رفتن به محتوای اصلی

دنیایِ واژگون

دنیایِ واژگون


اینجا کجاست..؟ 
اینجا که من هستم 
حتی نام خودم را فراموش کردم
و آن تصویر در دیدگانم
حقیقت دارد، 
کتاب‌،  برگِ خزان  است
پهن شده در کفِ زمین
خطی در افق نگاهم اندوهگین می گذرد
بر می گردم سرخ شدم در آیینه
آخرین کلمه در آخرین جمله 
به پایان نمی رسد
کتاب در حافظه شهر فراموش شده
و به انتها نزدیک
انگار تمام لغات جهان تهی شدند
انگار چیزی از ارتفاع
بر سرِ دنیا در سکوتِ و تاریکی 
فرود می آید

همه چیز واژگون شده
در جهانِ دیجیتال و سوداگران،
تنها
پول،  در چرخهِ کار
سرمایه سخت   متراکم شده 
جادوگرانِ بی چهره مشغول انباشت-اند
گرسنگی برهنهِ... با دستانِ تُهی
ازجنوب سریز کرده
وز مرکز به حاشیه ها رانده می شود

اینجا و آنجا سرمایه هایِ نجومی
سربرافراشتند
و تنها رویایِ کمرنگی می ماند
گذشته به فراموش می رود
دنیا تعادلش را در نقطه لغزانی دنبال می کند
موریانه ها
به جانِ کتابها افتادند
شب است،  تاریکی زندگی را می بلعد

رحمان-ا        ۲۲ / ۸ / ۱۴۰۳
 

دیدگاه‌ها

بهرنگ

ضمن این که نمی توان از کنار دغدغه شاعر بی تفاوت گذشت و نقش دنیای دیجیتال و قدرت سرمایه رادر تغییر ذائقه و سبک زندگی و در عدم استقبال مردم از کتاب و کتابخوانی نادیده گرفت(واژگونه سازی دنیا)، ولی دیدن این تصویر من را وارد تونل زمان می کند و می برد به حدود نیم قرن پیش یعنی روزهای پس از انقلاب سال 57. خیابان انقلاب تهران، خیابانی که غیر ممکن بود وقتی به تهران می رفتم، سری به تمام کتاب فروشی هایش نزنم و دست خالی برگردم. اصلا یکی از دلخوشی هایم این بود که چندین ساعت را صرف این کار بکنم و به هر بساط کتابفروشی که می رسیدم، توقف کنم و کتابهایش را از نظر بگذرانم یا کتابهایی را که توجهم را جلب می کرد، بردارم و ورق بزنم. در آن روزها بارها با چنین صحنه ای مواجه شدم. انبوهی از کتاب ها را در مکان های متعدد در این خیابان به صورت توده ای بی شکل روی هم ریخته بودند و به قیمت 5 ریال و 10 ریال فروخته می شدند. اگر قدری حوصله و وقت گذاشته می شد ، حتما می شد کتابهای باب میلی را هم در بین آنها پیدا کرد. آن زمان که مسئله دیجیتال و دنیای مجازی به گستردگی امروز مطرح نبود، چرا شاهد چنین صحنه هایی بودیم؟!!! ممکن است در پاسخ گفته شود که اگر مسئله دیجیتال مطرح نبود، سرمایه که نقشش را در بیگانه سازی آدمها با خودشان و سطحی نگر کردن آنان، مطابق ذات خودش ایفا می کرد. شاید در قوی بودن چنین استدلالی نباید تردید داشت. اما با این همه به گمانم بد نیست که به این نکته هم توجه شود که با گذشت زمان، مسائل جدیدی مطرح می شوند و مسائلی هم قدیمی می شوند. اگر هم قدیمی نشوند، مدل و روش پرداختن به آنها نوین می شود. برخی از کتابهایی که نوشته و منتشر می شوند، از آنجایی که قادر به ایجاد ارتباط ریشه ای و معنا دار و طولانی مدت با مخاطب خود نیستند یا اساسا مخاطب ندارند و یا در بازه زمانی کوتاهی مطابق با سلیقه گروه کوچکی از خوانندگان نوشته می شوند، به این دلیل که موضوعات پرداخته شده در آن کتابها یا متد پرداختن به موضوعات، برای نسل های بعدی موضوعیت و جذابیت ندارند،فراموش می شوند و به سرنوشت کتابهای این تصویر دچار می شوند.
د., 18.11.2024 - 17:43 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید