی آید که امریکا در دام دفاع از این پروژه گرفتار شود ولی مشکل است امریکا قبول کند. اسرائیل در حمله ی دوم به ایران نشان داده که علیرغم تظاهر به استقلالش در عمل – و در مواردی که به خط قرمز امریکا مربوطند – حرف امریکا را گوش میکند.
گزینه ی دوم- سپردن غزه به دولت خود مختار فلسطین . این گرینه هم تنها به نوعی،همچون دنباله ای از گزینه ی اول عمل میکند. دولت خود مختار فلسطین در میان مردم فلسطین بد نام است و به زائده ای از ارتش اشغالگر اسرائیل تبدیل شده. نمیتوان انتظار داشت که حتی کشورهای عربی هوادار امریکا به سادگی قبول کنند. این گزینه همانند گزینه ی اول "راه حل نیست. این گزینه تنها میتواند جنگ بعدی را پایه ریزی کند.
گزینه ی سوم- خروج نیروی نظامی اسرائیل از غزه و بازسپردن غزه به حماس است این گزینه مورد علاقه ی حماس و دیگر نیروهای رادیکال عرب است ولی میتوان به وضوح دید که اسرائیل به سادگی تسلیم آن نخواهد شد.
گزینه ی چهارم – تحت عنوان و فرمولی پیچیده غزه را به نوعی تحت الحمایه ی سازمان ملل بنامند و نیروهای بین المللی – مثلا اروپائی – از زاویه ی نظامی مسئولیت حفاظت صلح را به عهده گیرند. برای احتراز از اینکه متهم شوند که سرزمینهای عرب را به اشتغال درآورند باید نیروهای نظامی عرب (مصر، اردن و امارات متحده) را در این پروژه سهیم کنند ولی این کشورها تا کنون از این شراکت سرباز زده اند. فشار امریکا هم در این مورد تاثیر چندانی نداشته است این کشورها به شدت نگران احساسات مردم خود هستند و بنابراین شرط گذاشته اند که هر اقدام مشترک آنها باید همراه بسته ای باشد که استقلال سریع فلسطین – و بدون اما و اگر - منجر میشود.
به نظر میرسد که هیچ راه حل ساده و بی بروبرگردی پیدا نیست. باید منتظر دورانی از تشدید تنشها (منجمله در روابط ایران با غرب) باشیم.
مجید سیادت
افزودن دیدگاه جدید